ایامیرالمومنینرایار یا امالبنین۩کریمی.mp3
2.59M
✨﷽✨
🕌 ای امیرالمومنین را یـار 🌷
💔 یا ام البنیـن 💔
🎙 حاج محمـود کریمی
🖤 وفـات حضـرت ام البنیـن سـلام الله علیهـا تسلیـت باد. 🏴
┈••🍃 🏴 🍃••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🏴
▪️
🏴 ▪️
▪️ 🏴 ▪️
🏴 ▪️ 🏴 ▪️ 🏴 ▪️ 🏴
مستند صوتی شنود - 07.mp3
18.53M
✨﷽✨
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۷
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
#هرشب_یک_قسمت
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
جلسه هفتم:
🔻 چه شد که شیطان به من غذا داد؟
🔻 شیطانی که پشت گردن انسان می چسبد
🔻 تسویف یکی از راهکارهای شیطان
🔻 نحوه شراکت شیطان در اموال و اولاد
🔻 فلسفه بلایایی که به انسان می رسد؟
🔻 کدام فراموشی کار شیطان است؟
🔻 مسخره معارف، کار شیطان
🔻 شک و شبهه در روابط زن وشوهر
🔻 تاثیر تعقیبات نماز صبح در دفع شیاطین
🔻 گوشه ای از اخلاق شیطان
🔻 تنها راه خلاص از شیطان
🔻 امکان نداره در مسیر مقابله با شیطان باشی و حمله شیطان بیشتر نشود
🔻 کدام قشر با شیطان بیشتر مقابله می کند
🔻 شیطان چه کسانی را یاری می دهد؟
🔻 شیطانی که به دیوار چسبیده چه ماموریتی داشت؟
🔻 اتاقی که مملو از شیاطین جاسوس بود
#مستند_صوتی_شنود
•┈✾•🌿🌺🌿•✾┈•
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🍂
🌺
🍂🍃
🍃🌺🍂
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺
رفیقم میگفت، یه مدت کارگری میکردم، روزهای اول هروقت برمیگشتم خونه مامانم یه شربت میگذاشت جلوم.. بابام اعتراض کرد، گفت خانوم من ۲۰ ساله دارم کارگری میکنم تاحالا یه آب نگذاشتی جلوم، حالا این بچه روزای اولشه هرروز براش شربت میاری؟ 😃
قبل از اینکه ادامه ماجرارو بگم که خیلی باحاله، به این نکته میخواستم اشاره کنم که تو همسرداری همین نکات ریز رو اگه توجه کنیم زندگیهامون خیلی عالی میشه. مثلا مردها خیلی براشون استقبال مهمه، بعد از یه روز کاری اگه خانوم خونه استقبال گرم بکنه از همسرش کلی خستگیش در میره. یه آبی، شربتی، چاییای، نسکافهای، میوهای جلوش بگذاره. از اونطرف آقای خونه هم بعد اینکه خستگیش در رفت با خانوم خونه همکاری کنه، خستگی اونم در بره.
خیلی از ماها برای دیگران یه کارایی میکنیم که برای همسرمون زورمون میاد انجام بدیم. مثلا برای بچههامون، برای پدرمادرامون و حتی رفقامون. یه عشق و محبت خالصی داریم که برای همسرمون نداریم، نمیتونیم ابراز کنیم، اگه بتونیم به همسرمون هم همینطوری عشق بورزیم، خیلی مشکلات خودبخود حل میشه. یکم سخته ولی باید تمرین کرد..
حالا این رفیقم میگفت تا بابام این اعتراض رو کرد، از فرداش دیگه مامانم برام شربت نیاورد😂😂
ترجیح داد برای بچهش هم نیاره تا اینکه برای شوهرشم بیاره😂
انقدر سخته همسرداری🤦♂️😁
#همسرانه
~~~🔸🍃💞🍃🔸~~~
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
💞
🍃
💞🍃
🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
امام صادق علیه السلام
«بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها؛ بر حسین علیهالسلام پنج سال گریسته شد. اُمّ جعفر کِلابى (امّالبنین) براى حسین علیهالسلام مرثیه مىسرایید و مىگریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»
منبع: الأمالی للشجری: ج 1 ص 175
〰••▪️🖤▪️••〰
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
▪️
🖤
▪️🖤
🖤▪️🖤
▪️🖤▪️🖤▪️🖤
🌼قيمت #آه
🍃🍂به سرعت وضو ساخت و راهى مسجد شد . اگر امروز به نماز جماعت صبح نرسد، نخستين بار است كه نمازى در مسجد، از او فوت شده است .
🌟هميشه پيش از اذان صبح راه مىافتاد و چون به مسجد مىرسيد، آن قدر نمازهاى مستحبى مىخواند تا مردم يك يك حاضر شوند ونماز جماعت برپا گردد . اما امروز، دير كرده است . شتابان از خانه بيرون زد. كوچهها را يكى پس از ديگرى، پشت سر مىگذاشت .نمىداند آيا به جماعت مىرسد يا نه؛ اما سعى خود را مىكند و يك لحظه از شتاب و سعى خود نمىكاهد.
🌟بالاخره به كوچه مسجد مىرسد. از دور مسجد نمايان است؛ اما دريغا كه مردم نه در حال داخل شدن به مسجد، كه در حال بيرون آمدناند . دريغ و حسرت، بر جانش چنگ مىزنند و آب در چشمانش جمع مىشود.
🌟پيش خود مىگويد: خوشا به حال اين مردم كه امروز، نماز صبح خود را به پيامبر (ص) اقتدا كردند و واى بر من كه از اين فيض بزرگ محروم شدم . يك لحظه ترديد مىكند: شايد اينان براى كارى ديگر بيرون مىآيند!شايد هنوز نماز جماعت برقرار است!شايد پيامبر (ص) هنوز سلام نماز را نداده است . پيشتر مىرود. جلو مردى را كه از مسجد بيرون مىآيد، مىگيرد و مىپرسد: آيا نماز، تمام شده است؟ مرد نمازگزار به علامت تأييد، سر خود را پايين مىآورد .
🌟 آهى سرد از سينه بيرون مىدهد . آه او چنان بود كه گويى همه خاندان و دارايىاش را يكجا از دست داده است .
در ميان نمازگزارانى كه شاهد اين گفت و گو بودند، مردى قدم به پيش مىگذارد و به او كه همچنان در حال تأسف و تحسر بود، مىگويد: من از جمله كسانى هستم كه نمازم را پشت سر پيامبر (ص) اقامه كردم و بابت اين توفيق خداى را سپاس گزارم . آيا حاضرى ثواب اين نماز را كه در اين صبح با پيامبر (ص) گزاردم به تو دهم و در عوض، تو پاداش فضيلت اين آهى را كه الان كشيدى به من دهى؟ پذيرفت و به اين معامله تن داد؛ اما همچنان غمگين بود و نمىدانست كه بر فوت كدام ثواب، حسرت خورد: حسرت نمازى كه از دست داده است يا آهى كه آن را فروخت و با آن، ثواب نماز جماعت صبح را خريد؟
🌟به خانه برگشت و روز را در همين انديشه گذراند. شب كه تن خويش را به بستر خواب سپرد، در عالم رؤيا ديد كه كسى به او مىگويد: نماز را از تو پذيرفتم و آه را از او . ?
📚حكايت پارسايان، رضا بابايى
┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🍃
🌼
🍃🌼
🌼🍃🌼
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
#داستان_آموزنده
🔆قيمت ملك
🍃🍂شقيق بلخى از عرفاى قرن دوم هجرى و معاصر هارون الرشيد، خليفه مقتدر عباسى است . از مهمترين تعاليم او به شاگردانش، توكل بود.
🌱نقل است كه چون شقيق بلخى، قصد كعبه كرد و به بغداد رسيد، هارون الرشيد، او را نزد خود خواند. چون شقيق به نزد هارون آمد، هارون گفت: تو شقيق زاهدى؟ گفت: شقيق، منم، اما زاهد نيستم.
- مرا پندى ده!
🌱- اگر در بيابان تشنه شوى، چنانكه به هلاكت نزديك باشى، و آن ساعت، آب بيابى، آن را به چند دينار مىخرى؟
- به هر چند كه فروشنده، بخواهد.
🌱- اگر نفروشد مگر به نيمى از سلطنت تو، چه خواهى كرد؟
🌱- نيمى از ملك خود را به او مىدهم و آب را از او مىگيرم تا در بيابان، بر اثر تشنگى نميرم .
🌱- اگر تو آن آب بخورى، ولى نتوانى آن را دفع كنى، چه خواهى كرد؟
🌱- همه اطبا را از هر گوشه مملكتم، جمع مىكنم تا مرا درمان كنند.
🌱- اگر طبيبان نتوانستند، مگر طبيبى كه دستمزدش، نيمى از سلطنت تو باشد، چه خواهى كرد؟
🌱- براى آن كه از مرگ، رهايى يابم، نيمى از ملك خود را به او مىدهم تا مرا درمان كند.
🌱-اى هارون!پس چه مىنازى به ملكى كه قيمتش يك شربت آب است كه بخورى و از تو بيرون آيد؟
هارون، بگريست و شقيق را گرامى داشت
#ضعف_انسان
📚حكايت پارسايان، رضا بابايى
┈••🌵🍄🌵••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🌵
🍄
🌵🍄
🍄🌵🍄
🌵🍄🌵🍄🌵🍄🌵
مستند صوتی شنود - 08.mp3
16.07M
✨﷽✨
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۸
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
#هرشب_یک_قسمت
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
مروری بر نکات جلسه هشتم:
🔻 پاسخ به سوالات
🔻 چرا صوت ها سانسور می شود؟
🔻 از کجا بفهمیم که این مستند زاییده ذهن نیست؟
🔻 مرگ را حس کردم و نزدیک می بینم
🔻 نیازی به مطرح شدن نمیبینم
🔻 همین که افرادی متنبه می شوند، برای من کافی است.
🔻 تواتر، راه اثبات تجربیات نزدیک به مرگ
🔻 ایمان به عالم غیب، ثمره تجربه نزدیک به مرگ
🔻 تماس با برادر راوی برای اتمام حجت
🔻 جنس مطالبی که حکایت از حقیقت دارد
🔻 با توجه به آیات قرآن تجسم شیطان امکان پذیر است.
🔻 یکی از کید های شیطان
🔻 تجسم شیطان، تحت اراده خدا
🔻 شیطان قدرت ندارد که برای هر کس تجسم پیدا کند.
🔻 ملاحظات کاری، علت سانسور مطالب
#مستند_صوتی_شنود
•┈✾•🌿🌺🌿•✾┈•
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🍂
🌺
🍂🍃
🍃🌺🍂
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺