eitaa logo
حیات طیبه
325 دنبال‌کننده
358 عکس
656 ویدیو
22 فایل
مطالب ناب فرهنگی قضیه #فلسطین کلید رمزآلود فرج است. 🇮🇷 با ما همراه باشید.👇👇🙏 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ۵نشانه اصلی و حتمی قبل از وقوع ظهور 🔆تعجیل در ظهور: ♻️ با مطلب در ثواب آن شریک باشید... https://eitaa.com/hayatetayybeh 🇮🇷 جهت عضویت 👇👇👇👇 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
👈 بسیار خواندی و جذاب 🧔‍♂سرش را از بدن جدا کردند 🌷شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند. جوان و بچه دولت آباد اصفهان بود. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… 🇮🇷 جهت عضویت 👇👇👇👇 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
🔴 حرارت ایجاد شده روی صورت : بعد از ۱۵ دقیقه مکالمه با تلفن همراه با توجه به تابش الکترو مغناطیسی موبایل و امواج آن ❗️این حرارت غیرطبیعی موجب سوختن و رسوب خون در عروق سر و صورت شده و بیماری‌هایی از قبیل وزوز گوش ، درد دندان و ... را پدید می‌آورد‌. 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
31.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👁 تا حالا خدا را دیدید؟؟ 🦚 🎞 این کلیپ میتونه چند روز حال دلتو خوب نگهداره 🍀 ان الله جمیل و یحب الجمال 🍀 🦚 و از دیدن آن لذت ببرید 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 حیفم اومد این کلیپا به اشتراک نذارم 🗒 این تصاویر ببینید و از آن لذت ببرید..‌. و برای رزمندگان اسلام دعا کنید 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از حیات طیبه
12.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👁 مگه زنا صب تا شب چیکار میکنن 😡 ❤️❤️❤️❤️😍😍❤️❤️❤️❤️ 🌱 خسته نباشید 👏 🌱خدا قوت 👏 واقعا تاج سریدا خودتونو دست کم نگیرید... 🤲 تو وقت کارا خونه دعا کنید ما مردا را تا سربه راه تر بشیم🤲 😍مادرم😍خدا قوت ❤️مادرم❤️ 😍همسرم😍دستمریزاد ❤️همسرم❤️ ❤️😍خواهر عزیزم الله حافظت😍❤️ 🖤 مردا حواسدون به تاج سرادون باشدا والا 🤬 🇮🇷 با ما همراه باشید.👇👇🙏 •••‌═ @hayatetayybeh ═•••
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕎 دجال کیست⁉️ 💠دجال در کلام امیرالمومنین(ع) ⭕️شیعه شدن مفتی اهل سنت‼️ 🎙 استاد رائفی‌پور 🔆تعجیل در ظهور: ♻️ با مطلب در ثواب آن شریک باشید... 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 ┏━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┓ 👁 @hayatetayybeh ┗━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؟ واقعا با چه رویی می‌گوید ؟! 📣 بی حد توصیه می‌شود این را با جون و دل ببینید. 🔁 این کلیپ رو برای مخالفین وجود خدا ارسال کنید بلکه تلنگری باشد. 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 ┏━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┓ 👁 @hayatetayybeh ┗━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┛
👈 بسیار خواندی و جذاب 🧔‍♂سرش را از بدن جدا کردند 🌷شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند. جوان و بچه دولت آباد اصفهان بود. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… 🇮🇷 جهت عضویت 👇👇👇👇 •••‌═ @hayatetayybeh ═••• ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بهترین راه 🔸 برای موفقیت و 🔸 هدایت ———————————♡•♡•♡ 👁 @hayatetayybeh ———————————♡•♡•♡
👈 بسیار خواندی و جذاب 🧔‍♂سرش را از بدن جدا کردند 🌷شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند. جوان و بچه دولت آباد اصفهان بود. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… 🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴 ┄┅┅┅┅❁🖤❁┅┅┅┅┄ @hayatetayybeh ┄┅┅┅┅❁🖤❁┅┅┅┅┄
هدایت شده از حیات طیبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؟ واقعا با چه رویی می‌گوید ؟! 📣 بی حد توصیه می‌شود این را با جون و دل ببینید. 🔁 این کلیپ رو برای مخالفین وجود خدا ارسال کنید بلکه تلنگری باشد. 👁 جهت عضویت 👇👇👇👁 ┏━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┓ 👁 @hayatetayybeh ┗━━ °••••‌═🖌 ═••••°━━┛