میدونید وقتی به دوره های افسردگی هر کسی نگاه میکنم غم انگیز ترین بخش این نیست که اونا دارن رنج میکشن ،حالشون بده و از شدت گریه نفسشون بالا نمیاد اونموقع اس که برای رهایی ازین رنج به هرچیزی چنگ میزنن فکر میکنم غم انگیز ترین بخش این افراد اینه که با یه بغل ساده از مرگ دست میکشن اینه که گاهی فقط لبخند یه ادم دیگه میتونه اونارو به گریه بندازه من فکر میکنم این که اونها این رنج رو نمیخوان ولی این رنج شبیه خانم افسرده خوی دنبالشونه ناراحت کننده ترین بخشه

_من امشب آرزویت را به جای تو دعا کردم به جای عمق زخمانت جهانی را صدا کردم و خب پنهان ز چشمانت بگفتم اشکهای تو به باران که نمیبارد، دلیل خشمهای تو و چون صبحی رسد فردا، بپرسم خوب حال تو که افسون شاید این امشب بگرداند جهان تو #هیوا_نوشت "حیاط‌ پشتی"

چیزی به ذهنم نمیاد ولی خب.. میزارم که بعدا ویرایش کنم

گاهی اونقدر فکر میکنم که سوختن تک تک نورون هاش رو حس میکنم انقدر پیش میرم تا خون از مجاری بینیم لخته لخته بیرون می آید انقدر فکر میکنم تا بوی کز خوردن بخشیش رو بشنوم حتی به این فکر میکنم که میتونم متوقف شم؟ #شاید

ایشون نوشته هاش از عمق وجود میاد...

مدیونی اگه کتاب چاپ نکنی

به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد گر چه یعقوب شده، مژده‌ی یوسف دارد . این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد بنویسید رضا هم علی اکبر دارد - مَجید تاٰل

_کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست کدخدا نیست، خدا نیست، بلای ده ماست روزگاریست به گوش همه خواند که خداست! خانه اش در ده ما نیست جدای ده ماست کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست! از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست خانه را دیده خدا را نه ولی با همه بیگانه شده ست! غافل از آن نکه خدا در همه جای ده ماست… بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست! #نجوا "حیاط پشتی"

✨ وسوسه ماندن دارد.. وطن باید در دل آدمی باشد..🌱 ✨