eitaa logo
🌺حیات سمائی..فی الارض🌺
90 دنبال‌کننده
525 عکس
198 ویدیو
7 فایل
عرض سلام و ادب خدمت اعضای محترم کانال اگه سوالی در مورد مطالب کانال دارین به این ای دی مراجعه کنین Noormohamadian110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🇮🇷 💠تصویر معنادار امروز صفحه سیدحسن نصرالله 👆 ان شاءالله همه رهرو راه شهیدان باشیم یک‌ رزمنده، 🍀قابل توجه تک تک ما🍀 از شهید آوینی پرسیدند : شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این رسیدند..؟ گفت: یکی را دیدم سه روز در هوای گرم در خط مقدم جبهه روزه گرفته بود هر چه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط جائز نیست خودت را چرا اذیت میکنی جواب نداد... وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود خب آقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشوی سه روز روزه میگیری تا سرکش را مهار کرده باشی..! 🌺حیات سماعی🌺فی الارض🌺 @hayatsamaeifelarzz
🌷🕊 عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش، بهش گفتم: مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپری ها، گفت: نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان (عج) بشم. 🌷شهید مرتضی مسیب زاده 🌺حیات سماعی🌺فی الارض🌺 @hayatsamaeifelarzz
🌱 🔻به تبعیت از علی علیه السلام و فاطمه سلام الله 🔅 من ماهیانه هزار و پانصد تومان از سپاه حقوق می‌گرفتم، بنا به تقاضای خودم. آن موقع از شخص می‌پرسیدند نیاز شما چقدر است و هر کس سعی می‌کرد به حداقل رضایت بدهد. مبادا بیهوده از بیت المال استفاده کند و نیازمند‌تر از خودش باشند. 🔅 به هر حال جهیزیه‌ای شامل یک دست رختخواب، یک سماور، یک قابلمه، یک تابه، یک دست لیوان و یک دست فنجان و دو عدد سینی و یک رادیو و یک تلویزیون، یک گاز پیک نیک و ظروف ملامین و چند متر موکت فراهم کردم و زندگی را شروع کردیم. 🌷 یاد شهدا با صلوات🌹 🆔 @hayatsamaeifelarzz
🔴 💠 ساعت یازده شب بود که اومد خونه حتی لای موهاش پر از شن بود! سفره رو انداختم تا شام بخوریم گفتم: تا شما شروع کنی من میرم لیلا رو بخوابونم گفت: نه منتظر می‌مونم تا بیای با هم شام بخوریم وقتی برگشتم دیدم پوتین به پا خوابش برده خواستم پوتین از پاهاش در بیارم که بیدار شد گفت: داری چیکار میکنی؟ میخوای شرمنده م کنی؟ گفتم: نه، آخه خسته ای! سر سفره نشست و گفت: نه! تازه میخوایم شام بخوریم! @hayatsamaeifelarzz
✍اولین حرفای روح الله هیچ وقت از یادم نمیره من و ولایت فقیہ هستم و علاقہ خاصے بہ آقا دارم. هر وقت و هر زمان ڪہ او دستور بدهد حتی جانم را برایش میدهم. 🌷 @hayatsamaeifelarzz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️فرمانده‌ای که بیت‌المال را مال‌البیت خودش نکرد 🔹همسر شهید مدافع حرم سید مهدی حسینی می‌گوید خوشحال است که عمری در کنار مردی زندگی کرده که بیت‌المال را مال‌البیت خودش نکرده و در این زمینه به خاطره‌ای از سفرش به سوریه و حضور در دفتر کار او استناد می‌کند که همسرش حتی حاضر نشد کولرگازی را برایشان روشن کند! یاد شهدا با صلوات🌹🌷 🆔 @hayatsamaeifelarzz
♥️ همسرم از همان اول ازدواج پیشنهاد داد، که هر وقت از من داری و نمیتوانی ابراز کنی، برایم بنویس📝خودش هم همین کار را میکرد. عادت داشت قبل از خواب همه‌ی مسائل روز را کند. خیلی وقت‌ها شب‌ها برایم مینوشت که امروز بخاطر فلان مسئله از من شدی، منو ببخش🙏 من منظوری نداشتم😔 آخرش هم یه جمله مینوشت گاهی من کاغذ را که میخواندم، میگفتم: کدام مسئله را میگی⁉️ من اصلا یادم نمیاد یعنی آن مسئله اصلا من را درگیر نکرده بود، ولی مراقب بود که نکند من دلخور شده باشم❤️ به نقل از: همسر شهید @hayatsamaeifelarzz
خاطره از شهید همت زنگ زده بود که نمی تواند بییاید دنبالم. باید منطقه می ماند. خیلی دلم تنگ شده بود. آن قدر اصرار کردم تا قبول کردخودم بروم.من هم بلیت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد.کف آشپزخانه تمیز شده بود.همه‌ی میوه های فصل توی یخچال بود؛توی ظرفهای ملامین چیده بودشان. کباب هم آماده بود روی اجاق ،بالای یخچال یک عکس از خودش گذاشته بود ،بایک نامه . وقتی می آمد خانه ،خانه من دیگر حق نداشتم کار کنم .بچه را عوض می کرد .شیر براش درست میکرد سفره را می انداخت و جمع می کرد .پا به پای من می نشست لباسها را می شست ،پهن میکرد،خشک می کرد وجمع می کرد. آن‌قدر محبت به پای زندگی می‌ریخت که همیشه به‌ش می‌گفتم «درسته کم می‌آی خونه، ولی من تا محبت‌های تو رو جمع کنم، برای یک ماه دیگه وقت دارم.» نگاهم می‌کرد و می‌گفت «تو بیش‌تر از اینا به گردن من حق داری.» یک بار هم گفت «من زودتر از جنگ تموم می‌شم. وگرنه، بعد از جنگ به تو نشون می‌دادم تموم این روزها رو چه‌طور جبران می‌کنم.
برداری از شهداء ☝️ 💠اهمیت به نماز اول وقت... در سوریه برای تماس، تلفن گذاشته بودند تا بچه ها بتوانند با خانواده هاشون ارتباط داشته باشند.😊 یه روزی حدود یک ساعتی در صف تلفن ایستاده بودیم تقریبا نوبت محمد بود که صدای اذان طنین انداز شد😍 همان لحظه  محمد از صف تلفن بیرون آمد و آماده نماز اول وقت شد وبعد از اتمام نماز محمد باز در صف تلفن ایستاد.💔 شهید مدافع حرم محمد مسرور🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پلیس ها چه جوری با بچه هاشون صحبت می کنند؟؟ 🔹شهید غلامرضا صادقی فر فرمانده پایگاه دریابانی سیریک هرمزگان بیست و هشتم تیرماه ۹۶ در درگیری با اشرار به درجه رفیع شهادت نائل گردید
﴾﷽﴿ . رفته بودند جنوب. توی فکه یکی از رفقایش مدح و روضه حضرت زهرا(س) می‌خواند. یکدفعه روح‌الله بلند شد و گفت: سید رسیدی به گوشواره...از رقیه بخون... از بیابون‌های داغ... پای برهنه... دست‌های سنگین دشمن...😭 می‌گفت و بلند بلند گریه می‌کرد. از خود بی خود شده بود. همه با دیدن حال روح‌الله به گریه افتادند. عاشق حضرت رقیه(س) بود. . همین که شنیده بود تکفیری‌ها تا حرم حضرت رقیه(س) رسیده بودند داشت دیوانه می‌شد. بی قراری‌هایش بیشتر شده بود. ‌حتی نمی‌توانست به راحتی غذا بخورد می‌گفت: من نباید الان اینجا باشم و اون حرومی‌ها برسند نزدیک حرم حضرت رقیه، من باید برم... . رفت و با خونِ سرخِ خودش از حریم آل الله حفاظت کرد. . شب سوم محرم شبِ حضرت رقیه(س) به یاد شهید روح‌الله قربانی باشیم. . التماس دعا