#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله مجتهدی تهرانی رحمة الله
🔹استاد ما حضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان رحمة الله میفرمودند:
« دو کیلو قند و یک کیلو زعفران را شب بگذار کنار پیت نفت؛ صبح که شد دیگر نمی شود از آنها استفاده کرد!
رفیق بد هم همینطور برای انسان ضرر دارد!
پنبه را بگذار کنار آتش بگو نسوز، مگر میشود؟!
#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله جاودان
🔸یکی دیگر از کارهایی که #گشایش_در_زندگی را به همراه دارد، چلهنشینی است. لازم هم نیست از همان ابتدا چهل روز را امساک کند، همه که نمیتوانند! میتوان چله ترک گناه گرفت؛ یعنی انسان با خودش عهد کند از امروز تا چهل روز مثلاً دروغ نگوید، غیبت نکند، به نامحرم نگاه نکند. وقتی موفق به ترک یک گناه شدیم، یک معصیت دیگر را نیت کنیم که ترک کنیم.
👌آن وقت میبینید که چه اثراتی در زندگی دارد.
#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله سیّد عبد الکریم کشمیری (ره):
🔸مرحوم آیت الله شیخ محمّدحسین اصفهانی معروف به کمپانی را درک کردم و از ایشان دستوری خواستم، ایشان خواندن سورهی «إنّا أنزلناه فی لیله القدر» را به من وصیت کردند و فرمودند:
«هر کس این سوره را بخواند از سرش تا عرش، عمودی از نور متّصل است.» و خودشان هم روزی هزار بار این سوره را میخواندند.
📚 پندهای آسمانی، ص ۲۵
هدایت شده از کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله ناصری دولت آبادی
🔸خدا را ببین که چقدر مهربان است؟ این دو بزرگواری که روی شانه های بنده نشسته اند، عمل خوبی که می خواهم انجام بدهم، اینکه روی شانه راست من است، فوراً می نویسد. می خواهم مسجد بروم، فوراً می نویسد.
می خواهم به فقیری احسان بکنم، عیادت مریض بکنم، صله رحم بکنم، فوراً می نویسد. عمل خیر را فوراً می نویسد.
حالا اگر نرفتم و پشیمان شدم، قلم نمی زند. اگر رفتم، ده برابر می نویسد. لطف خدا را ببین! چقدر با ما مهربان است و لطف دارد.
🔸اما زمانی که می خواهم معصیت بکنم. تصمیم گرفتم فلان گناه را بکنم، این ملک شانهی راست می گوید: «ننویس، صبرکن هنوز کاری نکرده است که بنویسی. صبر کن».
خوب صبر می کند. اگر انجام ندادم، هیچ نیت گناه کردم و این گناه را نکردم. چیزی برای من ننوشتند؛ اما اگر گناه را انجام دادم. این که روی شانه چپ است، می خواهد بنویسد ملک سمت راستی می گوید نه دست نگه دار. پرونده او را کثیف نکن. شاید پشیمان شد.» به من هفت ساعت مهلت می دهند که در این هفت ساعت شاید من پشیمان شوم و توبه کنم.
بعد از هفت ساعت اگر که متنبه و پشیمان نشدم، دستور می دهند چاره ای دیگر نیست یک گناه برای او بنویس.( کافی، ج ۲ ،ص ۴۲۹)
خدایی که به این مهربانی است، آیا سزاوار است انسان با او مبارزه کند؟ او را معصیت بکند؟
هدایت شده از کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#جرعهای_از_معرفت
💠حاج آقا مجتهدی تهرانی رحمةالله علیه:
🔸 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند، اما یک مرده میلنگد و عقب افتاده. پرسید: «تو چرا اینطوری راه میروی؟» جواب داد: «اینهایی که با سرعت میروند فرزندانشان برای آنها کار خیر کرده اند ... ولی بچهی من برای من کار خیری نکرده». پرسید: «فرزندت چهکاره است؟» او گفت: «بچهی من گازُر (رختشور) است و در کنار فلان رودخانه رخت میشوید».
🔸 آن شخص از خواب بیدار شد و از روی آدرسی که مرده داده بود فرزندش را پیدا کرد و به او گفت: «فلانی، دیشب خواب پدرت را دیدم. او ناراحت بود و از تو شکایت داشت و میگفت: اولاد من هیچ کار خیری برای من نمیکند». فرزند آن میت عصبانی شد، یک مشت آب برداشت، روی زمین ریخت و گفت: «این هم خیر بابام!» آن شخص فرداشب دوباره در عالم خواب پدر رختشور را دید که تند تند راه میرفت، سؤال کرد: «فلانی چی شد؟»
🔸 او گفت: «تو که به پسرم گفتی چرا برای من خیرات نمیدهد، پسرم یک مشت آب ریخت و گفت این هم خیر بابام، اتفاقاً یک بچه ماهی از آب بیرون افتاده بود و داشت جان میداد تا آن مشت آب به آن بچهماهی رسید، جان گرفت و پرید توی آب. به برکت آن ماهی ما اینجا راحت شدیم». فرزندش آب را ریخت اما نه به این هوا که این بچهماهی زنده شود، اما چون گفت این هم خیر بابام ... کار پدرش در آن دنیا خوب شد.
📚 بدیع الحکمة