خاتمه بحث.m4a
زمان:
حجم:
2.1M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
انقلاب اسلامی
بالنده و مقتدر
چون کوه استوار
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_پنجم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊5⃣🕊🌹🍃═┅─
Nashre Hadi Ba Hamkarie Madrese Taali Taghdim Mikonad05_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
زمان:
حجم:
17.87M
#بشنوید |مستند صوتی #شنود
🟦🟨 =============
🔻[مروری بر نکات #قسمت_پنجم] :
🔹معنای سلام در نماز را به من القا کردند.
🔹نورانیترین قطعه سلام در نماز
🔹سلام آخر نماز خطاب به چه کسانی است؟
🔹به من گفتند: هرچه به مضجع اهلبیت نزدیکتر شوی بیشتر در معرض نوری.
🔹شهداء عند ربهم یرزقون هستند تا آخر
🔹نور شما را طاهر میکند.
🔹با روضه خانههایتان را نورانی کنید.
🔹محل ریختن خون شهدا و مزار آنها نورانیتر است.
🔹چرا نور کربلا از همه بیشتر است؟
🔹کربلا، اوج نور افشانی خدا
🔹چگونه به نور برسیم؟
🔹ادامه داستان: واقعه چهارم
🔹حقایقی که از بیمارستان بعثت شروع شد.
🔹حیوانات وحشی به من حمله کردند.
🔹با ذکر یا زهرا قفل زبانم باز شد.
🔹با ذکر لا حول و لا قوه الا بالله حیوانات وحشی از من دور شدند.
🔹از زنبور میترسیدم، شیطان در قالب همون حشره ظاهر شد.
🔹فعالیت شدید شیطان در واپسین ساعات عمر
🔹تمثیل شیطان در قالب چهره یک زن در بالین پیرمرد روحانی
🔹دیدن زن نقابدار شیطانی توسط برادرم
🔹فریاد کشیدن زن شیطانی با هر دفعه که ذکر میگفتم.
🔹تلاش شیطان برای دور کردن من از بخش آیسیو و پیرمرد روحانی
🔹تاثیر شیطان در تصمیمگیری دکترها برای انتقال من به بخش زنان
🔹رعایت نکردن خط قرمزها در بیمارستان
🔹شوخی و خندههای پرستاران با نامحرم باعث آزار بیماران میشد.
🔹بیمارستان، بدترین مکان برای جان دادن!!
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
@hazratehzahra
❁═┄ 🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ ❁
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_پنجم
✳کارفرهنگی در مسجد موسی ابن جعفر گسترده شده بودسید علی مصطفوی برنامه های اردویی زیادی ترتیب میدادو همیشه برای این جلسات واردوها فلافل میخرید.میگفت هم سالم است هم ارزان.یک فلافل فروشی به نام جوادین درپشت مسجدبودکه ازانجا خرید میکرد.
🔷شاگرد فلافل فروشی یک پسر باادب بود که معلوم بود زمینه ی معنوی خوبی داردبارها که به فلافل فروشی میرفتیم سید میگفت این پسر باطن پاکی داردباید اورا جذب مسجد کنیم.
❇رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بودتا اینکه برای اولین بار یادواره شهدا برگزار شد.در پایان مراسم دیدم ان پسرک فلافل فروش اخر مجلس نشسته است به سید گفتم رفیقت آمده❗
🔷سید به گرمی ازاو استقبال کرد وبعد اورا به جمع بچها وارد کرد و گفت:ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید.خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم.
✴سید ازاو پرسید:چی شد این طرفا اومدی❓اوهم به صداقتی که داشت گفت داشتم رد میشدم دیدم مراسمه گفتم ببینم چه خبره که شما رو دیدم.
✅سید خندید و گفت:پس شهدا تورو دعوت کردن.بعدهم شروع کردیم به جمع آوری وسایل مراسم.یک کلاه اهنی مربوط به دوران جنگ انجابود که دوست مابه تعجب❗به آن نگاه میکردسید گفت:اگه دوست داری بزار روسرت.
💟اوهم کلاه را روی سرش گذاشت وگفت به من میاد❓سید به شوخی گفت دیگه تموم شد شهدا برای همیشه کلاه سرت گذاشتن.
🔶همه خندیدیم اماواقعیت همانی بود که سیدگفت.این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند .پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بودکه سید علی مصطفوی اورا جذب مسجد کردوبعدها اسوه و الگوی بچهای مسجدی شد.
🗣راوی یکی از جوانان مسجد
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
️❣❤️❣❤️❣❤️
❣❤️❣❤️❣❤️
✍ ادامه دارد ...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
16.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕛💯
📌موج اصلی وعده صادق، اخیرا کدام موج بود و توسط چه کسانی خلق شد⁉️
🗞درآمد اصلی صهیونستها کجاست و ایران چه بلایی سر این مراکز آورد❓
🗯 تو هم بیکار نشین، یا علی بگو...🗣
🔔ویژه برنامه ساعت صفر 🔔
(#قسمت_پنجم) انتشار برای اولین بار
#انتقام_ملی | #وعده_صادق