🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
نشانهها و آثار معرفت امام زمان علیه السلام
«قسمت چهارم»
1⃣ محبت نسبت به اهل بیت (۴)
اهمیت ادای حقوق برادران دینی
🔹دوست داشتن دوستان امام یک امر قلبی است، اما محبت و دوستی عمیق تر نسبت به امام در این زمینه، در عمل مشخص میشود و آنچه در اینجا حائز اهمیت است، رسیدگی و رفع گرفتاری از دوستداران اهل بیت و به عبارتی همان مؤمنان میباشد.
🔺دست رد زدن به سینهی مؤمن، به هیچ وجه مورد رضای پروردگار نیست و انسان باید آنچه را از دستش بر میآید برای برادر دینی خود انجام دهد، چه تلاش او به جایی برسد و چه نرسد، چرا که اگر هم نتواند کار او را راه بیاندازد طبق روایتی از امام صادق علیه السلام، ثواب فوق العاده زیادی —که در آن حدیث ذکر شده— نصیبش شده است. (اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب قضاء حاجة المؤمن، ح ٩)
🔺حتی اگر قدرت بر رفع نیاز برادر مؤمن خود را ندارد و وقتی به او مراجعه میشود، قلباً به خاطر اینکه قدرت ندارد، ناراحت میشود به خاطر همان اندوه قلبی هم ثواب فوق العادهای میبرد که در این مورد روایتی از امام باقر علیه السلام است که میفرماید: «خداوند او را اهل بهشت قرار میدهد.» (اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب قضاء حاجة المؤمن، ح ١۴)
✅ با توجه به مطالب ذکر شده معلوم میشود دوستداران اهل بیت علیهم السلام باید با یکدیگر چنین صمیمی و گرم باشند تا ارزش ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت برای همگان روشن گردد.
ادامه دارد...
📚 لوازم معرفت، سلسله درسهای مهدویت، دکتر سید محمد بنی هاشمی
#حضرت_ابوطالب_علیه السلام
اگر که بر عشق علی راغبیم
ما همه مدیون ابو طالبیم
کیستی ای سَید والا نَسَب
علی شده به نام تو مُنتسب
دین خدا را همه جا یاوری
از دل و جان یاور پیغمبری
مثل علی بر همگان سَروری
چون که اَبالعشق اَبا الحیدری
گفته به وصف تو امام صادق
دین تو برتر بُود از خلائق
هر که به توحید تو باور نداشت
معرفتی به نام حیدر نداشت
نام تو آویزه ی عرش خداست
چونکه پیمبر ِز تو بهتر نداشت
دین نبی از تو شرف یافته
با پسرت به مشرکان تاخته
وقت عروج تو شده سالِ حُزن
نشسته بر دلِ نبی حالِ حُزن
قلب نبی زِ داغ تو سوخته
غم تو شعله به دل افروخته
شیر خدا با دلِ پُر از مَحَن
پیکر پاک تو نموده کفن
آه ، ولی حسین شده بی کفن
جسم مطهرش شده پاره تن
•
|⇦•غم اگر از توست...
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژۀ شبِ جمعه _ حجت الاسلام سمیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة"
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ *تو هم شب جمعه با مادرش برو كربلا، حسين جان! راستي راستي دلم برا كربلات تنگ شده آقاجان!... تو هم امشب كنارِ مادرش سلام بده...* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
غم اگر از توست، مُردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است
بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتنِ حوا و آدم راحت است
ما دو دَم دادیم اما یک دَمش هم کافی است
مرده زنده کردن ما با همین دَم راحت است
یا حسینِ ماهِ مُحرم یاربِ ماه خدا ست
پس رسیدن تا خدا، ماهِ محرم راحت است
مادرانِ شهر، النگو خرج هیئت میکنند
حرف روضه میشود، حاتم شدن هم راحت است
هرچه باشم باز هم، در روی من وا میکند
من نوکر این خانه ام دیگر خیالم راحت است
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
*وقتي حبيب رو مرحوم كاشفِ الغطاء در عالمِ خواب ديد، گفت: آرزويي داري يا نه؟ گفت: ما وقت نكرديم برا اربابمون حسين گريه كنيم، آرزوم اينه بيام تويِ دنيا، اينبار فقط بشينم برا ارباب گريه كنم...*
مالِ دنیا را نمی خواهم، به من گریه بده
دخل و خرجِ گریه کُن، حتی شود کم راحت است
هر که رفته کربلا، خیرِ دوعالم دیده است
کربلا رفته خیالش از دو عالم راحت است
#شاعر علی سپهری
*حسين جان! مارو شبِ جمعه اي نميخواي يه كربلا ببري؟ دلم برا بابُ القبله تنگ شده، دلم برا سرازيريِ حرمت تنگ شده، دلم برا شلوغيِ حرمت تنگ شده، حسين جان! مي ترسم بميرم ديگه نتونم كربلات رو ببينم، حسين جان! يه كربلا به ما بده آقا...كيآ نرفتن كربلا؟...*
شب هاي جمعه ميگيرم هواتو
اشكِ غريبي ميريزم، براتو
بيچاره اونكه نديده حرم رو
بيچاره تر اون كه ديد كربلارو
*يعني ميشه يه بارِ ديگه اربعينت بيام حرمت، اونايي كه اربعين رفتن ميدونن چه صفايي داره، خستگيِ راه، سر و صورت خاكي، لبا تشنه، امام سجاد فرمودند: هر موقع خواستي به زيارتِ پدرم بري، با سر و صورت آشفته برو، با شكمِ گرسنه، با لبايِ تشنه...چرا آقا؟ آخه پدرم با لبايِ تشنه شهيد شده، گرسنه بود كشتنش، اونقدر بابام رو تويِ گودال چرخوندن، سر و صورتِ بابام خاكي شد...هر جا نشستي برو كربلا، ناله بزن: حسين...
يا اللهُ... يا اللهُ... يا اللهُ...فرجِ امامِ زمانِ مارو برسان، آقامون از ما راضي بفرما، خيلي ها گرفتارن،حاجتمندن، حاجت روا بفرما، اين دست هاي ما كه به سويت بلند است، خالي برمگردان، اين دست ها به ضريحِ سيدالشهدا برسان، دشمنانِ ما خار و ذليل بگردان، همه مرضامون شفايِ عاجل مرحمت بفرما، اموات و گذشتگانمون سَرِ اين سفره بهره مند بفرما، مشكلات و گره هاي زندگيمون مرتفع بفرما، آنچه گفتيم و نگفتيم و تو بهتر ميداني در حقِ اين جمع به اجابت برسان"الفاتحه مع صلوات"
🏴شهادت حضرت موسی بن جعفر
🏴سبک#زمینه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
ای امید اخر ای دلدار و دلبر
یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
مظلوم مکتب علی فرزند چارم حسین
اسمت دلای ما رو برد تا اسمون کاظمین
اسمت تا میاد اسمون بارون میشه
اسمت تا میاد نوکرت گریون میشه
اسمت تا میاد درد من درمون میشه
معلومه حال و روز تو از رد تازیونه ها
معصومه گریه میکنه بی تابی میکنه رضا
تنها همدمت این قُل و این زنجیره
زخم قلب تو مثل زخم شمشیره
جای مرحم و تازیونه میگیره
ای تنهای تنها
ای مظلوم دنیا
ای فرزند زهرا
امشب شبه رهاییه از رنج و محنت و بلا
زهر جفا تن تو رو برده به دشت کربلا
صید خسته این سیاه چالی اقا
تنها تشنه و بی پر و بالی اقا
انگار با حسین بین گودالی اقا
هم خون حسینی
گریون حسینی
محزون حسینی
یل یاتار طوفان یاتار
یاتماز حسینین پرچمی
دیده دوران یاتار
یاتماز حسینین پرچمی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
ارزوی کربلا
ای جان حسین جانان حسین
عالم سن قربان
.
#حضرت_ابوطالب
ﺑﺎﺯ ﻏﻢ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺲ ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻮﻫﺮ ﮔﺮﻓﺖ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻢ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺣﯿﺪﺭ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎﺭ ﻣﺤﻤّﺪ ﺭﺍ ﺍﺟﻞ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻗﻠﺐ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺷﮑﺴﺖ
ﺑﺮ ﺩﻝ ﺷﯿﺮ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻍ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻧﺸﺴﺖ
ﺁﻩ ﯾﺎﺭﺍﻥ، ﯾﺎﺭ ﺧﺘﻢ ﺍﻟﻤﺮﺳﻠﯿﻦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ
ﯾﺎﺭ ﻗﺮﺁﻥ، ﯾﺎﺭ ﺍﺣﻤﺪ، ﯾﺎﺭ ﺩﯾﻦ، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ
ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ
ﻭﺍﻟﺪ ﻣﻮﻻ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺖ
ﺍﯼ ﺳﭙﻬﺮ ﻧﻮﺭ، ﺩﺭﯾﺎﯼ ﮐﺮﺍﻣّﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
ﺩﺭ ﻏﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺳﺮﺕ ﺑﺎﺩﺍ ﺳﻼﻣﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ
ﺍﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ
ﮐﻮﻩ ﭘﯿﺶ ﮐﻔّﻪ ﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﺎﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﺎ ﻣﺤﻤّﺪ ﻫﻤﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﺴﻨﮕﺮ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩ
ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻋﻠﯽ ﯾﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻮﺩ
ﻓﺎﺵ ﮔﻔﺘﻢ ﻓﺎﺵ ﮔﻮﯾﻢ ﮔﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺘﻢ ﺭﺳﻞ ﺑﺮ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ﻏﺎﻟﺐ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﻭ ﭼﻮ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﮔﻮﻫﺮ ﺭﺧﺸﺎﻥ ﺍﻭ
ﺑﺎ ﻣﺤﻤّﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﻝ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﮔﺮﻩ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﺍﻭ
ﺷﯿﺮ ﺣﻖ ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺮﻭﺭﺩﻩ ﯼ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺍﻭ
ﺑﻮﺩ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﺯﺧﻠﻘﺖ ﮐﻔّﻪ ﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﻭ
ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺲ ﺩﺭ ﺟﻼﻝ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﻌﺘﺶ
ﺑﺮ ﻣﺤﻤّﺪ ﮔﺸﺖ ﻋﺎﻡ ﺍﻟﺤﺰﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﺣﻠﺘﺶ
ﻧﻮﺭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﻠﮏ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺍﻭ
ﺷﺎﺩ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﯼ ﻟﻮﻻﮎ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺍﻭ
ﺑﺎ ﻣﻠﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺟﻌﻔﺮ ﻃﯿّﺎﺭ ﺍﻭ
ﻓﺎﺗﺢ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﻭ ﺧﯿﺒﺮ ﺣﯿﺪﺭ ﮐﺮﺍﺭ ﺍﻭ
ﭘﺎﻓﺸﺮﺩ ﻭ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﻧﺒﻮﺩ
ﺑﺮ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﺩﺍﻏﺶ ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﮐﻢ ﻧﺒﻮﺩ
ﺻُﻠﺐ ﺍﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩُﺭّﯼ ﭼﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺻﺪﻑ
ﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭ ﮐﻞّ ﺧﻠﻘﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻑ
ﺁﺭﯼ ﺁﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﻠﻒ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﺻﻠﺐ ﺍﯾﻦ ﺳﻠﻒ
ﯾﺎﺭ ﺍﺣﻤﺪ ﺁﻥ ﺳﻠﻒ ﺟﺎﻥ ﻣﺤﻤّﺪ ﺍﯾﻦ ﺧﻠﻒ
ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺝ ﺷﺪﺍﺋﺪ ﭼﺸﻢ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ
ﻣﯽ ﺳﺰﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺣﯿﺪﺭ ﻧﺎﺯﺩ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻍ ﻭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺁﯾﺪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ
ﺗﺎ ﺻﯿﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﯿﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﮐﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺠﻮﺩ
ﻫﻢ ﺯﮐﻞّ ﺧﻠﻖ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺎﻟﻖ ﺣﯽّ ﻭﺩﻭﺩ
ﺑﺮ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﺩﺭﻭﺩ
ﻧﻘﺶ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﺤﻤّﺪ ﺩﺭ ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺍﻭ
ﻧﺨﻞ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺑﺎﺭﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﺪﺡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭ
استاد حاج غلامرضا سازگار
#حضرت_ابوطالب
.
#وفات_حضرت_ابوطالب
باید که با دعای ابوطالب
آرم به لب ثنای ابوطالب
باب ائمه همدم پیغمبر
جان جهان فدای ابوطالب
باید ملک ستاره بیفشاند
چون گل به خاک پای ابوطالب
باشد به مکه گر چه مزار او
در قلب ماست جای ابوطالب
اوصاف ما کم آورد از شأنش
پیغمبر و علی است ثناخوانش
اسلام بر ولایت او نازد
پیغمبر از حمایت او نازد
جود است سائل کرم و جودش
دریا هم از عنایت او نازد
هم شهر مکه دور سرش گردد
هم کعبه بر سقایت او نازد
توحید فخر کرده به توحیدش
تاریخ بر حکایت او نازد
در روی او فروغ ولی پیدا
آیینۀ جمال علی پیدا
اسلام بود، بود و نبود او
گویند اهلبیت درود او
انوار حیدر است به روی وی
پشت محمّد است وجود او
گفتار اوست نعت رسولالله
آیات سرمدی است سرود او
بر چهره میشکفت چو باغ گل
لبخند مصطفی به ورود او
با مسلمین کنند چو میزانش
سنگینتر است کفۀ ایمانش
الحق که اوست حامی پیغمبر
الحق که شخص اوست ابوالحیدر
هر کس که شک نمود به ایمانش
حتماً بوَد به دین نبی کافر
باور کنید بین همه اصلاب
صلب شریف اوست علیپرور
جز از صدف به دست نیاید در
هرگز خزف برون ندهد گوهر
از این پدر علی به وجود آید
تا نزد او ملک به سجود آید
تا بود دوستدار محمّد بود
تنها نه دوست، یار محمّد بود
تنها نه یار بود خدا داند
حامی و جاننثار محمّد بود
مثل علی که دور نبی میگشت
پیوسته در کنار محمّد بود
حتی به وقت مرگ وجود او
هر لحظه بیقرار محمّد بود
«میثم» که بوده مدحسرای او
چندین قصیده گفته برای او
استاد حاج غلامرضا سازگار
#حضرت_ابوطالب
..........................
/
✍درد و دل حضرت ولى عصر با امام حسین عليهم السلام
🏴حسین جان ...😭
🌤مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ...💔
🏴حسین جان ... 😭
مانده ام تنهای تنها !
شده کرب و بلایم کوه و صحرا!
🏴حسین جان ...😭
کاش من جای تو بودم !
چو یارانت بُدم گِرد وجودت !
شما گفتی ولی آنها نرفتند ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند
🏴حسین جان...😭
🌤مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکست💔
🏴حسین جان...😭
سال ها در انتظارم
هنوز حسرت به یاران تو دارم
🏴حسین جان...😭
انتقام نگرفته ام من
به جای امّتم شرمنده ام من
🏴حسین جان...😭
قطعه قطعه جسم اکبر(ع)
سر افتاده'ی علی اصغر(ع)
دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع)
کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع)
صدای ناله'ی جانسوز زهرا(س)
فرار کودکان در دشت وصحرا
همه منزل به منزل در اسارت
چنان که شد به آل تو جسارت !
🏴حسین جان...😭
🌤مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته
هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده
بود هر صبح و شام در پیش دیده
ز قلبم میزند بیرون شراره
چه کاری سخت تر از انتظاره
🏴حسین جان...😭
از شما شرمنده هستم
گناه امّتم بسته دو دستم
چه قدر دیگر بگویم من به امّت
دعا باشد کلید قفل غیبت
🏴حسین جان...😭
🌤مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 💔
✨اللهم عجل لولیک الفرج😭😭
روضه حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست
تا هستی ام شود غبار در هوایِ تو
روزی هزار بار اگر جان دهم کم است
در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو
کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم
آری گدای توست همیشه گدایِ تو
تو برتری از آن که شوی آشنا به من
من کمترم از این که شوم آشنایِ تو
با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم
باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو
یک بار مرا به رَهِ خویش کن فدا
ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو
ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله ..
خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم
جانِ دو جهان امام کاظم
ارباب کمال زیرِ دینت
چشم همه سمتِ کاظمینت
عیسی زِ دم تو دم گرفته
جود از کف تو کرم گرفته
موسی به امیدِ نخلِ نورت
نعلین براورد به طورت
زنجیرِ تو حلقۀ وصالت
تا عشرِ خداست اتصالت
آبِ وضویِ تو اشک هایت
خون است روان زِ ساقِ پایت
*چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام ..
پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام ..
سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا ..
دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری
وقتی نمانده است برایش برادری
من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند
وقتی نمانده است برایِ تو پیکری
در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین
با تو چه کرده اند در این روزِ آخری
بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین ..👇👇کانال_نوحه_مجمع الذاکرین
4_5819039816829897645.mp3
1.32M
.
#زمزمه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمزمه
#امام_کاظم
بند اول:
گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم
نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم
یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام
انقد منو زدن که * شکسته استخونام
هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره
هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره
بند دوم:
شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم
آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم
برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست
افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست
روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب
زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲
#بهمن_عظیمی✍
#شهادت_امام_کاظم
برایآمدنتکدامسندِتاریخرا
بایدواسطہکرد؟!(:
دستھاۍبستہیحیـدر ...
یاپھلوۍشکسـتهۍِمـادر ...
نبضهاازرمقافتادهیاصاحبالزمان...😭
#امام_زمان
#روضه_امام_کاظم_ع
مداح: #سید_مجید_بنی_فاطمه
چه تشییع چهار نفره
چرا تابوتش تخته های دره
چرا کسی نیست خدا مگه :
این کشته بی پسره
شهید شده و یه دختری داره که بی خبره
خدایا چقدر نحیفِ تنش
ولی چرا پس سنگینه بدنش؟
داره هنوزم یه عالمه زنجیر زیر پیرنش
کبودی داره خدا میدونه که چقدر زدنش
انگار رفته از یاد
کنج دام صیاد
آخر از پا افتاد واویلا ..
ای وای داد بیداد
قاتل حکمش رو داد
امشب میشه آزاد واویلا ..
ــــــــــ
خدا میدونه که چی میکشید
امونش پای شکسته برید
چه ناسزاها به فاطمه میدادن ومیشنید
غریبونه رفت ولی أخرش بچه هاشوندید ..
چقدر شبیه حسین میمونه
یهودی اونو خارجی میخونه ..
تموم تنش شده مثه زینب پراز نشونه
تو این همه سال یا سیلی میخورده یا تازیونه
آقا آقام آقام .. آقاجان ..
به شب نشینی زندانیان خورم حسرت
که نقل محفلشان دانه های زنجیر است
*یکی از زندانبانا گفت خیلی دلم سوخت دیدم موسی بن جعفر داره حیاط نگاه میکنه از پنجره دست و پا غل و زنجیر بسته دختر و پسرم داشتن بازی میکردن دیدم آقا گریه میکنه .. (اینا خیلی سنگدل بودن) اما گفت یه جا دلم سوخت دیدم موسی بن جعفر داره نگاه میکنه بچه هام دارن بازی میکنن زیر لب میگه معصومه جان .. رضا جان .. خیلی دلم براتون تنگ شده .. (یه اشاره کوچیککنم) اینجا دشمن میگه یه جا دلمون به حال موسی بن جعفر سوخت اونم این لحظه بود .. اما تو کربلا دشمن گفت ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت .. اون وقتی که حسین علی اصغر و بالا گرفت حرمله تیر به گلوی علی زد .. دیدن حسین میره سمت خیمه برمیگرده ..*
بلند بگو
❣﷽❣
⚫#روضه_امام_کاظم ع
⚫
🔷#السلام_علیک_یا_ابالحسن_یاموسی_ابن_جعفر_ایهاالکاظم_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله..
همه با هم..
تو زیارت نامه آقا موسی ابن جعفر داریم..
🔶السَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف..»
« خدایا! درود فرست بر اون امام مظلومی که ساق پای نازنینش.. بر اثر حلقههای زنجیر کوبیده شد.. بعد از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج کردند.
♨صدای ناله ای از کنج زندان
♨بگوشم میرسد با چشم گریان
♨گمانم باشد این صورت مکدر
♨صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه اقا) آخ...
♨جوان بودم دراین زندان شدم پیر
♨ندارم طاقت این کندو زنجیر
♨چه سیلی ها زدست خصم خوردم
♨چو زهرا مادرم درغم فسردم
کنج زندان ناله میکرد...آی غریب نوازا..آی حاجت دارا...
(اوج )(#دشتی)
🔻آخ ..الهی از دل زارم گواهی
🔻ندارم جز تو من دیگر پناهی
🔻دگر معصومه جان بابت نبینی
🔻بمرگم در مدینه می نشینی
🔻آخ ..رضا بابا بیا اندر بر من
🔻بدامن گیر این ساعت سر من
🔻بیا زنجیرم از گردن تو بردار
🔻روم سوی وطن باچشم خونبار
امروز متوسلیم دره خانه اقا موسی ابن جعفر..
آی حاجت مندا ..آی گرفتارا..آی اونی که بهر امید اومدی تو مجلس نشستی...
خطیب بغدادی،، عالم سنی یه..میگه هر وقت من گرفتار می شدم..
می اومدم کنار قبر آقا موسی ابن جعفر..
حاجتمو میگرفتم میرفتم..
(نمیدونم چه حاجتی داری ...چه نیتی داری
اما آقاباب الحوائجه)
حاجت مندی ..گرفتاری..آخ جوون داری..مریض داری....
(هر حاجتی داری مد نظر بگیر)
تو رو خدا برا گرفتارا دعا کنید.. برا جوون دارا دعا کنید..
راس همه حوائجمون فرج آقامون مولامون امام زمان عج
به نام نامی آقا موسی ابن جعفر..
🍃یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
(همه زمزمه کنن)
🍃یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🍃آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم
🍃یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🍃آقا ببین غریبم آقا چه بی شکیبم
(زندانی غریب بغداده
قربون غربتت برم آقا جان)
اما عاشقای آقا موسی بن جعفر...
دو نفر مرگ خودشونو از خدا طلب کردن..
آی سادات مجلس ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود ، یه وقت حسنین و زینبین و صدا زد ، فرمود بچه ها می خوام دعا کنم دستاتون و بالا بیارید ..
(بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر می خوای برا شفات دعا کنی ؟ آره مادر )
اینجا بود بی بی فرمود : اللهم عجل وفاتی سریعا .
یکی ام میوه دلش امام کاظم بود ..
هر روز وقت غروب که میشد
اونقدر زندان بان آقا رو اذیت می کرد ..شکنجه میکرد ..
توهین میکرد..
که دیگه اواخر عمر لحن مناجات آقامون عوض شده بود
(چی می گفت آقا ؟)
می فرمود خدا دیگه مرگ منه موسی بن جعفر رو برسون .
آقا نیمه های شب اینطور با خدای خودش مناجات می کرد :
ای خدایی که گیاه رو از بین آب و گل نجات می دی .
ای خدایی که شیر رو از بین خون جدا می کنی
بچه رو از رحم مادر نجات می دی ..
دیگه موسی بن جعفر رو از زندان خلاص کن
آی ..
▪️به یارب یارب شب زنده داران
▪️به امید دل امیدواران
▪️ به آه سینه ی طقلان گریان
▪️خلاصم کن خدا از کنج زندان
چقد زود دعای آقا مستجاب شد...
⬅️یه وقت دیدن در زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه،، رو یه تخته چوب،، از زندان بیرون می آرن .
آخ یه وقت دیدن چقد بدن آقا سنگینه ، خدا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید انقدر سنگین باشه !!
تا عبا رو کنار زدن.. دیدن هنوز غل و زنجیر.. به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره..
⬅️ اما بگم شیعه ها چه کردند.. بدن امام رو احترام کردن ، کفن کردن ، کفن قیمتی پوشوندند...
چه تشیع جنازه ی باشکوهی شد..
♻️اما میخای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
آی دلای کربلایی...
♻️لا یوم کیومک یا ابا عبدالله..
دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ، وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید.. میخوام بدن بابای غریبم و کفن کنم..
(دشتی)
🔅 مگر به کربلا کفن
🔅 به غیر بوریا نبود
🔅 مگر حسین تشنه لب
🔅 عزیز مصطفی نبود
🔅آخ مگر کسی که کشته
🔅شد تنش برهنه میکنند
🔅مگر که پاره پیروهن
🔅به پیکرش روا نبود
🔰الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .
🔰حالا از سویدای دلت ،به نیت سلامتی و فرج امام زمان ، شفای همه بیماران ، هدایت و خوشبختی جوونامون ، عاقبت به خیری مون سه مرتبه صدا بزن
💠#یا_حسین
سیره امام کاظم .mp3
17.28M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
#امام_کاظم علیه السلام
#استاد_رفیعی #شهادت_امام_کاظم
💠سیری در زندگانی نورانی امام کاظم علیه السلام
🔻مصادیق و نمونه های تبلیغ عملی در سیره امام کاظم علیه السلام 🔻
#امام_موسی_بن_جعفر علیه السلام
🕌بیت آیت الله العظمی بروجردی(ره)
4_5942996837894980136.mp3
606K
.
#زمزمه
#شهادت_موسی_بن_جعفر علیه السلام و #گریز به کربلا
#امام_کاظم
#گدای_دوره_گردم_و
🏴بند اول
گدای دوره گردم و،دخیل کاظمینتم
همسایه ی قدیمیه،عزیز و نورعینتم
دستای خالیمو ببین،نذار بیفته روم زمین
کریمی و ابن الکریم،یه عمره زیر دِینتم
یه کاظمین داری آقا،منو دیوونه کرده
همون دو گنبد طلا،منو دیوونه کرده
دلم رو برده،هوای صحنت
جایی نداره،صفای صحنت
میزنه قلبم،برای صحنت
دو تا ستاره،چه میدرخشه،تو آسمون کاظمین
دو باب حاجات،پدر بزرگ و،نوه جوون کاظمین
(ای اهل عالم)۲ منم گدای کاظمین
🏴بند دوم
میونه زندون بلا،بودی چه زجرا کشیدی
حتی یه لحظه ام آقا،خوشی تو عمرت ندیدی
مثل بابات علی آقا،بودی اسیر غصه ها
خیلی از این نامردا تو،زخم زبون ها شنیدی
به زیر اون شکنجه ها،بودی میرفتی از حال
تا می شِنیدی ناسزا،زودی میرفتی از حال
فضای زندون،برید امونت
سندی ملعون،بلای جونت
با ضربه شلاق،می برد توونت
تو خسته بودی،شکسته بودی،نداشتی جون تو پیکرت
با کنده ها تا،زمین میخوردی،می بردی اسم مادرت
(آه و واویلا)۲ غریب امام کاظمین
🏴بند سوم
من بمیرم آقا جونم،با زهر کینه کشتنت
اون لحظه های آخرت،به یاد جدت افتادی
یاد لب خشک حسین،کردی و روضه خون شدی
شد پاره پاره جگرت،به یاد جدت افتادی
نبود کسی بالا سرت،تنهای تنها بودی
نبودش اونجا خواهرت،تنهای تنها بودی
کسی نیومد،دور و بر تو
نشد جسارت،به پیکر تو
نرفت رو نیزه،آقا سر تو
خدارو شکر که،خواهر نداشتی،بره اسارت ای آقا
خداروشکر که،به دختر تو،نشد جسارت ای آقا
(آه و واویلا)۲ حسین غریب کربلا
#شهادت_امام_کاظم
✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
┄⊰༻↭༺⊱
سلام وصبح بخیر حضور همه ی سروران گرامی.امروز چند جمله ای در مورد نفس گیری برای هنرجویان مداحی مینویسم .امیدوارم مورد استفاده قرارگیرد.مبحث نفس گیری از ابتدایی ترین مباحث مداحی است که متاسفانه گاهی رعایت نمیشودوبرای مداح مشکلاتی رادرپی داردهمانطورکه همه واقفیدنفس گیری صحیح از خیشوم یابینی صورت میگیرد.یعنی در دم نفس میگیریم وبازدم مابه هنگام خواندن خواهدبود.نفس گیری حتما باید بادهان کاملابسته انجام شود.اگر این مساله رارعایت کنیم اولابه تقویت صدای ما کمک میکند،دومابه هنگام خواندن دچار سرفه نمیشویم .سوما درنفس گیریهای طولانی ابیات طولانی را کاملتر وبهتر میتوانیم بخوانیم ومعنای جمله ها رساتر خواهند بود.نکته مهم اینکه درنفسگیریهابایدتوجه داشت حتماجایی نفسگیری کنیم که معنای جمله ازدست نرود.