#مناجات_فاطمیه_امام_زمان
باز هم روضه گرفتی در کجا آقای من
در مدینه یا نجف یا کربلا آقای من
باز شاید در خیال انتقام مادری
بر ظهورت می کنی دائم دعا آقای من
در سکوت خیمه ات تنها صدای آه توست
نیست در دور وبرت یک آشنا آقای من
رسم هر بزم عزا این است که در پیش در
خیر ِمقدم گو شود صاحب عزا آقای من
پس کجای روضه ی ما بی قرار مادری
تا پیام تسلیت گویم تو را آقای من
دق نکردم من اگر در این عزا شرمنده ام
کی شود این روضه ها حقّش ادا آقای من
با چه جرمی روبروی چشمگریان حسن
شد به روی مادرت سیلی روا آقای من؟
مادرت را بین کوچه از سرکینه زدند
روبروی همسرش چل بی حیا آقای من
کوچه آغاز جسارت در زمین نینواست
شد دوشنبه مطلع کرب و بلا آقای من
شد تأسّی بر جفای کوچه و درکربلا
شد به جدّ بی کَسَت صدها جفا آقای من
زد یکی او را به نیزه دیگری با خنجرش
پیرمردی آمد و زد با عصا آقای من
روبروی عمه ی مظلومه ات رأس حسين
شد جدا و رفت روی نیزه ها آقای من
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه
هر جمعه در هوای ظهور تو مانده ایم
امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه
حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم
کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه
از دست ِما مقیم بیابان شدی،ببخش
برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه
بنگر که روبه روی حسن روی مادرت
نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه
در پشت درب خانه تو را می زند صدا
با سوز و آه و دیده ی تر یابن فاطمه
بین گدازه های در ِ نیمه سوخته
بر سینه اش نشسته شرر یابن فاطمه
روی ضریح ِ سینه ی او، میخ داغ ِدر
از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه
او شد سپر برای علی و برای او
محسن شده ست همچو سپر یابن فاطمه
بشکسته است شاخه ی طوبا و از برش
روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه
با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان
#حضرت_زهرا_س
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام
فقط به خاطر لطف و عطای فاطمه است
تمام عزت شیعه رحین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست
امید دلخوشی من وفای مادر توست
بیا که با تن خونین ، هنوز منتظر است
که انتقام تو تنها دوای مادر توست