از این تعبیرها استفاده مى شود که ایمان، اطلاقات مختلفى دارد; گاه به حد اقل آن اشاره شده و گاه به حد اکثر و گواه آن حدیث معروفى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که مى فرماید: «الإیمانُ عَشْرُ دَرَجات فَالْمِقْدادُ فِی الثّامِنَةِ وَ أبُوذَرّ فِى التّاسِعَةِ وَ سَلْمانُ فِی الْعاشِرَةِ; ایمان ده درجه دارد. مقداد در درجه هشتم، ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم قرار داشتند».(4) (البته ایمان انبیا و اوصیاى معصوم حساب دیگرى دارد).(5)
پی نوشت:
(1). انفال، آیه 2-4.
(2). کافى، ج 2، ص 33 .
(3). همان.
(4). بحارالانوار، ج 22، ص 341.
(5). سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در مصادر مى گوید: نخستین بار این سخن را پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بیان فرمود و همه محدثان آن را از آن حضرت نقل کرده اند و امام(علیه السلام) که باب مدینه علم نبى بوده همین سخن را در پاسخ این سؤال کننده بیان فرمود. سپس مى افزاید: کافى است که به امالى صدوق و عیون اخبار الرضا(علیه السلام) و خصال و تاریخ بغداد و امالى شیخ طوسى مراجعه شود که از طرق کثیره این حدیث به وسیله امیرمؤمنان على(علیه السلام) از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 179)
_____________________________
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
[💯 @hazrateshah]
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🎗
🌸 پیامبر رحمت (ص) :
به دنبال گناه،
کار نیک انجام بده تا آن را محو کند !!
💯 @hazrateshah
🥀✉️۵۶🥀و من [كلام] وصية له (علیه السلام) وَصّى [به] بِها شريح بن هانئ لمّا جعله على مقدمته إلى الشام:
اتَّقِ اللَّهَ فِي كُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ، وَ خَفْ عَلَى نَفْسِكَ الدُّنْيَا الْغَرُورَ وَ لَا تَأْمَنْهَا عَلَى حَالٍ؛ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِيرٍ مِمَّا تُحِبُّ مَخَافَةَ [مَكْرُوهِهِ] مَكْرُوهٍ، سَمَتْ بِكَ الْأَهْوَاءُ إِلَى كَثِيرٍ مِنَ الضَّرَرِ؛ فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً، وَ [لِنَزَوَاتِكَ] لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ الْحَفِيظَةِ وَاقِماً قَامِعاً.🥀
1️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🌹معانی لغات عربی 🌹
🥀سَمَتْ: بالا برد.
الَاهْوَاء: جمع «هوى»، تمايلات خودسرانه.
النَزْوَة: پريدن، جهيدن.
الْحَفِيظَة: خشم، غضب.
وَاقِم: چيره، قاهر.
قَامِع: خرد كننده، كوبنده.🥀
2️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀✉️🥀وصيتى از آن حضرت (ع) به شريح بن هانى، هنگامى او را با مقدمه لشكر خود به شام فرستاد:
در هر صبح و شام از خداى بترس و نفس خود را از دنياى فريبنده برحذر دار. و در هيچ حال امينش مشمارو بدان كه اگر نفس خويش را از بسيارى از آنچه دوست مى دارى، به سبب آنچه ناخوش مى دارى، باز ندارى، هوا و هوس تو را به راههايى مى كشاند كه زيانهاى فراوان در انتظارت خواهد بود. پس همواره زمام نفس خويش فرو گير و راه خطا بر او بربند و چون به خشم آمدى، مقهورش ساز و سرش را فرو كوب و خردش نماى.🥀
3️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀وَصّى بِها شُرَیْحَ بْنَ هانِئ لَمّا جَعَلَهُ عَلى مُقَدَّمَتِهِ إِلَى الشّامِ.
از نامه هاى امام(عليه السلام) به شريح بن هانى(1) است در آن زمان که وى را به عنوان فرماندهى مقدمه لشکر به سوى شام فرستاد.(2)
📝نامه در یک نگاه:
همان گونه که در طلیعه نامه نمایان است امام این نامه را به دست شریح بن هانى یکى از دوستان مخلصش داد، در آن هنگام که به فرماندهى مقدمه لشکر به سوى شام اعزام شد. امام(علیه السلام) در این نامه او را به تقواى الهى به طور مؤکد سفارش مى کند و از غلبه هوا و هوس بر حذر مى دارد و نسبت به فریب کارى دنیا و سرکشى هاى نفس هشدار مى دهد و با تعبیرات مختلفى بر آن تأکید مىورزد و شاید این به علت آن است که یکى از شیطنت هاى معروف معاویه این بود که سران سپاه و اصحاب و یاران على(علیه السلام) را با اموال هنگفت و مقام هاى مختلف مى فریفت و به گفته بعضى، در این زمینه شگردهایى داشت که حتى شیطان به گرد او نمى رسید و یا به سبب این بود که اختلافى میان او و فرمانده دیگرى به نام «زیاد بن نضر» احساس مى شد و امام براى رفع این اختلاف این نصایح را بیان فرمود.
به هرحال از آنچه در تحف العقول و کتاب تمام نهج البلاغه و مأخذ اصلى این نامه یعنى کتاب صفین نصر بن مزاحم آمده است بر مى آید معلوم مى شود آنچه مرحوم سیّد رضى در اینجا آورده بخش کوچکى از نامه مفصلى است که امام خطاب به دو نفر از فرماندهان خویش به نام زیاد بن نضر و شریح بن هانى نوشته و یا حضوراً توصیه کرده است.🥀
4️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀بر نفس خود مسلط باش:
امام(عليه السلام) در اين عبارات کوتاه و بسيار پرمعنا به «شريح بن هانى» چهار اندرز مهم مى دهد: نخست مى فرمايد: «در هر صبح و شام تقواى الهى را پيشه کن»; (اتَّقِ اللهَ فِي کُلِّ صَبَاح وَمَسَاء).
تقوا همان چيزى است که طليعه همه نصايح و در برگيرنده کليّه فضايل و بازدارنده از تمام رذايل است. به همين دليل بسيارى از نامه ها و خطبه ها با ياد کردى از تقوا شروع مى شود.
در دومين اندرز مى فرمايد: «از دنياى فريبنده بر خويشتن خائف باش و در هيچ حال از آن ايمن مشو»; (وَخَفْ عَلَى نَفْسِکَ الدُّنْيَا الْغَرُورَ، وَلاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَال).
اين اندرز نيز در بسيارى از نامه ها و خطبه ها آمده است، زيرا طبق آن حديث معروف، سرچشمه تمام گناهان حبّ دنياست: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ کُلِّ خَطِيئَة»(3) و اگر انسان لحظه اى غافل بماند ممکن است زرق و برق دنيا چنان او را بفريبد که بازگشت از آن مشکل باشد.
در سومين نصيحت مى فرمايد: «بدان که اگر خويشتن را از بسيارى از امورى که آن را دوست مى دارى به علت ترس از ناراحتى هاى ناشى از آن باز ندارى، هوا و هوس ها تو را به سوى زيان هاى فراوانى خواهد کشاند»; (وَاعْلَمْ أَنَّکَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَکَ عَنْ کَثِير مِمَّا تُحِبُّ، مَخَافَةَ مَکْرُوه; سَمَتْ(4) بِکَ الاَْهْوَاءُ إِلَى کَثِير مِنَ الضَّرَرِ).
اشاره به اينکه بسيارى از خواسته هاى نفس، خواسته هاى زيان بار است که انسان به هنگام اشتياق به آن، زيان ها را نمى بيند و لذا امام به او هشدار مى دهد که در عاقبت خواسته هاى نفس هميشه انديشه کند مبادا گرفتار زيان هاى فراوان آن شود.
مال و مقام و لذات مادى و امثال آن داخل در اين بخش از خواسته هاست و اگر اين خواسته ها تحت قيادت عقل قرار نگيرد ضررهايش جبران ناپذير است.
در چهارمين توصيه براى نتيجه گيرى مى فرمايد: «بنابراين در مقابل نفس سرکش، مانع و رادع و به هنگام خشم و غضب بر نفس خويش مسلّط و غالب باش و ريشه هاى هوا و هوس را قطع کن»; (فَکُنْ لِنَفْسِکَ مَانِعاً رَادِعاً، وَلِنَزْوَتِکَ(5) عِنْدَ الْحَفِيظَةِ(6) وَاقِماً(7) قَامِعاً(8)).🥀
5️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀