#معرفی_کتاب 📚در متن نسخه اولیه کتاب، #آیات و #احادیث ترجمه نشده‌ بود اما در نسخه مصور جدید، عبارت های سنگین و نامأنوس کتاب بازنویسی شده و معنای آیات و روایات با #زبان_روان مطرح شده‌اند. 💢روایت کتاب «سیاحت غرب» با جملهٔ «و من مُردم» آغاز می‌شود و به همین سادگی مخاطب را در نقطه‌ای #متفاوت قرار می‌دهد. این جمله یکی از به یادماندنی‌ترین و عوام پسندترین نمونه‌های آغاز طرح #داستان است. 💥در بخشی از کتاب آمده است: "و من مُردم. ناگهان دیدم ایستاده‌ام و آن بیماری که داشتم، ندارم و تندرستم. خویشاوندان من در اطراف جنازه برای من #گریه می‌کنند و دل من از گریه آن‌ها آشوب است. به آن‌ها می‌گویم: «من نمرده‌ام، حتی بیماریم رفع شده است.» 💠#رهبر_انقلاب ضمن توصیه به الگوگیری طلاب از شخصیت #آقا_نجفی_قوچانی، می‌فرمایند "ایشان کتابی دارد به نام #سیاحت غرب که در احوال عالم #برزخ و پس از #مرگ نوشته شده به شکل داستانی. ......... @bronsi

👋سلام دوست من 🖐صبر کن تا حالتو بپرسم! 👏آفرین؛ جایزتو 🎁بیا و بگیر 🗣 مشتاق👂شنیدن صحبتاتم 🌎 حَرفِ دِل بزن و بشنو🌎 👀چشم انتظارشما، در کانال زیر هستیم 🆔 @kbronsi #داستان 📜 #مسابقه 🎁 #پروفایل‌ویژه 🖼 #چالــــش ☄️ #قرارعاشقی ❣️ #آنچه‌که‌بایدبدونی 🧠 💠تازه؛ پخش زنده داریم، برای شمایی که دیگه خیلی تکنولوژی دوستی📽 🆔 https://eitaa.com/kbronsi

🔻مهر معصوم بیست بار با شترش رفته بود حج، بدون اينكه حتي يك شلاق به او بزند. بعد از شهادت، شتر بدون اينكه قبر او را ديده باشد، آمد همانجا. زانوهایش را خم کرد، افتاد روی زمین، با همان زبانِ بسته، صیحه می کشید. خودش را می مالید به خاک ها، سرش را به زمین می زد. اشک چشم هایش خاک را تر کرده بود. خبرش وقتي به امام باقر علیه السلام رسيد، آمد و از او خواست آرام باشد. شتر از كنار قبر بلند شد و چند قدم برداشت. ولي انگار دلش آرام نگرفت. برگشت و دوباره همان ضجه ها را شروع كرد. امام يك بار ديگر آمد و آرامش كرد. بار سوم كه بي قراري اش را ديد، فرمود: رهايش كنيد. سه روز آن جا ماند. با همان حال از دنیا رفت. همان جا، کنار قبر زين العابدين علیه السلام. 📚(بحارالانوار، ج 46، ص 148) #داستان #امام_سجاد @Hbronsi