eitaa logo
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
298 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
62 فایل
🍀 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🍀 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن🌷 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ🌹 با سلام واحترام خدمت شما این کانال به جهت اطلاع رسانی وارسال پیام های حسینیه راه اندازی شده است.یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸☘🌸🌱🌸 🌸☘🌸🌱🌸 ☘🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 با سلام و عرض تبریک حضور ارزشمند شما و خانواده گرامی و سایر آشنایان محترم را در مجلس جشن امشب (پنجشنبه) ساعت ۲۱ که با سخنرانی آقای دکتر احمدی برگزار می شود ارج می نهیم. با احترام سید مهدی وزیریان 🌸 🌱🌸 🌸🌱🌸 ☘🌸🌱🌸 🌸☘🌸🌱🌸 🍃🌸☘🌸🌱🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤در روز پدر💔🏴 🥀🖤یادی کنیم از پدران آسمانی🖤 🥀🖤که با زحمت و تلاش و کوشش خود 🥀🖤جان نثاری کردند🌷 🥀🖤برای رفاه خانواده و فرزندانشان🤦‍♂️🤦‍♀️ 🥀🖤روحشان شاد و یادشان گرامی🏴 . 🟩🥀🟩🌸🍃
خدایا خداوندا ما به خودت پناه می بریم از نفس اماره از دنیای مکاره از شیطان دشمن و همه کاره اگر شما دست ما را رها کنی، یا نگاه نگرانت را از ما برگیری، در کمتر از آنی به دره پستی و نیستی سقوط خواهیم کرد. خداوندا به ما توفیق علم و معرفت و عمل به آن علم عطا کن که جهل و سفه بد دردی است. اللهم عجل لولیک الفرج
🌺 🌸 ❣سلام امام زمانم❣ 🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ... 🌱سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست! 🌱و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم << قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ >> بار دیگر گفتند: «از خدایت بخواه برای ما روشن کند که آن گاو دقیقاً چطور گاوی باشد. ویژگی‌های آن گاو برای ما مبهم است؛ ولی با توضیح بیشتر، اِن‌شاءالله متوجه خواهیم شد.» سوره بقره آیه ٧٠
. ┄═•❁๐๑🍃๑🌺๑🍃๑๐❁•═┄ فضیلت مولا امیرالمومنین علیه السلام 🔻 رسول خدا صلی الله علیه وآله به امیرالمومنین علیه السلام: ﷽‌ «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْلَا أَنْ يَقُولَ فِيكَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي بِمَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ الْيَوْمَ مَقَالًا لَا تَمُرُّ بِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا أَخَذَ التُّرَابَ مِنْ أَثَرِ قَدَمَيْكَ يَطْلُبُ بِهِ الْبَرَكَةَ» " ترجمه 👇 قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست! اگر این دلهره را نداشتم که مردم درباره تو غلوّ کنند، همان‌گونه که درباره عیسی غلوّ کردند، درباره تو سخنی را می‌گفتم که از کنار هیچ مسلمانی عبور نمی‌کردی، مگر اینکه خاک زیر پای تو را برمی‌داشتند و با آن، تبرک می‌جستند. 📚 منابع اهل سنت: مجمع الزوائد للهیثمی ج 9ص 131ح 14752 . المعجم الکبیر الطبرانی، ج 1، ص 320 ، حدیث 951 . شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج 9 ، ص  168 . ينابيع الموده ج 1 ص 392 . المناقب الخوارزمي، ص 129 . 📚منابع شیعه : اصول کافی ج 8 ص57 ح 18 . ┄═•❁๐๑🍃๑🌺๑🍃๑๐❁•═┄
. 🔴شهیدی که (عج) کفنش کرد 🌸شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر... یابن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرادر کفن کن. 🌸از بس این به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی... روحانی می گوید: " ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: " این شهید چنین کرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟" و آنان اجازه دادند... در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است: یا بن الزهرا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن 🌸وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن . وقتی آرام شد گفت: " من غسال هستم دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: " برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم." 🌸من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟ با عجله برگشت و دیدم این شهید کفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود." 🌸از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم ...نشناختم... 📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه ۹۶ به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" سید مسعود پور اقایی السَّلام عَلی المَهدی
. 🔅 ✍ سزای رقابت در تفاخر 🔹در شهری دو تاجر بودند که مال‌التجاره فراوانی داشتند و آوازه‌شان در شهر پیچیده بود. بخشی از مردم تاجر اول را ثروتمند اول شهر و برخی دومی را ثروتمند اول شهر می‌دانستند، چون ثروت هر دو برابری می‌کرد. 🔸وقتی عروسی پسر تاجر اول شد او برای به‌رخ‌کشیدن ثروت و استعلای خود دستور داد سه اسب زین کردند؛ یکی برای عروس، دیگری برای داماد و سومی برای خودش. 🔹سُم اسب‌ها را روکشی ضخیم از طلا زدند و در منزل عروس حاضرشان ساختند و آوازه‌اش در شهر پخش شد. 🔸زمانی که اسب‌ها از منزل عروس به‌سمت منزل داماد حرکت کردند مردم پشت‌سر اسب‌ها راه افتادند تا از تکه‌های طلا که در برخورد سُم اسب‌ها در سنگ‌فرش کوچه به‌جای می‌ماند، بردارند. 🔹از همه شهر برای جمع‌کردن طلا در بیرون خانه عروس جمع شده بودند و تا منزل داماد مردم پشت اسب‌ها می‌دویدند و بر خاک می‌افتادند. 🔸با این حرکت تاجر اول، تاجر دوم در فکر فرورفت که او باید برای عروس خود چه کار جدید و بدیع انجام دهد که مردم شهر ثروت او را بیشتر بدانند. 🔹پس تصمیم گرفت در عروسی پسرش فیل بزرگی از هندوستان بیاورد تا مردم شهر که هرگز فیل ندیده بودند و نمی‌دانستند فیل چیست برای تماشای فیل در عروسی او جمع شوند. 🔸تاجر دوم فیل بزرگی را سفارش داد و آوردند. ولی او نمی‌دانست که فیل حیوان خاصی است و فیل‌بان باید کنار او باشد تا کسی او را عصبانی نکند. او نمی‌دانست فیل به‌شدت به آتش حساس است. 🔹آن زمان اطرافیان برای مشارکت در شادی داماد در پشت‌بام آتش می‌افروختند. وقتی عروس را سوار جهاز فیل کردند تا به منزل داماد بیاورند شعله‌ای از آن آتش در کوچه بر گوش فیل افتاد. 🔸فیل در آن حال با صدای مهیبی رَم کرد و پای بر زمین کوبید و از کوچه فرار کرد. زیر پای خود زنان و کودکان بسیاری را لگدمال و خانه‌های خشتی و گِلی بسیاری را فروریخت و عروسی شهر را به عزا تبدیل کرد. 💢آری! این است سزای رقابت در تفاخر اموال در بین خلایق. 🔅اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؛ بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزون‌جويى در اموال و فرزندان است. (حدید:۲٠)