eitaa logo
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
297 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
🍀 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🍀 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن🌷 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ🌹 با سلام واحترام خدمت شما این کانال به جهت اطلاع رسانی وارسال پیام های حسینیه راه اندازی شده است.یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💠 حكايت مسلمان شدن مرتاض کافر به دست امام کاظم(ع) ✍كسى به مدينه آمد و به مردم مدينه گفت: من مى‌ توانم خبرهايى از زندگى شما بدهم. كسانى كه با او در ارتباط بودند، از او خبر مى‌ خواستند و او خبر مى ‌داد و درست مى ‌گفت. اين موضوع را به خدمت مبارك موسى بن جعفر عليهما السلام اطلاع دادند كه: شخص بى‌ دين و غير مسلمانى به مدينه آمده و از امور ما خبر مى‌ دهد. حضرت با او ملاقات كردند و در حضور مردم فرمودند: چه كار كرده ‌ا‌ى كه به اين حال رسيده ‌اى كه به پنهان راه پيدا كرده‌ اى؟ به حضرت عرض كرد: خيلى چيزها را مى ‌خواستم، با خواسته‌ هايم مخالفت كردم و در مقابل خواسته‌ هاى خودم، صبر كردم و آن خواسته ‌ها را دنبال نكردم، اگر چه تلخ و سخت بود. حضرت فرمودند: درست است كه چنين دانشى در محدوده رياضت ‌هاى نفسى و مخالفت با خواهش ‌ها نصيب تو شده است. اين مسأله درستى است؛ چون خداى مهربان در اين عالم نيز اجر خوبى احدى را ضايع نمى‌ كند، و لو با خدا نبوده، مخالف خدا باشند و خدا را قبول نداشته باشند. موسى بن جعفر عليهماالسلام به آن شخص پيشگو فرمود: در مقابل رياضت ‌ها و صبرى كه كردى، حق است كه چنين پاداشى را به تو بدهند. آيا علاقه دارى مسلمان شوى؟ گفت: نه، هيچ علاقه‌ اى به مسلمان شدن ندارم، فرمود: با خواهش نفس مخالفت كن و مسلمان شو، تو كه تمرين مخالفت با هواى نفس دارى، باطن تو مى‌ گويد مسلمان نشو، با اين باطن جهاد كن و مسلمان شو. گفت: چشم. به دست موسى بن جعفر عليهماالسلام مسلمان شد. چند روزى كه آداب اسلام را ياد گرفت، كسى آمد به او گفت: يكى از آن خبرها را از زندگى من به من بده. هر چه فكر كرد، ديد هيچ خبرى نزد او نيست. به درب خانه موسى بن جعفر عليهماالسلام آمد و در زد، گفت: يابن رسول الله! آن زمانى كه بى ‌دين بودم، مى ‌توانستم خبر از آينده بدهم، اما اكنون كه ديندار شده‌ ام، خبرى نمى‌ توانم بدهم، پس مزد اين ديندارى ما چه شد؟ حضرت فرمود: دنيا گنجايش مزد مسلمان شدن تو را ندارد، پاداشى كه مى ‌خواهند به تو بدهند، در اين دنيا نمى ‌توان به تو داد. گفت: صبر مى ‌كنم تا در قيامت، پاداش مسلمان شدنم را از پروردگار عالم بگيرم. 📚برگرفته از کتاب صبر از ديدگاه اسلام نوشته استاد حسین انصاریان
📗 گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند. بزرگشان گفت: اینها سنگ حسرتند. هرکس بردارد حسرت می خورد، هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد. برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم. وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی و الماس. آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند. زندگی هم بدین شکل است، اگر از لحظات استفاده نکینم حسرت می خوریم و اگر استفاده کنیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم. پس تلاشمان را بکنیم که هر چه بیشتر از این لحظات استفاده کنیم