eitaa logo
ھدایت فاطمی
878 دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
17.3هزار ویدیو
216 فایل
دورھمی دوستان فاطمی و محبین حضرت زهرا سلام الله علیها باماھمراہ باشید "@hedayatefatemiy" 🌱"کپی مطالب باذکر صلوات 🌱"ارتباط با خادم کانال و پل دریافت سوژه های خبری شما: @Ya_Zahra_Yasekabood 🌱" و همچنین جهت‌تبادل: @Gol_bahar8
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ دوباره کاش به قلبم کمی امید بیاید ثمر به شاخ و بَرِ اين درخت بید بیاد نشسته ایم و فقط سینه میزنیم برایش نشسته ایم ... هزاران اگر یزید بیاید نشسته ایم و دعا میکنیم این همه آدم دوباره مثل حسینی مگر پدید بیاید کلید قفل جهان است آنکه رفته از اینجا برای مهدی زهرا دعا کنید بیاید ... دلم به سوی حریمش پریده جمعه به جمعه سیاه رفته دعا کرده رو سفید بیاید خوشا دمی که "سر" از تن جدا بماند و بهتر خوشا دمی که تن از معرکه شهید بیاید 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری صبح این جمعه نیامد پدرم گفت دگر انقدَر گریه نکن ، گریه ندارد اثری اینهمه جمعه به جمعه نگهت بر در ماند شده یکدفعه بماند به نگاه تو دری دل اگر همدم یارش نشود سنگ شود پس در این سینه نمانده است به غیر از حجری تا خود صبح نشستم دم در تا بلکه به دماغم بخورد عطر نسیم سحری لا اقل باد صبا عطر دمش را برسان که مرا هست ز هجرش غم و سوز جگری 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ حرفی که دارم با شما گفتن ندارد این حرف های بی صدا گفتن ندارد این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد چشم گنهکار من و دیدار رویت دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد هر بار توبه کردم و هر بار ... بگذر این ماجرای توبه ها گفتن ندارد آقا اگر کاری برایت کرده باشم باشم اگر بی ادعا، گفتن ندارد هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم حال دل این بی وفا گفتن ندارد آقا خودت یک کربلا روزی من کن اصلاً فراق کربلا گفتن ندارد 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ تقویم، بی تو پیر شد یک‌سالِ دیگر هم سَر شد زمستان و نشد‌ نوروز، آخر هم شد کاسه‌‌ی صبرِ غزل لبریز از گریه از قطره‌های شعرِ اشک‌آلود، دفتر هم عمری‌ست، پیش مایی و هستیم نابینا گفتی «اناالمظلوم»؛ نشنیدیم؛ پس کَر هم ... شرمنده!‌ بین ادّعاهای دعا بر لب حتی نخواهی یافت، یک ناچیز لشکر هم هرچند خوبان کمترند از ما که بدهاییم اما ببر در لشکرت این قوم را دَرهم ذکرِ قیامت در رکوعِ خیسِ محراب است پای رکابِ خطبه‌های توست، منبر هم «یامنتقم» می‌ریزد از شمشیرِ بابایت چشم‌انتظارِ انتقامِ توست مادر هم حَک می‌شود یک روز بر سنگِ مزار ما مُردند، دور از خیمه‌ات یک قومِ دیگر هم 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ جز وقت حاجتش به تو این دل چکار داشت ؟ از تو تمام شــهر فقط انتظار داشت ... این سنگ زینتی که فراموش کرده است سنگ است و زینتش ز نگاهت عیار داشت گفتم بیا , تو آمدی اما به روی تو دل از گناه دور خودش یک حصار داشت مظلوم عالمی تو که سرباز لشکرت هر روز با سپاه مقابل قرار داشت هر ضربتی که خورده ای از یار بوده است ورنه که دست های تو هم ذوالفقار داشت از شهر خسته ام , غزلم یک بهانه بود امشب دلم به سمت تو قصد فرار داشت 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ حالی بده همیشه بخوانم دعا فقط فهمی به من بده که بخواهم تو را فقط دردی حواله کن که بفهمم چه میکشی؟ بی فایده ست ناله ی آقا بیا فقط پایی بده که در به در خیمه ات شویم فانی شویم در جَلَوات شما فقط هوشی بده که وقت بلایا و فتنه ها تکیه کنیم بر غم آل عبا فقط جانی بده به پای نگاهت فدا کنم پرپر زدن ز عشق تو دارد صفا فقط... عزمی بده به دغدغه ی تو عمل کنیم کی میشود وصال تو با ادّعا فقط؟! شوری بده شرر بزند بر شعور من آهی بده به سوی تو باشد رها فقط سوزی بده به سینه ی من تا که روز و شب روضه بخوانم از شَه کرببلا فقط روزی خبر بده به غلام سیاه خود... یک شب بیا به خیمه ی ما... بی صدا فقط ما از کسی به جز تو نداریم انتظار عالم درست میشود... آقا بیا فقط! 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ دست و پاگیر است دنیا العجل ای دستگیر عمر کوتاه است ای بالا بلندِ بی نظیر لحظه ها با غفلت از چشمان پر خونت گذشت چشم را بر ر‌وی هم آورده ایم و گشته دیر گر چه آنطوری که باید تشنه تان نیستیم از زمین پر بلا یابن الحسن هستیم سیر چَشم ، در هر حال از تو برنگردانیم روی روی زیبا را تو هم از چشمهای ما نگیر ماه رویی ،دلربایی ، دلپذیری، محشری ما نگاهیم و اسیریم و حقیریم و فقیر ما سراپا خشکزار و تو سراپا چشمه ایی دیده را سیراب کن سوگند بر طفل صغیر حامد آقایی 💚 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم بد می‌شود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه از شعرهای گریه‌دار هجر ، دفتر هم خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم ؟! سینه زدیم از ماتم ارباب ، هر شب را از داغ هجران تو کوبیدیم ، بر سر هم شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم تو در کنار مایی و هستیم نابینا گفتی اناالمظلوم، نشنیدیم، پس کر هم هر چند ، گاهی بیخیال روز موعودیم اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم ... گویند : که در آرزوی دیدن رویت ... مُردند ، از هجران تو یک قومِ دیگر هم 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا... میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ جز وقت حاجتش به تو این دل چکار داشت ؟ از تو تمام شــهر فقط انتظار داشت ... این سنگ زینتی که فراموش کرده است سنگ است و زینتش ز نگاهت عیار داشت گفتم بیا , تو آمدی اما به روی تو دل از گناه دور خودش یک حصار داشت مظلوم عالمی تو که سرباز لشکرت هر روز با سپاه مقابل قرار داشت هر ضربتی که خورده ای از یار بوده است ورنه که دست های تو هم ذوالفقار داشت از شهر خسته ام , غزلم یک بهانه بود امشب دلم به سمت تو قصد فرار داشت 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ از سوز عشق دیده ی گریان گرفته ایم مثل هوای سرد زمستان،گرفته ایم آتش دوای درد دل داغدار ماست از دست شعله نُسخه ی درمان گرفته ایم تشنه،سُراغ چشمه ی آب زلال را از هر سراب بین بیابان گرفته ایم تا خُشکسالی دل ما ریشه کن شود هر جمعه ختم سوره ی "باران" گرفته ایم ما مردگان مقبره های سیاه شب با ندبه های وقت سحر جان گرفته ایم ما در نبود یوسفمان گریه می کنیم این درس را ز قصه ی "کنعان" گرفته ایم هر عصر جمعه بی سروسامان گریه ایم با اشک روضه ها سروسامان گرفته ایم جیره خور در تو شدیم از ازل ولی از سفره ی کسِ دگری نان گرفته ایم این جمعه هم گذشت و کماکان نیامدی این جمعه هم گذشت و کماکان،گرفته ایم 🌙 @hedayatefatemiy
❤️ جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو سال ها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم من از این زندگیم سود نبردم بی تو گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو 🌙 @hedayatefatemiy