هدایت شده از شعرزاد.معصومه سادات اسدیان
سزاوار است بانو نامت ام المومنین باشد
نگاهت ارزوی رحمه للعالمین باشد
سزاوار است جای ساره و آسیه و مریم
کنار بستر تو حضرت روح الامین باشد
خدا میخواست تا نام تو را بالا برد تا عرش
خدا میخواست تا نام تو کوثر آفرین باشد
خدا میخواست تا در تاریکی بی وقفه، لبخندت
امید بی قراری های ختم المرسلین باشد
مسلمان می شوی با آیه های روشن چشمش
در این دلداگی اسم تو باید اولین باشد
تمام هستی ات را وقف لبخند خدا کردی
که راه و رسم آیین سخاوت اینچنین باشد
مقدر بود غم با زخم های کهنه ای در شهر
برای خنده های دختر تو در کمین باشد
مقدر بود بعد از سالها ریحانه ات بانو
برای حفظ دین در کوچه ها نقش زمین باشد
شکستند از عداوت ساقه ی نیلوفرانت را
نباید هرگز اما مزد احسان تو این باشد
برای تو کفن از آسمان می اورد جبرییل
ولی در کربلا.....!بگذار اینجا نقطه چین باشد
#معصومه_سادات_اسدیان
هدایت شده از شعرزاد.معصومه سادات اسدیان
سوره ی عشق را تلاوت کرد
اول صبح شاعری تنها
دست بر سینه واژه ها گفتند
السلام علیک یا مولا
السلام علیک یابن النور
تو که خورشید زاده ای آقا
حتم دارم که بیت هایم را
تو به من هدیه داده ای اقا
تو که در باغ لطف دستانت
عطر گل های یاسمن داری
عسکری هستی و به روی دلت
مُهری از غربت حسن داری
سامرا تشنه ی حضورت بود
کوچه مشتاق با شما بودن
ای که از برکت قدم هایت
چشم های عراق شد روشن
تو به اعجاز بودنت بردی
سردی و ظلمت زمستان را
خوب دل بسته ی خودت کردی
میله های سیاه زندان را
با نفس هات روح صحرا سبز
رودها با دم تو دریا شد
با کرم های دست بسته ی تو
گره از کار بسته ها وا شد
یازده مرتبه تو را خورشید
یازده مرتبه تو را باران
هر سپیده طواف کرده تو را
یازده بار مرد زندانبان
شعر من عاقبت به خیر شده
چون که وصف تو بر زبان من است
در پناه تو ام و میدانم
سایه ات بر سر جهان من است
#معصومه_سادات_اسدیان
#شهادت_امام_حسن_عسکری_تسلیت