فقط... چند روز دیگر ضیافت دیگر تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده .
و من هنوزجامانده ترین مسافر پرواز رمضانم!
ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای....
و اگر اذن تو یاریم کند باز هم خواهی شنید.
من از "خودم"عجیب به تنگ آمده ام که اینگونه دستانم را مضطرانه بالا گرفته ام.
آنقدر منيت هايم زمین گیرم کرده اند که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام.
من آتشـی به سوزانندگی خودم سراغ ندارم؛ خدا
هر الغوث من استغاثه به فریادرسی است که تنها قدرت رها کننده من از حصار منيت هایم است.
باز هم می آیم دلبرم.
و تو را به "خودت" قسم میدهم ؛ تا مرا از "خودم" برهانی.
#بکَیاالله....
آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم قرار میدهی؟
وعده ی امشب هراس به دلم افکنده است؛
میترسم از چشمانی که گناه خشکشان کرده !
میترسم از دستانی که غرور... فقر را از لابلای سرانگشتانش دزدیده است!
میترسم از قلبی که نجاسات نَفْسَم بال پروازش را شکسته
به فریاد دلم برس...
من جز تو فریادرسی سراغ ندارم.
نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام شاید به اعتبار هیبتشان مرا نیز به پروازی بلند مفتخر کنی!
ترس دلم را بریز...
همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای!
من که جز بخشـش خاطره ای از تو به یادم ندارم
دستانم را بالا گرفته ام
مرا از میان لجن زار منيت هايم بیرون میکشی؟
🏴🏴🏴🏴
@hedye110
#دعائی_سریع_الاجابه_از_حضرت_علی
#دعائی کہ ضامنش علیست
✍🏻روایت شده ڪہ مردے خدمت حضرت امیرالمؤمنین(ع) شکایت کرد از دیر شدن جواب دعایش فرمود چرا نمیخوانی دعاے سریعالاجابه را پرسید که آن کدام دعا است فرمود بگو↯↯
🌺🍃اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْأجَلِّ الْأَکْرَمِ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبینِ الَّذی هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ
نُورٌ فی نُورٍ وَ نُورٌ عَلی کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ کُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضییءُ بِهِ کُلُّ ظُلْمَهٍ وَ یُکْسَرُ بِهِ کُلُّ شِدَّهٍ وَ کُلُّ شَیْطانٍ مَریدٍ وَ کُلُّ جَبّارٍ
عَنیدٍ لاتَقَرُّبِهِ اَرْضٌ وَ لایَقُومُ بِهِ سَماءٌ وَیَاْمَنُ بِهِ کُلُّ خائِفٍ وَیَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ کُلِّ ساحِرٍ وَبَغْیُ کُلِّ باغ وَحَسَدُ کُلُّ حاسِدٍ وَیَتَصَدَّعُ
لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّوَ الْبَحْرُ وَیَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْکُ وَ حَتّی حینَ یَتَکَلَّمُ بِهِ الْمَلَکُ فَلایَکُونُ لِلْمَوْجِ عَلَیْهِ سَبیلٌ وَ هُوَ اسْمُکَ الْأَعْظَمُ
الْأَعْظَمُ الْأَجَلُّ الْأَجَلُّ النُّورُ الْأَکْبَرُ الَّذی سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ وَاسْتَوَیْتَ بِهِ عَلی عَرْشِکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَاَسْئَلُکَ بِکَ وبِهِمْ اَنْ تُصَلَّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا.🌺🍃
به جای کذا و کذا حاجت بخواهد.
🏴🔷🏴🔷🏴🔷
@hedye110
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙
@hedye110
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_35😍✋
چشمهام و ریز کردم
_چیزه...!؟
اوفی گفت و دستهاش رو نشونم داد
_عجله داشتم فکر کردم دیرشده ممکنه بری برای همین
دستهام...
نزاشتم ادامه بده
و یک دستش رو گرفتم و همراه دست خودم تو هوا تکون دادم که به حرکتم و
صورتم که به طرز بامزه ای کش اومده بود خندید
_دختر خوب خب مگه اجبار داری دستت سیاه میشه!!
شونه هام رو بالا انداختم و دستش رو رها کردم
_من فرق میکنم امیرعلی... عیب نداره سیاه بشه..
ولی دستم و رد نکن غصه ام میگیره!!
بازهم نگاهش از اون نگاه هایی شد که دل آدم و میبرد...
دستم رفت سمت دست گیره و درو باز کردم ...
ولی امشب باز گل انداخته بود شیطتم سریع چرخیدم و انگشت سیاهم رو روی دو گونه
امیرعلی کشیدم که چشمهاش گرد شدو ومتعجب از کار من!
با لحن بچگانه ای گفتم:
حالا اینم تنبیهت آقا ...حالامجبوری صورتت رو هم بشوری!
لبخند دندون نمایی زدم که به خودش اومدو خندید...
به خودش توی آینه کوچیک ماشین نگاه
کرد_عجب تنبیهی ببین باصورتم چیکار کردی؟
مثل بچه های تخس گفتم: خوب کردم
یک ابروش خیلی بامزه باالا رفت ...دیگه داشت بی پروا میشد قلبم برای بوسیدن گونه اش سریع
از ماشین بیرون پریدم و خم شدم توی ماشین
_سلام برسون به همه از عمو احمدهم از طرف من تشکرکن
کشیده و مهربون گفت:
_چــــــــــشم بزرگیتون رومیرسونم!
خداحافظی آرومی گفتم ولی قبل اینکه در رو ببندم...
_محیا... محیا... ؟!
اینبار بیشتر خم شدم توی ماشین _جونم؟
بازهم بی هوا گفته بودم انگار امیرعلی هم هنوز عادت نکرده بود به من و این بی پروایی قلبم , که
هر دولنگه ابروهاش بامزه بالا رفت و لبخند زدو من رو به خنده انداخت!
منتظر نگاهش کردم که انگشتش رو محکم کشید روی بینیم و این بار من تعجب کردم و امیرعلی
ازته دل خندید
_حاالا یک یک شدیم برو توخونه سرده
لبخند پررنگی روی صورتم نشست و قلبم جوشید برای این امیرعلی که کنارخودم تازه میدیدم
این شیطنتش رو ..اخم مصنوعی کردم که خنده اش جمع شدو لحنش جدی
_ناراحت شدی؟
دستش رفت سمت جعبه دستمال کاغذی که من سریع و سرخوش گفتم :_خیلی دوستت دارم!
دستمال کاغذی خشک شد توی دستش و نگاه شکه شدش چرخید روی صورتم ...
عجیب بود قلبم
بیقراری نمیکرد انگار دیگه حسابی کنار اومده بود با احساسهایی که موقع نزدیکی به امیرعلی
فوران میکرد!
به خودش اومدو بین موهاش دست کشید... دستمال کاغذی دستش رو روی بینیم کشید
_برو هوا سرده!
دستمال رو گرفتم و عقب کشیدم ...با لبخند مهربونی که به صورتش پاشیدم دستم رو به نشونه
خداحافظی تکون دادم وزنگ در خونه رو فشار ...
در که با صدای تیکی باز شد امیر علی دستش رو
برام بلند کردو دور شد...
من هم با انرژی که از حضورش گرفته بودم وارد خونه شدم ,درسته که
امیرعلی هنوز باقلبم کامل راه نیومده بود ولی شده بود یک دوست!!
یک دوست کنار واژه شوهر
بودنش برای همین هم خستگی اولین کلاسم که بیشتر حول و حوش معارفه گشته بود دود شدو
به هوا رفت....!!
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙
@hedye110 @hedye110
#امام_صادق_علیه_السلام
🌺« هر كس دو سوره عنكبوت و روم را در ماه رمضان ، در شب بيست و سوم بخواند ، به خدا قسم ـ اى ابو محمّد ـ او از اهل بهشت است و هرگز در اين سخن استثنا نمى كنم و نمى ترسم كه خداوند ، در اين سوگند گناهى بر من بنويسد.اين دو سوره نزد خداوند ، جايگاهى والا دارند.»
📙شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 109
🌾🌾🌾🌾🌾
@hedye110
✅آیت الله حق شناس(ره):
🔹رفیقی به من گفت:
🔻همان شبی که تو آن حرف را زدی، من تصمیم گرفتم با استعانت از پروردگار، امیال نفسانی را خاموش کنم.
🔹همان شب نشانم دادند، گفتند:
🔻این افعی یا اژدها تو هستی. این نفس توست.
🔹بعد یک چوب بلندی به من دادند و گفتند:
🔻این را در دهان این اژدها فروکن! اطراف دهانش را من سوراخ کردن و همان شب فرمودند: که پروردگار انشاءالله تو را مورد عنایت و تفضل خودش قرار میدهد.
به عنایت نظری کن که من دلشده را
نرود بیمدد لطف تو کاری از پیش
🏴💕🏴💕
"#پرسمان_مهدوی
آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان(عج) به ما سر می زند؟
قطعا گناه کردن، مهم ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان(عج) است. حضرت فرموده اند: ما را از ایشان(شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می رسد و ما آن را ناخوش می داریم و از ایشان نمی پسندیم. بحارالانوار/ج53/ص176
اگر هم سنخ حضرت شویم ان شاءالله به ما هم سر میزند."
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🕋 @hedye110
🔻در چهل روزی که آقا شیخ جعفر مجتهدی در کوه خضر - نزدیک روستای جمکران قم - بیتوته داشتند، کرامات بسیاری از ایشان به منصه ظهور وبروز می رسید که برخی از آنها نگفتنی است ولی نقل بعضی از آنها برای خوانندگان این اثر عبرت آموز ومفید می باشد.
🔻حضرت آقای مجتهدی غالبا در مجالس خصوصی خود از آثار توسّل به حضرات معصومین (علیهم السلام) سخن می گفتند ودوستان خود را به این امر ترغیب می فرمودند وبه مناسبت اگر خاطره ای به نظرشان می رسید بازگو می کردند.
🔻روزی که در خدمت ایشان بودم، از عنایات کریمانه حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در مورد کسانی سخن می گفتند که به آن حضرت ملتجی می گردند.
🔹در ضمن صحبتشان فرمودند:به هنگام بیتوته در کوه خضر، شبی مردی به همراه کودک خود به آنجا آمد وهنگامی که مرا در آنجا دید با حال اضطرار ماجرای بی خوابی فرزند خود را شرح داد وگفت:
🔻حدود ده سال است که فرزندم دچار بی خوابی شده وخوابش نمی برد. به پزشکان ومتخصّصان بسیاری در ایران مراجعه کرده ام ولی نتیجه نگرفته ام. فرزندم را برای مداوا به خارج از کشور هم برده ام ولی بیماری او را تشخیص نداده اند، به ناچار فرزندم را به عتبه بوسی حضرت ثامن الائمّه بردم واز آن حضرت شفای او را درخواست کردم واز آنجا به قم مشرّف شدم وبا توسّل به کریمه اهل بیت، به دامان حضرت ولی عصر شدم تا شفای فرزندم را عنایت کنند وساعتی پیش از زائران مسجد پرس وجو کردم که آیا مکان مقدّس دیگری نیز در این حوالی هست؟ نشانی کوه خضر را به من دادند ودر این وقت شب فرزندم را به اینجا آورده ام که شفایش را بگیریم.
🔹حضرت آقای مجتهدی می فرمودند:
🔻با مشاهده فرزند معصوم او واضطرابی که پدرش داشت، انقلاب حالی در من پیدا شد. از اتاق بیرون آمدم وبه محضر آقای امام زمان توسّل کرده وبرای حضرت سید الشّهدا (علیه السلام) مرثیه می خواندم وبا صدای بلند می گریستم.
🔹در همان اثنا پدر کودک از اطاق بیرون دوید وبا خوشحالی زاید الوصفی گفت:
🔻آقا! فرزندم پس از ده سال بی خوابی با شنیدن زمزمه شما به خواب آرامی فرورفته است! شکی ندارم که شما امام زمانید!
🔹گفتم:
🔻اشتباه می کنی پدر! من خاک پای آن حضرت هم نمی شوم. حضرت عنایت فرمودند وفرزند تو را شفا دادند، سپاسگزار امام زمان باشید نه من! شما به هریک از آل الله متوسّل شوید، باطنا مسأله را به آقا امام زمان حواله می دهند وآن حضرت هم با لطف عمیمی که دارند از کار محبّان خود گره گشایی می کنند. شما امشب همین جا بخوابید وفردا صبح به مسجد جمکران بروید واز عنایتی که حضرت درباره فرزندتان کرده اند، تشکر کنید.
📚در محضر لاهوتیان، ص ١٣۵
🌺🌺🌺🌺
@hedye110
#ارسالی_کاربران
✨ توبه ی تنها مسیری:
🌱 خدایا رنجها رو برا رشد به من هدیه دادی و من گله و بی قراری و ناشکری کردم. منو به خاطر ناشکری هام ببخش.
🌱 خدایا من خیلی با ادبم! وقتی با کسی حرف میزنم تمام حواسم به اونه؛ اما وقتی سر نماز با تو حرف میزنم مودب نیستم. منو برا این بی ادبی ها ببخش.
🌱 خدایا نسخه های دکتر رو که ممکنه اشتباه و خطرناک هم باشه بی چون و چرا اجرا می کنم. اما برا نسخه های سازنده تو هی چونه میزنم و هی دنبال خاصیت و علت می گردم و مدام امروز و فردا میکنم. منو برا این همه حماقتم ببخش.😔
🌱 خدایا هرچی دلم بخاد میگم، هرجا دلم بخاد میرم، هر چی دلم بخاد میخورم، با هر کی دلم بخاد نشست و برخاست دارم، بعد میگم چرا حالم بده و لج بازی می کنم که چرا به تعادل مزاج نمی رسم.خدایا منو بابت این لج بازی ها ببخش.🙏🙏
🌱 خدایا مدام میگم یه رفیق شفیق بفرست که منو درک کنه. یکی که تو مشکلات کمکم کنه و مرحم رنجهام باشه و... در حالی که قرآن رو فرستادی و من ازش غافلم. منو به خاطر غفلت هام ببخش.😭😭😭
🙏🙏🙏🙏
@hedye110
🔰چرا ميگن صله رحم نکني عمرکم ميشه ربط اين دوتا چيه !!
✍️پاسخ:
✅بدون شک علاوه بر آن عوامل طبیعی و ظاهری که ما به چشم می بینیم عوامل تاثیر گذار باطنی و معنوی هم در زندگی ما اثرات فراوانی دارند (هر چند که ما از روند تاثیر آن پدیده ها بی اطلاع باشیم.) که دین(آیات و روایات) از این عوامل معنوی پرده بر می دارد و آنها را معرفی می کند.
یکی از عوامل تاثیر گذار در زندگی انسان صله رحم و قطع رحم است که صله رحم آثار متعدد مثبتی در زندگی انسان دارد از جمله طولانی شدن عمر، آبادانی خانه ها، زیاد شدن رزق و ... و در طرف مقابل قطع رحم نیز اثرات مخرب و زیانباری در زندگی انسان دارد از جمله کوتاه شدن عمر و کم شدن رزق و خرابی خانه ها و ... (که در روایات آن را بیان می کند)
الذنوب التی تعجل الفناء قطیعه الرحم»(بحار، ج ۷۴، ص ۹۴) و امام باقر(ع) فرمودند: «صله ارحام، اعمال را پاکیزه می کند و اموال را فراوانی می بخشد و بلا را دفع می کند و اجل را به فراموشی می اندازد.» (بحار، ج ۷۴، ص ۱۱۱)
البته محدوده صله رحم و این که چه کسانی رحم انسان حساب می شوند و این که تا چه مقدار باید به این رحم رسیدگی کرد را فقه ما بیان کرده است و این گونه نیست که بی قید و شرط باشد و همه افراد را شامل شود و هر مانعی سر راه باشد باز هم صله رحم جاری شود بلکه باید اگر مساله ای و مانعی در میان است به صورت موردی از کارشناس فقه پرسیده شود.
اما آنچه که از روایات بر می آید این است که تا جایی که امکان داشته باشد باید صله رحم را ادامه داد و به هر بهانه ای آن را منتفی نکرد. حتی اگر دیگران به ما بد کردند و از ما بریدند ما نباید از آنها ببریم و قطع رحم کنیم بلکه با عمل به دستور دین در این مورد مورد رحمت الهی و ثمرات صله رحم واقع شویم.
#اعتقادی
🌸🌹🌸🌹🌸🌹
@hedye110
✍🏻 نکاتی برای هفته پایانی ماه رمضان
💠 شروع سال جدید به معنای واقعی کلمه، ۲۴ ماه رمضان است. مقدراتمان تغییر کرده و در مرحلۀ جدیدی قرار گرفتهایم.
💠 ۲۴ رمضان بهترین وقت برای تنظیم و شروع برنامههای یکساله است.
💠 بعد از شبهای قدر باید بیشتر از قبل عبادت کنیم. برخی از مقدرات ما مشروط به عبادت و توبه است.
💠 یکهفتۀ پایانی ماه مبارک رمضان بهترین هفتۀ عمرتان است؛
🔅اولاً پاک شدهاید،
🔅ثانیاً مقدرات خوبی برایتان نوشته شده،
🔅ثالثا برکات ماه رمضان هنوز ادامه دارد.
💠 رسول خدا(ص) ده روز آخر رمضان عبادت بیشتری میکرد.
💠 من که شب قدر را پشت سر گذاشتهام، اگر در این شبهای بعد از شب قدر، دلم برای عبادت تنگ نشود، خیلی جای تعجب دارد!
💠 بعد از شبهای قدر، برای عبادت سنگتمام بگذارید.
🌸🍂🌸🍂🌸🍂
@hedye110