eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
پيامبر در مسجد نشسته است. عدّه اى از يارانش گرد او حلقه زده اند. پيامبر با آنها در مورد حمله يهود مشورت مى كند. به راستى براى مقابله با تهديد يهوديان چه بايد كرد؟ هر كسى نظرى مى دهد، پيامبر به سخن همه گوش مى دهد، او هميشه در اين گونه مسائل با ديگران مشورت مى كند. آيا بايد صبر كنيم تا سپاه دشمن به مدينه برسد و مانند جنگ خندق، از شهر دفاع كنيم؟ گروهى معتقدند كه ما بايد حالت تهاجمى داشته باشيم. ما بايد هر چه زودتر به خيبر حمله ببريم و درس خوبى به آنها بدهيم. امّا آيا ما توان مقابله با سپاه مشترك خيبر، فدك و غَطَفان را داريم؟ اين سؤالى است كه ذهن همه را به خود مشغول كرده است. همه منتظر هستند تا پيامبر نظر خودش را اعلام كند. سكوت بر مجلس حكمفرما شده است. همه به پيامبر نگاه مى كنند. پيامبر سر خود را بالا مى گيرد و مى گويد: فردا صبح به سوى خيبر حركت خواهيم كرد. صداى "الله اكبر" در تمام مسجد مى پيچد. همه آمادگى خود را اعلام مى دارند: "ما تا پاى جان در راه اسلام فداكارى مى كنيم". مردم به سوى خانه ها مى روند تا شمشيرهاى خود را آماده كنند. چند وقتى است كه شمشيرها بدون استفاده مانده اند و بايد آنها را صيقل زد تا براى جنگ با دشمنان آماده شوند. پيامبر هنوز در مسجد است، او بايد فرمانده اى را براى دفاع از شهر مدينه انتخاب كند. نبايد شهر را از همه نيروها خالى كرد، ممكن است بت پرستان فرصت را غنيمت بشمارند و به شهر حمله كنند. پيامبر براى مدّتى كه در شهر نيست، "سِباع" را براى جانشينى خود انتخاب مى كند. نگاه كن! "سِباع" در حضور پيامبر است و با دقّت به دستور پيامبر گوش مى دهد، او بايد از شهر مدينه با كم ترين نيرو محافظت كند. زنان و كودكان نياز به امنيت دارند، هيچ كس نبايد جرأت حمله و غارت شهر را داشته باشد. ــ بلند شو! چقدر مى خوابى! با تو هستم! ــ چه مى گويى! چرا نمى گذارى بخوابم؟ ــ من رفتم. اگر كمى دير كنى از قافله جا مى مانى. لشكر اسلام حركت كرد. ــ واى! اصلاً يادم نبود. از جا بلند مى شوم، حق با توست. مردم آماده حركت هستند. هنوز آفتاب طلوع نكرده است. سريع نماز مى خوانم و مى آيم. كجايى همسفر خوبم؟ تو در صف اوّل لشكر ايستاده اى! آفرين بر تو! شمشيرى هم كه در دست گرفته اى! لشكر آماده حركت است. من مى خواهم آمارى از اين لشكر داشته باشم: دويست نفر سواره نظام و بقيّه كه هزار و چهارصد نفر هستند پياده نظام مى باشند. آنجا را نگاه كن، اين خانم ها اينجا چه مى كنند؟ خوب است بروم از خودشان سؤال كنم: ــ ببخشيد، خانم هاى محترم! آيا مى دانيد ما داريم به جنگ مى رويم؟ ــ بله. مى دانيم. ــ پس شما كجا مى آييد؟ ــ ما همراه اين لشكر مى آييم تا در هنگام جنگ از مجروحان پرستارى كرده و آنها را مداوا كنيم. خورشيد از افق طلوع مى كند و همه منتظر هستند تا پيامبر دستور حركت بدهد. در انتظار رسيدن علمدار مى مانيم، هيچ لشكرى، بدون پرچم و علامت مخصوص خود حركت نمى كند. پيامبر پرچمى را در دست گرفته است. نسيم مىوزد و پرچم را تكان مى دهد، به راستى اين پرچم چقدر زيباست! خيلى ها آرزو دارند كه پيامبر اين پرچم را به دست آنها بدهد. پيامبر جلو مى آيد و نگاهى به ياران خود مى كند، او على (ع) را صدا مى زند و پرچم را به دست او مى دهد. فقط او شايستگى علمدارى دارد. اين پرچم حق طلبى و حق جويى است. مگر مى شود در دست ديگرى باشد؟ اين پرچم يك تاريخ است، يك خط سير است، گذشته را به آينده متصل مى كند. پرچمى كه سرانجامش به دست آخرين منجى خواهد بود، همان منجى كه از نسل على (ع) است! على (ع) جلوى لشكر مى رود، همه بايد پشت سر او حركت كنند، بانگ "الله اكبر" در فضا مى پيچد و لشكر، شهر مدينه را ترك مى كند. 💐💐💐💐💖💐💐💐💐 https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
✨ خبر رسید به ما، راهی سفر شده ای ✨ خبرنگار! خودت سوژه ی خبر شده ای! ✨ خبر رسیدو رسیده جان بر لب برگرد ✨ مدافع حرم دوست ، از حلب برگرد ✨ بیا و مژده بده ، انهدام داعش را ✨ بخوان دوباره ، حماسی ترین گزارش را ✨ بگو که چه شد سرت را حنای خون بستی ✨ ترانه خون ، به شهیدان عشق پیوستی ✨ براستی که کبوتر ، قفس سرای تو نیست ✨ تو لایق ملکوتی، خاکــــ جای تو نیست ✨ برو همیشه برنده.... خدا نگهدارت ✨ خبر نگار پرنده..... خدا نگهدارت شادی روح آسمانی اش صلوات اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم. @hedye110
🌷در آرزوے شهادت🌷: |💛| به‌قول‌ استاد‌رائفی‌پور: این‌ همه‌ روایت‌ درباره‌ مهدویت‌ هست! آقا‌ توۍ یکیشون‌ نفرمودن‌ اگر‌مردم‌دنیا بخوان‌‌! اتفاق‌ میفته..! توۍهمشون‌فرمودن‌: اگر‌ اگر‌ .. بابا‌گره‌خودِماییم:) 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 @hedye110
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ زن، ستونِ خانه است، اگر مراقب نباشید؛ ناگهان فرو می‌ریزد! زنان بی‌حوصله که می‌شوند، به روزمرگی و خستگی که دچار می‌شوند، حتی همان.... @hedye110
حاج اقا عالی4_5875503007386306769.mp3
زمان: حجم: 7.09M
⏰ 9 دقیقه 👆 ✅ غفلت از شیطان ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🎤 @hedye110 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در وصف روی و موی تو خوانند قدسیان هر صبح و شام سوره و «اللیل» و «الضحی» @hedye110
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ زیبا داروی اعصاب شماست! با دیدنش برای چتد دقیقه خنده و آرامش را تجربه کنید😍 @hedye110
(هركي نخونه از دستش رفته ، واقعا از دستش رفته) روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت». خداوندا به حق علی علیه السلام گره از کار ما بگشا جلاءالعیون علامه مجلسی هر کی این مطلب را خوند و به دلش نشست اگه دوست داشت به عشق 14معصوم واسه گروهاي ديگه بفرسته خدایا:هر کی این پست راکپی کرد حاجت روا بفرما اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. میدونی اگه کپی کنی تا آخرامشب چند هزار تا صلوات فرستاده میشه؟ ارسالی یکی از اعضای محترم کانال ....... 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 @hedye110