واااااااااای چه کانالیه این کانال😊🌻
خدائی نیای ضرر کردی😔😊
از #معجزات گرفته تا #شعر #دلنوشته #خاطرات #حديث #روایت
کلا برای خودش #حرمیه
#امامرضائی باشی و نیای تو این کانال☺️
از محالاته😊
eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c
امام رضائی ها کجائید📣📣📣📣📣
یه کانالی کاملا #امامرضائی هیچ مطلبی جز مطلب #امامرضائی گذاشته نمیشه
عاشق #امامرضا عليه السّلام هستی عضو شو
اینم #لینکش👇👇👇
عاشقانه امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c
امام رضائی باشی و عضو نشی!!!!!!!!
من که باورم نمیشه😊
🌷 #شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره خرمشهر #شهید_علی_اکبر_دهقان همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود چند دقیقه فریاد " یا حسین، یا حسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهیدبشوم
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین(ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع)خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
#باولایت_تاشهادت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#سلام_امام_زمانم
متولد شدم اصلا که شوم نوکر تو
بی تو عمرم همه باطل، همه دم علافےست...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ربیع_الاول
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#خداحافظ_سالار
#پارتپانزدهم
﷽
مثل گنگها شده بودم
از آن لحظه تا رسیدن به حرم هیچ چیز نشنیدم و ندیدم
از در که وارد حیاط صحن شدم جون از پاهایم رفت انگار دو دست از زیر خاک پاهایم را به سمت پایین می کشیدند تا جایی که زانوهایم خم شد و دیگر نتوانستم جلوتر بروم
قلبم به شدت می تپید و چشمانم با پرده ای از اشک روی دیوارها تا مناره ها تا گنبد را می کاوید
همه جا زخمی بود زخمی از تیر و ترکش تکفیریها با دیدن هر زخمی بر حرم بی هیچ اغراقی احساس می کردم آن زخم بر قلب و دل من مینشیند و گویی همه دردهای نگفته و زخم های نهفته خانم سر باز کرده و به این شکل بیان شده است
همه روضه هایی که از کودکی شنیده بودم توی ذهنم مجسم شدند
چادرم را روی سرم کشیدم و مثل اینکه خون بالا بیاورم با هر ضجهای جانم بالا میآمد
با خودم می گفتم
*امان از دل زینب امان از...*
هر بار که این جمله را تکرار می کردم امید داشتم که این دیگر آخرین جمله باشد اما نمی شد
خواستم تا روی پا بلند شوم و به سمت ضریح خانمی که خیلی غریب بود بدوم اما جان در تنم نداشتم
گنبد زخمی از پشت پرده های اشک نور به چشمانم می پاشید و مثل کهربا مرا به سمت حرم می کشید
به زحمت به آستانه حرم نزدیک شدم
این صحن و بارگاه هیچ شباهتی به آن زیارتگاهی که سالها پیش در روزگار امن دیده بودم نداشت
زائر که نه حتی از آن کبوترهایی که مدام توی آسمان حرم چرخ می زدند و اطراف گنبد مینشستند خبری نبود
خواستم اذن دخول بخوانم اما لال شده بودم
نگاهی به ضریح انداختم کششی قدرتمندمرا به سمت خود می کشید با خودم گفتم
کسی که در این اوضاع و احوال مرا از ایران به اینجا کشانده حتماً اذن دخول را هم خیلی قبل ترها داده
نگاه غمزده من به ضریح بود و نگاه نگران دخترها به من
طاقت نیاوردند آمدند و زهرا خم شد و هراسان تو صورتم نگاه کرد
مامان خوبی؟
آرام پلک هایم را روی هم گذاشتم و با اندک حرکت سر پاسخش را دادم که خوبم
بچهها با تردید همدیگر را نگاه می کردند حسین را نمی دیدم اما صدایش به گوشم رسید که به دخترها میگفت
نگران نباشید ببریدش کنار ضریح حالش جا میاد
آهسته آهسته شروع کردم به حرکت توان گام برداشتن نداشتم با هزار زحمت کمی پاهایم را از زمین فاصله میدادم تا روی آن کشیده نشوند
کنار ضریح بی زائر خانم که رسیدیم از دخترها جدا شدم و بی اختیار چسبیدم به ضریح سر و صورتم که به ضریح رسید مانند یک کودک خردسال که پس از یک دوره پر مشقت و طولانی در آغوش آشنایی مهربان و قدرتمند افتاده باشد پر شدم از طمانینه
یاد لحظهای افتادم که بارها در روضه ها شنیده بودم اما هیچ وقت این گونه نفهمیده بودمش
ناخودآگاه صدای یک روضه خوان توی گوشم پیچید
خانوم از حال رفتن سیدالشهدا دست مبارکشون رو قلب خواهر گذاشتن بلافاصله خانم به هوش آمدن آقا لبخندی زدند و فرمودند
*خواهرم.. عزیز دلم.. صبر کن تو باید زنده بمونی و عَلم مرا سرپا نگه داری... پیغمبر منی... باید بمونی و پیام مظلومیت منو به عالم برسونی*
ناگهان یاد حرفهای حسین توی ماشین افتادم که از دخترها پرسید میدونید چرا دوست داشتم شما بیایید دمشق؟
دست خانم را به خوبی روی قلبم احساس میکردم یقینی مرا گرفته بود و آن یقین رسالتی بود که باید انجام میدادم
مثل اعجاز زنده شدن یک مرده یکباره قوتی فوقالعاده از قلبم در تمام وجودم جاری شد
دست درگیرههای ضریح کردم با قوت از ضریح کمک گرفتم و روی پا ایستادم
قطرات اشک بی امان از چشمانم می باریدند
اما آنچنان قوتی یافته بودم که دیگر هیچ چیز جلودارم نبود خطاب به خانم عرض کردم
هرچه توان داشته باشم در این راه میگذارم اما شما همیشه مددکارم باش و الا من کجا و کار زینبی کجا؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸