@Ostad_Shojaeانسان شناسی ۲۱۸.mp3
زمان:
حجم:
10.52M
#انسان_شناسی ۲۱۸
شما با فلانی و فلانی و فلانی فرق دارید!
مسیری رو هم که شخص شما برای رشد انسانی باید طی کنید، با همهی آدما فرق میکنه!
شما باید قدرت تشخیصِ أفضل الأعمال (بهترین عمل رساننده) خودتون رو داشته باشید! وگرنه محاله به موفقیت برسید!
#استاد_شجاعی #استاد_عالی
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
@Ostad_Shojaeانسان شناسی ۲۲۱.mp3
زمان:
حجم:
11.38M
#انسان_شناسی ۲۲۱
• من میدانم که فلان واکنش، یه واکنش انسانی نیست!
• من میدانم که الآن حالت روحی من، حالت متعادلی نیست!
• من میفهمم که فلان انتخاب، انتخاب صحیحی نیست!
• من أفضلِ الأعمال خودم را تشخیص میدهم اما؛
✘ نمی توانم خودم، انتخابهایم، واکنشهایم را بر اساس دانستههایم مدیریت کنم!
علّت اینکه علم من، توان بروز و ظهورِ عملی ندارد، چیست؟
#استاد_شجاعی #آیتالله_قرائتی
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:
چون خداوند به بندهای نعمت بدهد و او آن را قلبا قدر بشناسد و به زبان سپاس بگويد، هنوز سخنش به پايان نرسيده، فرمان افزايش نعمت براى وى صادر مىشود.✨
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@hedye110
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتبیستهفتم🪴
🌿﷽🌿
على(ع) بارها با اين مردم سخن مى گويد تا شايد اين خفتگان بيدار شوند. گوش كن اين فرياد مظلوميّت اوست كه به گوش مى رسد:
من شما را به جهاد فرا مى خوانم و شما خود را به بيمارى مى زنيد و به گوشه خانه خود پناه مى بريد.
كاش هرگز شما را نمى ديدم و شما را نمى شناختم. شما دل مرا خون كرديد و غم و غصّه هاى زيادى به من داديد.17
درد شما چيست؟ من چگونه بايد شما را درمان كنم؟ چرا اين قدر در دفاع از حقِّ خود سست هستيد كه دشمن به سرزمين شما طمع مى كند؟18
خوشا به حال آنانى كه به ديدار خدا رفتند و زنده نماندند تا بار اين غصّه را بر دوش كشند.19
معاويه مردم خويش را به معصيت خدا فرا مى خواند و آنها او را اطاعت مى كنند، امّا من شما را به طاعت خدا دعوت مى كنم و شما سرپيچى مى كنيد؟
به خدا دوست داشتم كه معاويه ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از سربازان خود را به من بدهد.
همه مردم از ظلم و ستم حاكمان خود شكايت مى كنند ولى من از ظلم مردم خود شكايت دارم.
اى مردم! شما گوش داريد، ولى گويا نمى شنويد، من چقدر با شما سخن بگويم و شما فرمان نبريد.20
ديروز رهبر و امير شما بودم و امروز گويى شما رهبر من هستيد و من فرمانبردار شمايم.21
خدايا! تو خوب مى دانى كه من رهبرىِ اين مردم را قبول نكردم تا به دنيا و نعمت هاى آن برسم، من مى خواستم تا دين تو را زنده كنم و از بدعت ها جلوگيرى كنم. من مى خواستم سنّت پيامبر تو را زنده كنم.22
خدايا! من از دست اين مردم خسته شده ام، آنان نيز از دست من خسته اند، مرا از دست آنان راحت كن!
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنامدوست﷽
گشاییم دفترصبح را
به فر عشق فروزان کنیم محفل را
بسم الله النور
روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم
دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش
وکمکمان کن تازیباترین روز را
داشته باشیم
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@delneveshte_hadis110
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلبرا درهوس دیدن رویت
دلم من تاب ندارد.،
نگهم خواب ندارد،
قلمم گوشه دفتر،
غزل ناب ندارد،
همه گویندبه انگشت اشاره،
مگراین عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
توکجایی گل نرگس زفراقت دل من تاب ندارد؟
اللهم عجل لولیک الفرج
@hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
#حسینپسرِغلامحسین🪴
#قسمتچهلیکم🪴
🌿﷽🌿
*دکل دیدهبانی*
حدود یک سال قبل از عملیات والفجر ۸ در منطقهای بین خرمشهر و آبادان بچههای اطلاعات یک دکل دیدهبانی نصب کرده بودند که به وسیله آن روی منطقه کافر و ب میکردند این دکل با ارتفاع خیلی زیاد چیزی حدود ۶۰ متر از یکسری قطعات فلزی تشکیل شده بود که به وسیله پیچ و مهره هایی بزرگ به هم متصل می شد و ضمنا حالت نردبانی عمود بر سطح زمین را پیدا میکرد که دیده بان برای بالا رفتن میبایست از آن استفاده کند
با توجه به ارتفاع زیاد دکل بالا رفتن از این نردبان کار بسیار مشکلی بود چون هیچ نرده و حفاظی نداشت فقط کافی بود که شخص وسط کار کمی پایش بلرزد و تعادل خود را از دست بدهد و یا نیمههای راه خسته شود و نتواند به بالا رفتن ادامه دهد که دیگر در آن حالت نه راه پس داشت و نه راه پیش و در هر دو صورت خطر سقوط به طور جدی در کمینش بود
در آن ایام چون تاکید شده بود یکی از مسئولین برود و منطقه را از نزدیک ببیند محمدحسین یوسف الهی به من اصرار میکرد و میگفت
تو که حکم معاونت داری باید بروی روی دکل و دیدهبانی کنی
گفتم
دیگران هم هستند آنها میآیند و میبینند
گفت
حالا که تا اینجا آمدهای دیگر نمیتوانی برگردی
گفتم
اصلا من تو را قبول دارم تو چشم منی هر چی تو دیدی قبول است
گفت
نه باید حتما خودت ببینی
گفتم
بابا حسین جان من نمیتوانم کلی آرزو دارم بالا رفتن از این دکل کار هرکسی نیست خیلی سخت است من که مثل شماها قوی نیستم سرم گیج می رود میترسم خدایی نکرده اتفاقی بیفتد
گفت
خیلی خوب عیبی ندارد اگر مشکل تو این چیزهاست من یک فکری به حالش میکنم و این قضیه را حل می کنم
گفتم
آخر چطوری؟
مانند همیشه که خیلی رمزی عمل میکرد و نمیگذاشت کسی از کارهایش سر دربیاورد سعی کرد تا فکرش را از من پنهان کند فقط گفت
صبر کن بالاخره متوجه میشوی
نیمههای شب محمدحسین به سراغم آمد و از خواب بیدارم کرد گفتم
چیه؟ چی شده؟
گفت هیچی بلند شو برویم
گفتم
کجا؟
گفت
دکل
گفتم
الان؟ حالا نمیشود نرویم
گفت
نه به هر شکلی که شده من باید تورا ببرم بالا
گفتم
بابا من میترسم
گفت
نترس من پشت سرت می آیم
دیدم اصرار فایده ای ندارد مثل اینکه واقعاً مجبورم
هر دو راه افتادیم شب عجیبی بود هوا مهتابی بود و نور ماه منطقه را روشن کرده بود گهگاه صدای انفجاری سکوت شب را میشکست
پای دکل رسیدیم
نگاهی به بالا انداختم دکل همینطور بالا رفته بود و اتاقک آن در دل آسمان گم شده بود
ستونی فلزی با ارتفاعی به اندازه یک ساختمان ۲۰ طبقه بدون هیچ حفاظی قد کشیده بود و امشب می بایست من از آن بالا بروم کاری که هر شب بچههای اطلاعات میکردند
نگاهی به محمدحسین انداختم همچنان آرام و مصمم منتظر من بود اضطراب را از چهرهام میخواند
لبخندی زد
نگران نباش من هم پشت سرت می آیم
بسم الله گفتم و میله ها را در دستانم محکم فشردم و پایم را روی پلههای دکل گذاشتم
نور ماه زیر پایم را روشن کرده بود هرچه بالاتر می رفتم همه چیز روی زمین کوچک تر میشد
خیلی با احتیاط و آرام پیش میرفتیم نگاهی به بالا انداختم هنوز خیلی مانده بود که به اتاقک برسیم لحظهای مکث کردم دیدم دیگر نمیتوانم بالاتر بروم تا همین جا هم خیلی از زمین دور شده بودیم
این افکار باعث شده بود احساس خستگی زیادی کنم پاهایم شروع به لرزیدن کرد
محمدحسین که دید توقفم طولانی شده پرسید
چیه؟ چرا نمی روی بالا؟
گفتم نمی توانم خسته شدهام
گفت
برو چیزی دیگر نمانده پایین را نگاه نکن من پشت سرت هستم
گفتم
محمدحسین پاهایم دارند میلرزند نمیتوانم بروم
گفت
خیلی خب همانطور که هستی صبر کن
بعد سعی کرد تا چند پله بالاتر بیاید
گفتم
کجا میآیی؟
گفت صبر کن
خودش را بالا کشید دستهایش را دو طرف من گذاشت و گفت
حالا بنشین روی شانه های من
گفتم
برای چی؟
گفت
خب بنشین خستگی در کن
گفتم
آخر این طور که نمیشود
گفت
چارهای نیست بنشین کمی که خستگیات رفع شد دوباره ادامه میدهیم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
حسِ زیبای آرامش
🍃🌲🏕☀️لحظاتی فرح بخش با طبیعتِ زیبا و پرنده و ماهی ودریا و باغ وشکوفه...
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶