eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
@hedye110 🎁🎁🎁🎁🎁
الهی به امید تو @hedye110 🌹🌹🌹🍃🍃🍃
سلام صبحتون بخیر @hedye110 🎁🎁🎁🎁🎁
آگاه باشید که برای رسیدن به موفقیت و هدف های خود، امروز چه کاری باید انجام دهید.- هدف جمله ی امروز 👆👆 🎁🎁🎁🎁🍃🍃🍃🍃
🌼 ‏این ‌ای که رتبه ‌اش از عرش برتر است 🌼 از سینه چاک ‌های قدیمی حیدر است... @hedye110 🎁🎁🎁🎁🎁
یاد مرگ ✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید ... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: 💥پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است. 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 @hedye110 🎁🎁🎁🎁
👌 نکته ی امروز 👌🌹 فردی به حکیمی گفت خبر داری که فلانی درباره ات چقدرغیبت کرده؟ حکیم گفت:اوتیری رابه سویم پرتاب کرد که به من نرسید تو چرا آن را برداشتی و در قلبم فروکردی سبب نقل کینه هاودشمنی ها نباشیم 👌 @hedye110 🎁🎁🎁🎁🎁
🌹 قصه ی امروز 🌹 ♥️ داستان اخلاقی پدرشہید: «وقتی بابڪ می خواست بره سوریہ من گفتم که بابڪ دیگه بر نمی گرده بابک شهید میشه... او می گوید: موقع خداحافظے نای بلند شدن نداشتم.. منو و بابڪ با چشم هایمان از همدیگر خداحافظے ڪردیم ومن از پشت سر پسرم را یڪ دل سیر نگاه ڪردم... خواهرش می گوید: وقتے بابڪ سوار ماشین شد و رفت من و مادرم خیلے گریہ می کردیم ڪہ دیدیم بابڪ برگشت و گفت: خواهش می کنم گریہ نکنید این جورے اشک ها تون همیشہ جلوے چشمامہ.. بابڪ‌سہ بار و رفت و برگشت و دفعہ چهارم ما رو خنداند و رفت» ❤️🌈✨ @hedye110 🎁🎁🎁🎁🎁
دوستان عزیزم خوشحال میشیم نقطه نظراتتون رو راجع به کانال کمال بندگی و دلنوشته و حدیث بشنویم🌹🌹🌹 @Yare_mahdii313