eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا سلام بر غزل اشڪ بر مسجد و حسینیہ و روضہ و دمٺ چندے گذشٺ در غم هجران اشڪ تو پر مےڪشد دل بہ هواے             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
تنها ترین غریب کجایی ؟! ظهور کن... دلم تنگ برای کسی است که هرگز او را ندیده ام... به انتظار فصل تو تمام فصل ها گذشت...             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
┄┅─✵💔✵─┅┄ بنام او آغاز میکنم چرا که نام او آرامش دلهاست و ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺳﻬﻢ ﺩﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ💖 سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🌹🌷❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷           @hedye110 🏴🖤🏴
خواستی عکس سه در چهار هم واسه کارت ملی و گواهینامه و پاسپورت بگیری،بده نیکی بگیره ازت! خوشگل بودیا! لبخند میزنم. زنعمو صدایم میکند:نیکی جان بشین پیش مسیح دیگه.. آبدهانم را قورت میدهم. مسیح با دست به سمت چپش اشاره میکند و روی مبل میکوبد. آرام قدم برمیدارم و به طرف مسیح میروم. با کمی فاصله کنارش مینشینم و به لنز مانی خیره میشوم. مانی با شیطنت نگاهمان میکند:یه کم نزدیکتر.. مهربونتر... سرم را پایین میاندازم. مسیح،کمی نزدیکم میشود. دیگر تقریبا فاصله ای بینمان نیست،اما هیچ برخوردی با هم نداریم. مانی میگوید:به به ، عجب عکسی شد.. زنعمو با لبخند میگوید:راست میگه.. مسیح جان همه ی این زحمتا رو نیکی تنهایی کشیده،نمیخوای ازش تشکر کنی؟ مسیح نگاهم میکند. حس میکنم جان از دست و پایم رفته.چیزی در گلویم سنگینی میکند. نگاه مسیح،مثل سوزن در چشمانم فرو میرود. باز همان چشمها... همان برق درخشان درون مردمکهای سیاه! مگر آدمیزاد چند بار عاشق میشود ؟ برای چند نفر قلبش اینطور خودش را به در و دیوارـمیکوبد.برای یک جرعه اکسیژن بیشتر تند و عمیق نفس میکشم. مسیح چشمانش را میبندد. دوباره باز میکند. چیزی مثل التماس،در چشمان مسیح،وجودم را میبلعد. هیچ نمیگویم. حتی نمیدانم چه کار باید بکنم.مسیح،همچنان نگاهم میکند. یکدفعه از جا بلند میشود :نه مامانجان،من سرما خوردم،نمیخوام نیکی هم مریض بشه! مسیح با لبخندی خاص نگاهم میکند،چشمهایش را روی هم میگذارد و باز میکند:لباسام رو عوض کنم خدمتتون می رسم. بعد به طرف اتاقش میرود. به پشتی مبل تکیه میدهم و نفسمـ را با صدا بیرون میدهم. انگار دیگر جانی برایم نمانده! مسیح صدایم میزند:نیکی یه دقیقه میای اتاق؟ زنعمو و مامان،معنی دار به هم نگاه میکنند و مانی با شیطنت میخندد. بلند میشوم،"ببخشید" میگویم و به طرف اتاق مسیح میروم. قلبم،با هیجان،مثل یک زندانی که حکم اعدامش را گرفته،خودش را به دیوار زندان سینه ام میکوبد و میخواهد فرار کند! آبدهانم را قورت میدهم. مسیح،جلوی در اتاق مشترک به انتظارم ایستاده.. با لبخند... وای از لبخندش.. زنده زنده،قلبم را میمیراند. امان از لبخندش! 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
✍امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هر کس آبی بیاشامد و جدم حسین علیه‌السلام را یاد کند و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید، ✅خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاه‌های بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در‌ روز‌ قیامت با دلی شاد و چهره‌ای خندان محشور می‌شود» 📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام حسین (علیه‌السلام) : اگر کسی در گوش راستم مرا دشنام دهد و در گوش چپم عذرخواهی کند ، گذشت می‌کنم ؛ به این دلیل که پدرم علی (ع) از جدم رسول خدا (ص) روایت کرده که : کسی که عذرخواهی دیگران را نپذیرد ، چه عذرش موجّه باشد چه ناموجّه ، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد ، و به شفاعت من نمی‌رسد . 📚 احقاق الحق ، ج ۱۱ ، ص ۴۳۱ . بوی اسپند عزایش به مشامم می‌رسد باز هم چشم به راهم که محرم برسد             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
امام حسیــنم...❤️ شكر خدا كه هیئتمان باز دایر است شكر خدا كه بر سر این كوچه پرچم است بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟ بالش شكسته است، قدَش هم كمی خم است وحیدقاسمی             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
صدایِ کربلا ۲.mp3
11.56M
۲ 🏴 ▪️مسیر کربلا یک مسیر جغرافیایی نیست! کربلا یک مدرسه است به وسعت تمام تاریخ! ⚡️کربلا یکبار در جهان بیرون اتفاق افتاده است، ← و بی‌نهایت بار (به تعداد همه‌ی انسانهای خلق شده) در جهان درونشان اتفاق می‌افتد! - آیا تا این لحظه، ثبت‌نام در مدرسه‌ی کربلا برای شما موضوعیت داشته است؟ - آیا درسهای این مدرسه در انتخاب‌های زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟ 💥مسیر کربلا را همه نمی‌توانند طی کنند!             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
⇦ یزید بن مظاهر اسدی یزید بن مظاهر اسدی روز عاشورا از یاران امام حسین بود. در مقتل منسوب به ابومخنف و برخی منابع متأخر آمده است که یزید بن مظاهر اسدی روز عاشورا راهی میدان نبرد شد و این گونه رجز می‌ خواند: من یزیدم، پدرم مظاهر است. از ... ●ابو مخنف، ج۱، ص۱۰۷. ○تذکرة الشهداء، حبيب الله كاشاني، ج۱، ص۱۲۹.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
💔🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🥀🍂             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*مسیح* وارد اتاق مشترک میشوم و در را پشت سرم باز میگذارم. گره ی درون قلبم،بالا و پایین میشود ؛همان چیزی که عقلم را از کار انداخته. صدای نیکی را از پشت سر میشنوم. :_کاری با من داشتی؟ به طرفش برمیگردم. دومتری باهم فاصله داریم،شاید تنها به اندازهی سه گام... :+درو ببند. نیکی در را پشت سرش میبندد و سر جای اول،میایستد. بلند،دقیقا با دو قدم برابرش میایستم. :+گفتم بیای.. بیای اینجا تا... ِ درشت و کشیده چشمان اش،قدر ِت حرف زدن را از حافظه ام پاک کرده. انگار ارتش منظم مژه هایش،تارهای صوتی ام را خاموش کرده. آب دهانم را به سختی قورت میدهم.گرهِ گلویم کمی پایین میرود. :+گفتم بیای اینجا تا راحت ازت.. ازت تشکر کنم،بابت این مهمونی...راستش.. راستش من هیچوقت جشن تولدی به این خوبی نداشتم. آرام لبهایش کش میآیند، درست مثل روحم... با آرامشِ هایش را میبندد و باز میکند،درست مثل قلبم،که میایستد و میتپد. زایدالوصفی،چشم سرش را بلند میکند. قدش از من کوتاهتر است و برای نگاه کردن به صورتم،مجبور است سرش را کامل بلند کند. صدایش چنگ است و قلب من،دیوانه روانی ام میکند،در عین حال که آرامش را تزریق جانم میکند..... :+خواهش میکنم.تولدت مبارک.... قلبم درجا سنگکوب میکند. وای از این دختر،چه میکند با من یکم رحمی بر من بیچاره ی بینوا بکن دخترجان!با چند سپاه به جنگ قلبم آمده ای؟... مگر ارتشِ لهستان،چقدر برابر هیتلر قدرت دفاع دارد چرا با خاک یکسان میکنی ویرانه ی قلبم را؟ نیکی سرش را پایین میاندازد،به پاهایم نگاه میکند و دوباره به صورتم زل میزند. :+نیکی من...من،نیکی... چشمهایم را میبندم و باز میکنم. نفسم را چند ثانیه حبس میکنم و رها میکنم. سخت است. کنارت اینچنین ایستادن و مردانه،پای قول و قرار ماندن،خیلی سخت است دخترعمو... اصلا چرا؟ بلید راز مگوی دلم را بازگو کنم. َسر به مهر بردارم و پایان بدهم به این همه تشویش 💧💧💧💧💧💧 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸 🏴🏴🏴🏴🏴
خـــ♡ــدایـا🙏 وقتی ڪه شب می‌رسد افڪارمان از تو و عشقت... آرامش می‌گیرد خوابمان‌ از مهرت‌ اطمینان‌ می‌یابد ما را از واسطه هاے "آرامش و شادے" بندگانت‌ قرار بده... شبتون بخیر و خوشی دوستان🌙           @hedye110 🏴🖤🏴
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... ای نام توشیرین ای ذات تودیرین خوشم که معبودم تویی خرسندم که مقصودم تویی سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🌹🌷❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110 🏴🖤🏴
سلام امام زمانم✋🏻💖 "سلام بر تو... و اُمیدِ فَرَح بخشِ آمَـــدنَت..💚‌" 🌸به نیت تعجیل در فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ امام موسی بن جعفر علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
باید پرده از این ِسر . دانستن حق نیکی است. باید بفهمد قلبم برایش میتپد. شاید... و تنها شاید کمی او هم دلش برایم... شاید.. آنوقت تمام میشود همه ی قرارهای بین مردانه ی مان..و قول من به عمو... آنوقت با نیکی،از نو شروع میکنیم. خانه ی آرزوهایمان را با عشق میسازیم و دست در دست هم،آجر روی آجر دیوارهایش میگذاریم. ِخیال را از بالای سرم میپراند صدای نیکی،ابر . سرم را بلند میکنم. :_مسیح؟! با تعجب نگاهم میکند. مصمم و با قدرت در چشمهایش خیره میشوم. :+نیکی باید یه چیز خیلی مهم بهت بگم. نیکی من.. نیکی سراسیمه کلاممـ را قطع میکند. :_وای اتفاقا منم باید یه چیز خیلی مهم بهت بگم.. با آرامشی که نمیدانم از کجا آورده ام میگویمـ :+نیکی حرف من خیلی مهمه،خواهش میکنم تا پشیمون نشدم بذار حرفمو بزنم. چشمهایش را درشت میکند. :_من حرفم خیلی خیلی مهمه،خواهش میکنم بذار بگم،قول میدم زود تموم میشه... باز هم برابر نیکی تسلیم میشوم. :+پوف... باشه، تو اول بگو... نیکی دستهایش را بلند میکند. :_مسیح،من یه فکری کردم که به کمکش میتونیم بابا و عمو رو با هم آشتی بدیم. کلافه میگویم :+چه فکری؟ با ذوق میگوید :_این دیگه زحمتش به عهده ی شماست. باید وقتی بهت کادو دادن،بگی کادوی اصلی من،آشتی بابا و عمومسعوده... اینطوری هم بابای من،هم عمومحمود، تو رودربایستی قرار میگیرن و آشتی میکنن. سر تکان میدهم. :+نیکی به این سادگی نیست... سرش را پایین میاندازد. :_میدونم.... متفکرانه،نگاهش میکنم. :+فکر میکنی عمومسعود به همین راحتیا ، آشتی میکنه؟ :_نمیدونم... آه عمیقی میکشد. :_امیدوارم... عمووحید خیلی از وضعیت پدربزرگ ناراضی بودن... باید زودتر این کار انجام بشه،قبل از اینکه.. جمله اش را ناتمام میگذارد. نگرانی از پاهایش که روی زمین ضرب گرفته اند،مشخص است. از دستهایش که مدامـ در هم قفل میشوند و باز میکند. باید آرام باشم. باید آرامش داشته باشم و این سکون را به جانش منتقل کنم. آرام،لبهایم را تر میکنم و با صدایی نه چندان بلند شروع میکنم. :+نیکی ما خیلی وقت نیست که با هم آشنا شدیم...ولی تو همین مدت،تونستی منو بشناسی؛ درست میگم؟ چشمهایش را فشار میدهد و سرش را هم برای تأکید تکان میدهد. نیکی،تو همین مد ِت ... :+ کوتاه،یه اتفاقاتی افتاده که من من.. نیکی من میخوام بهت بگم که.. آبدهانم را قورت میدهم. چشمهایم را میبندم و چند ثانیه به تاریکی مقابلم خیره میشوم. دوباره باز میکنمشان و نگاهم را به صورت نیکی میدوزم. سیبک گلویم ، پایین و بالا میرود .نیکی،سرش را پایین میاندازد. نفس عمیقی میکشد و دوباره سرش را بالا میآورد. انگار،این فضا برای هردویمان سنگین است. انگار نیکی هم به اندازه ی من،از شنیدن این حرفها واهمه دارد. بی اختیار،دستی به پیشانی ام میکشم. فکر نمیکردم اینقدر سخت باشد. اما اینکاری است که شروع کرده ام و باید تمامش کنم. دوباره آبدهانم را قورت میدهم. +:نیکی من به تو... صدای ضربه های متمادی به در نیکی را از جا میپراند. نفسم بند میآید. صدای کوبش ناگهانی در،ضربان قلبم را تند کرده. از جا میپرم و درحالی که پاهایم را روی زمین میکوبم،به طرف در میروم. با عصبانیت در را باز میکنم اما پشت در هیچکس نیست. روبه نیکی میگویم :+بریم،بعدا حرف میزنیم.. نیکی،آبدهانش را قورت میدهد . مطیعانه از کنارم رد میشود.💐💐💐💐💐 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
در رکاب حسین 4.mp3
8.25M
💫 ۴ شمشیرهایی که به نام یاری حسین از غلاف بیرون کشیدند، بر صورت مسلم فرود آمد، و هزاران نفری که با او بیعت کرده بودند، تنها رهایش کردند... و این تمامیِ داستان کوفه بود... باختن. کوفیان در میدانِ "آزمودنِ نیّت‌ها" باختند❗️ تو در این میدان، به کدام جانب خواهی رفت؟ ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم کننده: امید اردلان ▪️آهنگساز: یحیی عباسی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸