May 11
اُمتِ حزب الله
آرام باشید و صبور ، دلهایی آرام و ذهن هایی آماده ی پیکار ؛
حججی رفت داعش نابود شد ، #سلیمانی و #ابومهدی رفتند اسرائیل نابود خواهد شد.
این تازه شروعِ رشد و بالندگی است هیچ ضعفی به دل راه ندهید مسیر به شدت روشن است.
#قاسم_سلیمانی_یک_تفکر_است
#هر_ایرانی_یک_قاسم_سلیمانی
#منتظر_انتقام_این_خون_باشید
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🏴🏴🏴🏴🏴
...قلم بلند شد و سینه را سپر کرد و
تمام دفتر شعر مرا خبر کرد و
نوشت گریه ی ما آخرش حماسه بوَد
که اشک، ترجمه ی بهتر حماسه بوَد
هنوز خیمه ی ارباب مرد می طلبد
حسین دوران مرد نبرد می طلبد
شهید، سوره ی حمد است کوثر عشق است
شهید، اول عشق است آخر عشق است
قسم به قاری بر نیزه و به آیاتش
قسم به مهدی زهرا و یا لثاراتش
که تا همیشه در این لشکریم آماده
اسیر عشق حسینیم یعنی آزاده...
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🏴🏴🏴🏴🏴
شش روز مانده به سالروز شهادت حاج احمد کاظمی، فراق چهارده ساله حاج قاسم هم تمام شد...
شهادتت مبارک سردار دلها
#انتقام_سختی_در_انتظار_جنایتکاران_است
#انتقام_میگیریم
#انتقام_سخت
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🏴🏴🏴🏴
🌹🌹🍃🍃
@hedye110
#کتاب_هفت_شهر_عشق...
#قسمت_هشتاد_پنج...
دشمن قصد جان امام را كرده است. اين بار دشمن مى خواهد از سمت چپ حمله كند.
ياران امام راه را بر آنها مى بندند. مسلم بن عوسجه سوار بر اسب، شمشير مى زند و قلب دشمن را مى شكافد. شجاعت او، ترس و وحشت در دل دشمن انداخته است. اين پيرمرد هشتاد ساله، چنين رَجَز مى خواند: "من شير قبيله بنى اَسَد هستم".
آرى! همه اهل كوفه مسلم بن عَوْسجه را مى شناسند. او در ركاب پيامبر شمشير زده است و همه مردم او را به عنوان يار پيامبر مى شناسند.
لشكر كوفه تصميم به كشتن مسلم بن عوسجه گرفته و به سوى او هجوم مى آورند. او دوازده نفر را به خاك سياه مى نشاند. لشكر او را محاصره مى كنند. گرد و غبار به آسمان مى رود و من چيز ديگرى نمى بينم. بايد صبر كنم تا گرد و غبار فروكش كند.
امام حسين(ع) و ياران به كمك مسلم بن عوسجه مى شتابند. همه وارد اين گرد و غبار مى شوند، هيچ چيز پيدا نيست. پس از لحظاتى، وسط ميدان را مى بينم كه بزرگ مردى بر روى خاك آرميده، در حالى كه صورت نورانيش از خون رنگين شده است و امام همراه حبيب بن مظاهر كنار او نشسته اند.
مسلم بن عوسجه چشمان خود را باز مى كند. سر او اكنون در سينه امام است.
قطره هاى اشك، گونه امام را مى نوازد. سر به سوى آسمان مى گيرد و با خداى خويش سخن مى گويد.
حبيب بن مظاهر جلو مى آيد. او مى داند كه اين رفيق قديمى به زودى او را ترك خواهد كرد. براى همين به او مى گويد: "آيا وصيتّى دارى تا آن را انجام دهم؟"
مسلم بن عوسجه مى خندد. او ديگر توان حركت ندارد، امّا گويى وصيّتى دارد. پس آخرين نيرو و توان خود را بر سر انگشتش جمع مى كند و به سوى امام حسين(ع)اشاره مى كند: "اى حبيب! وصيّت من اين است كه نگذارى اين آقا، غريب و بى ياور بماند".
اشك در چشمان حبيب حلقه مى زند و مى گويد: "به خداى كعبه قسم مى خورم كه جانم را فدايش كنم".
چشمان مسلم بن عوسجه آرام آرام بسته مى شود و در آغوشِ امام جان مى دهد.
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم اعطای حکم خادمی به سردار شهیدحاج قاسم سلیمانی
◾️سپهبد شهید قاسم سلیمانی: دفاع از حرم حضرت زینب(س)، دفاع از حرم امام رضا(ع) در ایران هم هست.
#کانال_کمال_بندگی
@hedye110
🏴🏴🏴🏴🏴