🔰🔅🔆🔅🔆🔱🔆🔅🔆🔅🔰
#علی_مقدم
#چله_حکمت_زرین_۸ روز هشتم
✅ #ارزش_لحظات
💎حکمت هشتم: ارزش لحظات
🌿به حقیقت زمان پی ببرید، بدانید که این موهبت الهی که در اختیار شما قرار گرفته است، تکرارناپذیر و نیز جبراننشدنیست، بنابراین با تمام وجود خود از لحظه به لحظهی آن بهرهی کافی برده و حتی ثانیهای از آن را هدر ندهید.
🌿با درک واقعیت وجودی زمان، با حکمت خواهید رسید، نبایست دچار اضطراب و یا استرس شوید، بلکه باید به شیوهی صحیح بر خود یادآوری داشته و از کارها باز نمانید.
🌿ارزش بیشتر قائل شدن و یا همان محترم به شمار آوردن لحظات زندگی، سبب بخشیده شدن برکت به آنها شده و به نوعی از اسراف شدن و بلااستفاده ماندنشان جلوگیری میشود.
🌿با یادآوری و ایجاد شور و شعف در خود، از زمان جای نخواهید ماند و قادر خواهید بود استفاده کامل از وقتی که در اختیارتان قرار گرفته، کنید، اما به یاد داشته باشید که عجلهای در این میان رخ ندهد.
#چله_حکمت_زرین
تلگرامabasimanesh.mp3
12.32M
🌺 میکس عالی
استاد #عباسمنش
✅رسیدن به آرزوها مقدس است
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این میگن عروسی😍😍😍 چه روح بزرگی دارند👏👏👏👏👏
﷽ 💢 *قرار شبانگاهی* 💢
*دعای فرج وسلامتی محبوب*
*کمتر از یک دقیقه برای مولامون وقت بگذار ببین مولا دربرابر یک دقیقه ات چه هامیکند*🌹🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد*
*بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا*
*از پشت پرده ی غیبت نظر دارد*
🔔 *بياد مولا به رسم هر شب* 🔔
*🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم*✨🌸
*🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨*
*🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨*
*🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨*
*🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨*
*🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨*
*🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨*
*🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨*
*🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨*
*🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨*
*🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨*
*🌸اُولِيالاْمْرِالَّذينَفَرَضْتَعَلَيْناطاعَتَهُمْ✨*
*🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨*
*🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨*
*🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨*
*🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨*
*🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨*
*🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨*
*🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨*
*🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨*
*🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨*
*🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨*
*🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨*
*🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨*
*🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🌸*
*و برای سلامتی محبوب*
*🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا* .🎀
*🌺دعای منتظران درعصرغیبت*🌺
*اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى*
ساعت۸به وقت امام هشتم🕗
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک...
تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام...
به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام...
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رضا داری....😍
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
🍃💐🍃
اشک تمساح - @mer30tv.mp3
3.28M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یه قصه خوب و شیرین
#داستان_شب 💫
طوبا خانم که فوت کرد، «همه» گفتند چهلم نشده حسین آقا میرود یک زن دیگر میگیرد.سه ماه گذشت و حسین آقا به جای اینکه برود یک زن دیگر بگیرد، هر پنجشنبه میرفت سر خاک.
ماه چهارم خواهرش آستین زد بالا که داداش تنهاست و خواهر برادرها سرگرم زندگی خودشان هستند، خیلی نمیرسند که به او برسند.طلعت خانم را نشان کرد و توی یک مهمانی نشان حسین آقا داد.
حسین آقا که برآشفت، «همه» گفتند یکی دیگر که بیاید جای خالی زنش پُر میشود. حسین آقا داد زد جای خالی زنم را هیچ زنی نمیتواند پر کند. توی اتاقش رفت و در را به هم کوبید.«همه» گفتند یک مدتی تنها باشد مجبور میشود جای خالی زنش را پر کند. مرد زن میخواهد. حسین آقا ولی هر پنجشنبه میرفت سر خاک.
سال زنش هم گذشت و حسین آقا زن نگرفت. «همه» گفتند امسال دیگر حسین آقا زن میگیرد. سال دوم و سوم هم گذشت و حسین آقا زن نگرفت.هر وقت یکی پیشنهاد میداد حسین آقا زن بگیرد، حسین آقا میگفت آنموقع که بچهها احتیاج داشتند اینکار را نکردم، حالا دیگر از آب و گل درآمدند. حرفی از احتیاج خودش نمیزد، دخترها را شوهر داد و به پسرها هم زن، اما وعده پنجشنبهها سر جایش بود.
«همه» گفتند دیگر کسی توی خانه نمانده، بچهها هم رفتهاند، دیگر وقتش است، امسال جای خالی طوبا خانم را پر میکند. حسین آقا ولی سمعک لازم شده بود، دیگر گوشهایش حرفهای «همه» را نمیشنید.
دیروز حسین آقا مُرد. توی وسایلش دنبال چیزی میگشتند چشمشان افتاد به کتاب خطی قدیمی روی طاقچه، دخترش گفت خط باباست، اول صفحه نوشته بود:«هر چیز که مال تو باشد خوب است، حتی اگر جای خالی «تو» باشد، آخر جای خالی توی دل مثل سوراخ توی دیوار نیست که با یک مُشت کاهگل پر شود. هزار نفر هم بروند و بیایند آن دل دیگر هیچوقت دل نمیشود.»
مریم سمیعزادگان✍🏻