eitaa logo
کانال شکر گذاری و حس خوب 🌹🍃
7.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
170 فایل
برای ثبت بهترین حس های خوب با ما همراه باشید🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹درویشی با شاگرد خود دو روز بود که در خانه گرسنه بودند.  شاگرد شبی زاری کرد و درویش گفت: «صبور باش، فردا خداوند غذای چربی روزی ما خواهد کرد.» فردا صبح به مسجد رفتند. بازرگانی دیدند که در کاسه‌هایی عسل و بادام ریخته و به درویش‌های مسجد می‌داد. به هر یک از آنها هم کاسه‌ای داد.  درویش از بازرگان پرسید: «این هدیه‌ها برای چیست؟» 🔹بازرگان گفت: «هفت روز پیش مال‌التجاره عظیم و پرسودی از هندوستان در دریا می‌آوردم. به ناگاه طوفان عظیمی برخواست و ترسیدم. بادبان‌ها کم بود بشکند و خودم با ثروتم طعمه ماهی‌های دریا شویم. دست به دعا برداشته از خدا خواستم باد را فرو نشاند تا من به سلامت به ساحل برسم و صد درویش را غذایی شاهانه بدهم. دعای من مستجاب شد و باد خاموش شد و این نذرِ آن روز طوفانی است. ☀️درویش رو به شاگرد خود کرد و گفت: «ای پسر! یقین کن خداوند اگر بخواهد شکم من و تو را سیر کند، طوفانی چنین می‌فرستد بعد فرو می‌نشاند تا ما را شکم سیر کند. بدان دست او روزی رساندن سخت نیست.»
ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که وقتی به یک کسی خوبی کردیم و خوبی کردیم و خوبی کردیم، روزی‌که یکهو خوبی نکنیم ما از نظر او آدم بدی هستیم! شما نمی‌توانید بگویید، من ده بار به یک کسی خوبی کردم، بار یازدهم که نخواستم یا نتوانستم کاری برایش انجام دهم چرا از نظر او من آدم بدی شدم؟ و چرا یک کسی که هیچ‌کاری برای آن شخص انجام نداده است در نظر او از من بهتر است؟ باید پذیرفت که این ویژگی انسان است! شما وقتی بچه همسایه‌تان را بیست دفعه نگه دارید و روز بیست‌و‌یکم بگویید من خودم وقت دکتر دارم و نمی‌توانم امروز بچه شما را نگه دارم،آن همسایه می‌تواند با شما بد شود در حالیکه با همسایه دیگر که هیچ‌وقت بچه‌اش را نگه نداشته است خوب است! آدمها را متوقع بار نیاورید که به قول معروف لطف بیش از حد یک روز می‌شود وظیفه!
1_7746593658.mp3
9.18M
🌱بخش سیزدهم کتاب صوتی شفای زندگی 📗
1_7791828703.mp3
26.23M
🌱بخش چهاردهم کتاب صوتی شفای زندگی 📗
1_7790226106.mp3
23.22M
🌱بخش پایانی کتاب صوتی شفای زندگی 📗
اگه یه چاله کوچیک پر از آب باشی، یه سنگریزه می تونه داغونت کنه اما اگه دریا باشی، هیچ چی نمی تونه تکونت بده. هیچ چی
برای رسيدن به کبريا بايد نه کبر داشت نه ریا !! مردی وارد داروخانه شد وبا لهجه ای ساده گفت: کرم ضد سيمان دارين ؟ متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت: بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجی ميخوای يا ايرانی؟ خارجيش گرونه ها گفته باشم ! مرد نگاهی به دستانش کرد و رو به روی فروشنده گرفت و گفت: از وقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم... اگه خارجيش بهتره ، خارجيشو بده! لبخند روی لبان متصدی يخ زد !!! واقعا چه حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است. چرا که نميداند بعد از بازی شطرنج شاه و سرباز را دريک جعبه می گذارند... انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه "قبر" است... مواظب باشم که تقوا با یک تق وا نرود !!! برای رسيدن به کبريا بايد نه کبر داشت نه ريا !
جایی که ارزش زن به زیبایی و ارزش مرد به دارایی است دنبال اندیشه و انسانیت نگرد....!
خودت به داد خودت برس!.mp3
3.35M
« خودت به دادِ خودت برس » برای تغییر باید چکار کرد؟؟ 🤔