*صبحانه ای با شهدا*
📌 *برای پر زدن سبقت گرفته /خداوندا ، برادر از برادر ...*
| همیشه برایم سئوال بود که چرا از *شهید مجید زین الدین* کمتر سخن گفته میشود تا این روایت را از *پدر شهیدان زین الدین* خواندم |
🔹️ بچه های سپاه ، خبر شهادت *مهدی و مجید* را آوردند.
◇ عکسهایشان را برای چاپِ اعلامیه و نصب روی تابوتشان میخواستند.
◇ آلبوم ها را زیر و رو کردیم ؛ جای خالی عکس های *مجید* نظرمان را جلب ڪرد ...
◇ گویا بار آخری که به خانه آمده بود تا توانسته بود عکس هایش را
از آلبـوم ها جمع کرده بود تا اسیر شهرتِ *شهادت* نشود و با خلوص بیشتری این بار آخر را به جبهه برود....
✍ راوی : *پدر شهیدان زینالدین*
( مرحوم حاج عبدالرزاق زینالدین )
*#شهید_مهدی_زین_الدین*
*#شهید_مجید_زین_الدین*
🔹️ *صبحانه ای با شهدا*