وضاع را از نزدیک رصد کرده وراهنمایی میکند، سعید مهتدی از طرح وعملیات هم، به کمک فرماندهان گردانها آمده، و همه در حال رتق وفتق امور هستند، ولی مشکلات انقدر زیاد است که تلاش فرماندهان به چشم نمیاد،لحظه به لحظه به امار شهدا ومجروحین اضافه میشود، از چندین گوشه محور ، دشمن رخنه کرده و وارد خط شده، دیگه چیزی برای از دست دادن نیست، فقط باید برای حفظ ونگهداری خط، جان داد‌ ، در عین نابربری هجو م برد، دشمن هم مستعصل مانده که این همه فشار چرا رزمندگان را از پای در نمیاورد،این طرف هم کسی به فکر برگشت وعقب نشینی نیست، که مساوی با یکی و دوماه نبردی خونین ونابرابر به هیچ رسیده و دشمن جری شده وبا مانور تبلیغاتی وسیاسی به اصطلاح دست برتر را در پی خواهد داشت، چندین هفته طول کشید تا دشمن دیوانه ،ناامید ، از پس گیری مواضع ،متوجه شد حریف رزمندگان نمیشود، لذا با احداث خاکریز و موانع جدید با سر شکستگی عقب نشینی کرد،و پیروزی دلاور مردان ایران تثبیت شد، تصاویر و بیان هر چقدر هنر مندانه وبا ظرافت گفته بشه ؟، نمیتواند گویای ایثار وشهادت رزمندگان باشد،توصیف آن سخت و دشوار است،فقط باید رفت و دید، تا کمی به آن حس و حال رسید،

ودر این دنیای وانفسا ،و نا امن ، که سراسر جنگ و درگیری است ، در کشوری زندگی میکنیم با ضریب امنیت بسیار بالا ، وهمه اینها را مدیون خون شهدا و راهبری داهیانه ، امام ره ،و حکیمی بزرگ هستیم ،وهرچه داریم از خون شهدا است ، خیلی ها بودند وهستند ، با افکار گوناگون که زلف خود را با شهدا گره زدند وبه حاجات خود رسیدند ، وباید قدر دان این نعمت عظیم باشیم، که میفرمایند دو نعمت مجهول است،و بالاترین نعمتها ، نعمت سلامتی و امنیت، است، گفتنی است وقتی که از اهواز به سمت خرمشهر این جاده ۱۲۵ ‌کیلومتری ، سراسر خاطره را طی میکنید، واز کنار پادگان حمید عبور میکنید ، مراحل اول و دوم عملیات بیت المقدس یاد میکنید ، یکی دو کیلومتر مانده به ورودی شهر، خرمشهر قهرمان، به سه راهی میرسی ، دست دست راست جاده ، با طی مسیر ده یا دوازده کیلومتری که مشهور به جاده خرمشهر ، شلمچه ، است ، از چند روستا وروستای پر از خاطره پل نو،گذر میکنید. که در هنگامه(عملیات الی بیت المقدس) نبرد آزاد سازی خرمشهر رزم جانانه رزمندگان با گردانهای تانک وزرهی دشمن ،گورستانی بزرگ برای دشمن درست کرد، وتنها پل آهنی وراه ارتباطی به بصره بود، که به شلمچه قدمگاه ومیعاد گاه عاشقان ثارا ... رسیده که وصف ان در ابتدای پیام اشاره شد، و مرز عراق از همین نقطه شروع واولین شهر نزدیک به شلمچه ،شهر بصره دومین شهر بزرگ عراق بعد از بغداد است ،که برای دشمن اهمیت بیشتر وراهبردی داشت، وبه همین خاطر نبرد های خونین ومقاومت های مضاعف را تحمل میکرد، واگر تصمیم واراده ایران برآن میبود که هر جور شده، بصره را تصرف کرده ویا محاصره کند، مطمئنا سرنوشت جنگ جور دیگری رقم میخورد ودفاع مقدس در همان خرداد ۱۳۶۱ به پایان میرسید، دوستان ، رفقا، همسنگرا ، وکسانی که این دلنوشته را میخونید، بدانید من و شهدا ورزمندگان، با سطر سطر این نوشته ها، زندگی کردیم وچه زیبا بود و نوشتیم، فقط باید از خدا بخواهیم ما را در این راه همواره ثابت قدم وبا شهدا باشیم، ودر زیر سایه ولایت از دست آوردهای انقلاب ونظام مظلوم اسلامی ،دفاع کنیم، دوستدار شما ،رزمنده دفاع مقدس، 🌺🌻جابر اردستانی🌻🌺

جابر اردستانی: 🌷شلمچه🌷 /جابر اردستانی / از شلمچه میگوید، شلمچه کجاست،قدمگاه بهشتیان است، وچگونه بر سر زبانها افتاد،ورد زبان کوچک وبزرگ شد، وشهرت جهانی پیدا کرد،ودر تاریخ دفاغ مقدس ایران ثبت و ضبط شد، سرزمین داغ و تفتیده،دشت صاف و هموار وبدون عارضه،هرساله هزاران نفر به دیدنش میروند،به یادمانش میروند،بالباس خاکی و چفیه وخاک آلوده میروند،گشتی زده ،سیرکنان ،ناله زنان با آوازها ونواهای غیبی، فرا زمینیها، که خداوند همچون فرشتگان عرش برین آنها را عروج داد وبالا برد،با امید وآرزو وعشق به وصل یار رفتند، آشنا میشوند، بله شلمچه، روستایی عرب نشین وگوشه ای از نگین مخملین جنوب کشور، و خوزستان عزیز ،که مردمانش همچون گرمای هوا ،خونگرم ومهربان هستند، میعاد گاه انسانهای وارسته وشهدا ،دانشگاهی خاکی وکلاسی به وسعت کیلومترها معانی و معرفت شناسی،خود شناسی‌، وخدا شناسی، شلمچه به ظاهر روستایی که از وسط تقسیم شده،بخشی تعلق به وطن دارد، وبخشی تعلق به کشور همسایه، ولی چگونه به مقام بزرگ میعادگاهی وعروج شهدا رسید، انجایی که زیر چکمه ننگین دشمن بعثی بود، ورزمندگان فعل خواستن وآزاد زیستن را صرف کردن، چه شبها و روزهایی که بدون سنگر وسر پناه، سر،دادن، با گوشت و پوست و خون خود ،وجب به وجب این خاک مقدس را رزم نمایانی کردند ودوئل های واقعی وچه جنگهای تن به تن ی با دشمن خبیث وبد هیبت ونکره،انجام دادند و لحظه لحظه های مقابله با دشمن را با نام ویاد خدا، ائمه اطهار ،وطن وطن کردن،ولی پا پس نکشیدن،سرود جوانمردی سر دادن، مردی و مردانگی را همچون داستانهای شاهنامه معنا بخشیدن، هر گوشه ای از محور ( شلمچه) حماسه ای آفریده شده،صدها وهزاران رزمنده خاکی و فرشی، با ندای آسمانی به عرش رفتند، فقط یک نمونه را میگویم که خودم در چندین رزم و عملیات بیت المقدس، کربلاهای ۴ و ۵ و،،، در این نقطه مشاهده وتجربه کردم ،باز گو میکنم 🌷سه راه شهادت🌷 محدوده بسیار کوچکی که بسیار با اهمیت ، وخاکریزی کوتاه شده که در بعضی نقاط از قد انسان کوتاه تر بود، بدلیل ریزش اتش سنگین دشمن وهر روزه وهمه ساعت، و هر چند روز بولدوزرها خاکریز ها را ترمیم میکردند ولی بعد از گذشت دو یا سه روز دوباره هم قد انسان میشد، وچندین لودر وبولدوزر منهدم شد،زیرا که بلا انقطاع دشمن اتش سنگین خودرا بیشتر بر این نقطه میریخت، وچون راه دیگری نبود برای عبور و مرور وبالاجبار باید از این سه راهی گذر میکردی،غیر ممکن بود، کسی عبور کند وطعم گس و تلخ ترکش توپ و خمپاره دشمن را نوش جان نکند، به ندرت کسی به سلامت عبور میکرد، واسه همین معروف به سه راه شهادت بود، وهمه رزمندگان که در جبهه جنوب وخصوصا شلمچه بودند آشنا هستند، در بحبوهه در گیری ها وپاتک های سنگین دشمن، لحظاتی وصحنه هایی مشاهده میشد که فرشتگان به حال رزمندگان گریان میشدند، آنجایی که با انفجار چند توپ و خمپاره به یک باره ۱۰۰ حتی ۱۵۰ نفر قطعه قطعه و دست و پا قطع شده، وتعداد زیادی سر از بدن جدا شده، رزمنده ای بر بالین برادر غرق در خون وبیجان برادرش، گوش به ووصایایش میدهد،اورا رو به قبله میکند،سلام میدهد وبه آسمان پرواز میکند،رزمنده دیگری قبل از شلیک آرپیجی ، تک تیر انداز دشمن با قناسه پیشانیش را هدف قرار داده وملکوتی میشود.بسیجی دیگری بر اثر برخورد تیر مستقیم تانک ،پیکرش به دو نیم قسمت شده، دلاور رزمنده ای با دوربینش دارد لحظات آسمانی شدن عاشقان ابا عبدالله ع ، وصحنه های نبرد را به تصویر میکشد، هنر نمایی رزمندگان اینجا را تبدیل به صحنه های عاشورایی میکرد،وتمام منطقه در اتش و دود است، کسی به کسی نیست، چندین خودرو درحال سوختن ،آمبولانس پر از مجروح مورد اصابت توپ قرار گرفته ،در اون لحظات امداد گری نیست ، تا زخمی پانسمان شود، وهر کسی باید امداد گر خودش باشد، درآن وضع نابسامان همه درگیر با دشمن هستند ، واوضاع خونینی رقم خورده، به یک باره ماشینی با بلندگو وبا شعار معروفش ،ماشاءالله، حزب الله، کجا میروید کربلا ، با کی میروید روح الله، با سرعت درحال عبور است، درحالی که همه به نوعی گوشه و کناری سنگر گرفته، حاجی بخشی ،بمب روحیه، بی پروا با ماشینش در اون لحظات یکسری کمک های اولیه اورده،وهمه این صحنه را مشاهده میکنند، که ناگهان ماشین حاجی بخشی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت وتعدادی شهید وزخمی وحاجی بخشی را موج گرفته ، با داد و فریاد به سمت دشمن میرود، وهمه چیز وهمه کس را دشمن میبیند،و حرفهای نامربوط میزند که با زحمت زیاد اورا برگرداندند،انقدر دود واتش منطقه را فرا گرفته که چشم چشم را نمیدید، همه مسئولین محورها، تیپها ولشکر ها مستقیما حضور در خط دارند سعید سلیمانی طرح وعملیات لشکر دائم این طرف و آن طرف میرود ، مجید رمضان مسئول ستاد لشکر همراه پیک، باموتور تریل قرمز رنگش ، در آن اوضاع آشفته به کمک امده است، حاج محمد کوثری دائم با صدای بلند از پشت بیسیم ا

خالی کردن کارت اعتباری عابر بانک به همین سادگی

به نام آنکه هستی نام از او یافت فلک جنبش،زمین آرام از او یافت عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.روزی به آبادی دیگری رفت..                  🏮🏮🏮🏮🏮🏮 عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.            🏮🏮🏮🏮🏮🏮🏮 مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.                    🏮🏮🏮🏮🏮🏮🏮 نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند؛                    🏮🏮🏮🏮🏮🏮🏮 نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابدگفت : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی! 🔅امام جعفرصادق(عليه‌السلام): عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند. 📚اصول کافی، ج 3، ص 26 ‌ ••🍃🌸🍃

آمریکا همین جوونا رو می‌بینه که جرأت حمله به ایران رو نداره 😉☺️ ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂ کانال فرهنگے‌هنرے نسل ظهور https://eitaa.com/Nasle_zohoor59 ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂

بهترین خطبه ای که تاحالا اززبان یک شیخ درعربستان سعودی شنیده ام. حقا که حق مطلب را ادا کردند، خیلی ایمان و شجاعت و از خود گذشتگی می‌خواهد که در سعودی کسی اینچنین رُک وراست صحبت کند و حق را بگوید

        سـ🥰✋ـلام صبح قشنـگــــــ پاییزیتون بـخیر 🌸🍃 لحظه هاتون سرشارازآرامش🌸🍂 امـروز از خـــدا میخـواهم🌸🍃 هـر آنچه بـهترین هـست 🌸🍂 برایتان رقم بزند روزی فـراوان دلی خـوش🌸🍃 و شـادیـهای بـی پایان سه شنبه خـوبـی داشـتـه باشیـد 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸🍂

*صبحانه ای با شهدا* 📌 *برای پر زدن سبقت گرفته /خداوندا ، برادر از برادر ...* | همیشه برایم سئوال بود که چرا از *شهید مجید زین الدین* کمتر سخن گفته میشود تا این روایت را از *پدر شهیدان زین الدین* خواندم | 🔹️ بچه های سپاه ، خبر شهادت *مهدی و مجید* را آوردند. ◇ عکس‌هایشان را برای چاپِ اعلامیه و نصب روی‌ تابوتشان می‌خواستند. ◇ آلبوم ها را زیر و رو کردیم ؛ جای خالی عکس ‌های *مجید* نظرمان را جلب ڪرد ... ◇ گویا بار آخری که به خانه آمده بود تا توانسته بود عکس هایش را از آلبـوم ها جمع کرده بود تا اسیر شهرتِ *شهادت* نشود و با خلوص بیشتری این بار آخر را به جبهه برود.... ✍ راوی : *پدر شهیدان زین‌الدین* ( مرحوم حاج عبدالرزاق زین‌الدین ) *#شهید_مهدی_زین_الدین* *#شهید_مجید_زین_الدین* 🔹️ *صبحانه ای با شهدا*

بسم الله الرحمن الرحیم هر که عمل زشتی از او سر زند یا به خویشتن ظلم کند سپس از خدا طلب عفو نماید خدا را بخشنده و مهربان خواهد یافت. ۱۱۰ نساء قرآن کریم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

جابر اردستانی: 🌹 تفحص پیکر مطهر بیسیم چی گردان کمیل شهید سید مرتضی رضاقدیری به همراه بی سیمش، بعد از ۳۹ سال🌹😭 👈🏻 آخرین جمله‌ای که این شهید پشت همین بی سیمی که پیدا شده، خطاب به شهید حاج محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷، *«آب نیست، غذا نیست، مهماتمان تمام شده، بعثی‌ها داخل کانال شدند و به همه تیر خلاص می‌زنند. من باید بروم، سلام ما را به امام برسانید بگویید حسین‌وار جنگیدیم و حسین‌وار شهید شدیم،🌸

#کلیپ | #استاد_شجاعی نقل قول از آیت‌الله حائری شیرازی: خط موضع گیری در آخرالزمان، فقط اسرائیل است که جهان را به دو صف تبدیل می‌کند! #شهاب_مهدوی | عضوشوید 👇 @shahab7587