eitaa logo
روزنامه هگمتانه |hegmataneh_news_ir
5.6هزار دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
15.5هزار ویدیو
1.5هزار فایل
اولین روزنامه همدان مرکز تمام ارزش‌های تمدنی ایران http://eitaa.com/joinchat/2849570837C5d482394c3
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ✅ ای شِبای ماه مِوارک اَ حال هم خِوَر بیگیرین ای شِبا خیلی عزیزه، همه مان مِهمان سفره خداییم. خدا خوشش میایه‌ای شبا ما اَ حال و احوال هم خِوَر بیگریمان. سراغ هم بریم. بیوینیم فامیلِمان، همساده‌مان، آشنا روشنامان، شی مُکنن، حال و احوالشان چه جوره. شاید ای روزا زندگیامان یِی جوری شده که کمتر اَ همدیگه خِوَر داریم. دیه مثه اُ قِدیما نیس که هر روز به هم سر می‌زِدیم. هرکی سِرِش گرم کار خودشه. وِلی میان ماه رِمضان که آدِما دلشان به خدا نزدیک تِره، زِمان خوبی پیش میا که اَ حال هم با خِور بشیم. بریم بینیشیم دِور هم، صله رحم به جا بیاریم. همدیگه رِ بیوینیم، دلتنگیمان دِرا. اِگر کسی کمکی ماخا نیازی داره، دِسِشه بیگیریم. اَ قِدیم گُفدَن چراغی که به خانه رواس به مسجد حرامه. وَخدی میان فامیل و آشنامان یکی نیازی داره، ما اول اَ همه میوا دِسِ اُنه بیگیریم. خلاصه از ای شِبای پرخیر و بِرکت استفاده کنین ننه جان! 🌐 https://www.hegmataneh-news.ir/sl/70247 @hegmataneh_news_ir
⭕️ ✅ جاروکُله 🔹گویش مردم همدان میراث گرانبهایی است که از زبان‌های کهن ایرانی به یادگار مانده‌ است و کاربرد واژه‌های کهن در این گویش بیانگر این موضوع است. 🔹 برخی اصطلاحات همدانی که ممکن است گاه به فراموشی سپرده شده‌اند معنی و ترجمه گشته است 👇 ▪️کوزه اِشکِسدَن: رسمی که در آن کوزه‌های شکسته را در پایان سال می‌شکستند. ▪️جارو نرمه: جارویی که با آن چال کرسی را در مراسم خانه تکانی و جمع کردن کرسی‌ها می‌روبیدند. ▪️جاروکُله: جاروای که کهنه و کوتاه (کُله) شده بود و در پایان سال در مراسم چهارشنبه سوری سوزانده می‌شد. ▪️سبزه رِخدَن: رسم کهن سبزه ریختن که در آن دانه‌های گندم، عدس، ماش و غیره را می‌خیساندند و برای پای سفره هفت سین سبز می‌کردند. 🌐 http://www.hegmataneh-news.ir/sl/70400 @hegmataneh_news_ir
⭕️ ✅ پی سوز و یِی سو سوی نورش دِلمانِ خوش می‌کرد اُ قِدیما خو ایجو برق و روشنایی زیاد نِبود، مردم اَ چراغایی اسدِفاده می‌کردن که یا وا روغن می‌سُخد یا وا نَفد و ای چیزا. آقام می‌گُف: یِی سوسویی میان تاریکی شِبا خودش بِرامان کلی نعمت بود و دلمانِ خوش می‌کرد که نِماندیم تاریکان. مِثلا یکی اَ چراغای قِدیمی، پی سوز بوده. چراغ خیلی ساده ای اَم بوده... می‌ماند همو ای چراغ الکلیای حالا. میانش رِوغن گیاهی یا پی حیوانا رِ که آب کرده بودن می‌رِخدَن، اُوَخ فیتیلِشه که روشین می‌کردن، می‌سُخد و نور می‌داد. پی سوزا جورواجور بودن، مِثلا مسی یا سفالی... وِلی کار همِه شان یِیجور بود. یِی مخزِنی داشدَن که رِوغِنِ می‌رِخدَن میانش، یِی فیتیله اَ جنس نخ ضخیمَم میانش مییَشدَن. آقام می‌گُف: پی سوزا رِوشنایی کِمی داشدَن، تازه یِی وخدا قانقا دودَم را می‌نداخدَن. اِگِرَم باد و باران می‌شد، دیه قابل اسدِفاده نِبودن. میان جاهای سربسدِه رَم اَ دِسِ دودشان نیمی شد زیاد ازَشان اسدِفاده کرد، آدم خفه خان می‌گرِف. وِلی خُب اُ زِمانا دیه چراغ نِبود، مردم اَ همینم وا صرفه‌جویی اسدِفاده می‌کردن که بی‌رِوغن نِمانَن. البته پی سوزا مال خیلی قِدیما بودن، عمرشان اَ مِنَم بیشدِره نِنه جان. کم کم که نفدِ سفید آمد، چراغای بعدیم دُرُس شدِن و لمپا و گرسوز و... آمدن. حالا اَزُنارَم بِراتان می‌گم اگر خدا وخد و وسعتی داد... 🌐 http://www.hegmataneh-news.ir/sl/70537 @hegmataneh_news_ir
✅ آدم می وا پُشدِ دِسِشَم بِپا 🔹خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️آدِمِ مارگِزیده اَ رِسمانِ آلا چیل چیل می ترسه: آدم مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. یعنی فردی که بلایی دیده یا تجربه ی بدی داشته احتیاط کار می‌شود. ▪️آدم میانِش گُم می شه: آدم در آن گم می‌شود. یعنی جا و مکان وسیعی است و یا لباسی بسیار گشاد و بزرگ است. ▪️آدم می مانه ماطَل به کدام سازش بِرَخصه؟: آدم معطل می ماند به کدام ساز او برقصد؟ یعنی اراده و نظر ثابتی ندارد و هر لحظه سخنی می گوید؛ نمی‌توان به حرف‌هایش اعتماد کرد. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ هَشده سِرِ اِنگوشدِش می چرخانِتِمان. و یا هَشدِتِمان سِرِ کار. ▪️آدم می وا پُشدِ دِسِشَم بِپا: آدم باید پشت دستش را هم نگاه کند. یعنی نگاه آدمی باید به همه‌ی جهات باشد و فقط از یک جهت به مسائل نگاه نکند. @hegmataneh_news_ir
⭕️ ✅ آدم می وا جایی چهچه بِزِنه که بُلوُل نِباشه 🔹خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️آدم می‌وا جایی چهچه بِزِنه که بُلوُل نِباشه: آدم باید جایی چهچه بزند که بلبل نباشد. یعنی انسان باید موقع شناس باشد و جایگاه خود را بداند. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. و یا جایی بینیش که وَخنِیزانِنِت. ▪️آدم می‌وا دِسِ پیشِ داشدِه باشه: آدم باید دست پیش را داشته باشد. یعنی در زندگی باید آینده‌نگر بود. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ آدم می وا فِگرِ فرداشَم بُکُنه. ▪️آدِمِ ناشی به کادان می‌زِنه: آدم ناشی به کاهدان می‌زند. یعنی فرد بی‌تجربه کار را خراب می‌کند. کار را باید به کاردان سپرد. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ کار هر بز نیست خرمن کوفتن. ▪️آدِمِ ناشی سُرنا رِ اَ سِرِ گشادِش می‌زِنه: آدم ناشی سرنا را از سمت گشادش می زند. یعنی فرد ناآگاه کار را درست انجام نمی‌دهد و ممکن است برعکس عمل کند. انجام هر کاری به تجربه و آموزش نیاز دارد. @hegmataneh_news_ir
✅ وا کتاب روزای زندگیتان چَن بِرابر می‌شه اَزُ بِچِگیم یادُم میایه که نِنه‌م برامان اَ حکایِتای گلستان ماخواند. برامان اَ داستانای شاهنامه می‌گف. وَختایی که سِرِش خلوت می‌شد، ما رِ صدا می‌کرد که بینیشیم وِرِش بِرامان مِتَل بگه. ما رَم دِورِش جَم می‌شدیمان و وا یِی دقِتی گوش می‌دادیم که نِگو. خیلی خوشِمان میامد. نِصمِ بیشدِرِ قصه‌هاشه حفظ بودیمان. مَ همیشه دِلُم ماخواس سِواددار بشم تا خودُم بتانم کتاب باخوانم. حالا وختی می‌وینَم، ای همه کتاب هَس و ماشالا همه‌ی بِچا رَم با سِواد، تعجب مُکُنم بِرِی شی آمار مطالعه پاینه!؟ نیمی دانم پچا آدم قدر چیزی که داره رِ نیمی دانه. وختی ما بِچه بودیم، ای همه کتاب نِبود، خیلیا بی‌سِواد بودن؛ ما دِلِمان لک می‌زد بِرِی خواندن. حالا که ای همه کتابای رنگ و وارنگ هَس، میوا التماس مردم کنن که یِی صَفه‌ی کتاب باخوانن...👇 🌐 http://www.hegmataneh-news.ir/sl/72067 @hegmataneh_news_ir
✅ آسَر روئِه رِ نِگَر می داره، زن شوئِره 🔹خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️آسّا بیا، آسّا برو که گُروِه شاخِد نِزِنه: آهسته بیا آهسته برو که گربه شاخت نزند. یعنی محافظه کار و آینده نگر باش و به دنبال دردسر در زندگی نگرد. ▪️آسَر روئِه رِ نِگَر می‌داره، زن شوئِره: آستر رویه را نگه می‌دارد، زن شوهر را. یعنی زندگی مرد با وجود زن سروسامان می‌گیرد. و همسر خوب پشتیبان شوهر خود است. ▪️آسمان به زِمین نیمیا: آسمان به زمین نمی‌آید. یعنی کار انجام شدنی است و با انجامش مشکل بزرگی به وجود نمی‌آید. ▪️آسمانِ جارو کردن: آسمان را جارو کرده‌اند. یعنی بارندگی نیست و خشکسالی شده است. ▪️آسمان چُتِّش برده: آسمان چرتش گرفته است. یعنی خیری نمی‌رسد، اتفاق خوشی نمی‌افتد. گشایشی در کار حاصل نمی‌شود. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ دِرِ خیر به رومان بَسدِه. 🌐 http://www.hegmataneh-news.ir/sl/72649 @hegmataneh_news_ir
✅ یی دِسی گوشت و گربه ✍️محمد صیفی کار همدانی ▪️ پسر مشدَسِن قصاب بِچه که بودم یِی روز عَرصی رفتم دِمِ دِرِ خانه دیدم یِی گُربِی عینهو قدیم مِدیمای مجسمِی شیرسنگی چُتِشه زده قِدِ دیوارُ نِشته آخه ای سنگ شیرامانِ که اَ یِی رِگِی سنگ مُشکی میان اُ هَمِی سنگ زرد خاقانی بالای کوه خورزِنه کَندن اِودَن؛ اوجور مِثدِ کرم نبود که دِس و پا داشتن، نشته بودنُ چار چشمی مراقب اوضا بودن. القصه اَ در که دِرامِدَم در، دیدم چشماشِ راق کرده و زُل زِد میان گُلارام منم کم نیِودِمَ هما اوجور که اُ می‌پایدِش. منم پایدم...👇👇👇 🌐 https://www.hegmataneh-news.ir/sl/74357 @hegmataneh_news_ir
✅ آسیاوِ پاینِ بِرفوشَم یا آسیاوِ بالا رِ؟ 🔹خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️ آسیاوِ پاینِ بِرفوشَم یا آسیاوِ بالا رِ؟: آسیاب پایین را بفروشم یا آسیاب بالا را؟ یعنی پولی ندارم و نمی‌توانم تهیه کنم. هرگاه از کسی پولی بخواهند که پرداخت آن در توانش نباشد این عبارت را به کار می‌برد. در اصطلاح مشابه گفته می‌شود؛ باغ بالا رِ برفوشم یا باغِ پاینِ؟ اَ کِفِ دِسُم مو بکن. ▪️آسّین سِرِ خوده: آستین سر خود است. یعنی متکی به نفس و خودساخته است. ▪️آسّین سِرِ خود بار آمِده: آستین سر خود بار آمده است. یعنی خود ساخته و مستقل تربیت شده است. ▪️آسّینِ نِو بُخور پِلِو: آستین نو بخور پلو. یعنی شخصیت آدمی به لباس نیست. اشاره به حکایتی قدیمی دارد که در آن فردی با لباس مندرس به مجلسی رفت و کسی به او اعتنایی نکرد بعد که با لباسی نو وارد همان مجلس شد، به گرمی از او پذیرایی شد، وقتی غذا را جلویش گذاشتند آستین لباس را در ظرف غذا کرد و گفت: آستین نو بخور پلو. @hegmataneh_news_ir
✅ آشِ تازه بِراش پُخدَن 🔹 خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️آشِ تازه بِراش پُخدَن: آش تازه برایش پخته‌اند. یعنی برایش مشکل و درد سر تازه‌ای درست کرده‌اند. ▪️آشِ خالِته بُخوری پاته نِخوری پاته: آش خاله‌ات است، بخوری یا نخوری به پایت حساب می‌شود. در مواقعی به کار می‌رود که فرد الزاما یا اخلاقا باید کاری را انجام دهد. ▪️آشِ خودشه مُخوره، حلیم حَژ عباسِ به هم می‌زِنه: آش خودش را می‌خورد، حلیم حاج عباس را به هم می‌زند. یعنی با کار مردم کار دارد و فضولی می‌کند. ▪️آش خوره: آش خور است. یعنی تازه وارد کار یا جایی شده است. 🌐 https://www.hegmataneh-news.ir/sl/74827 @hegmataneh_news_ir
✅ بی‌آبی شوخی نیس ⭕️ اُ قِدیم مردم آبه ایجو هِدَر نیمیدادن ای روزا همه میدانیمان آب خیلی کِمِه، خیلی شهرا به مشگل کمبود آب برخوردن. میانِ ای گرما و تابستان داغ، خب آب کم میایه. دیه مِثِه قِدیما رَم نیس که قِناتا و چشمه‌ها رِوان باشن. خیلی اَ چاها رَم خش شده. حالا درُسه که بی‌برنامگی باعث شده به ای وض بفتیمان وِلی دیه الان کار اَ کار گذشدِه و میوا همه‌مان دَس به دِسِ هم بدیمان که ای یِی ذره آبی که داریمه دُرُس مصرف کنیم. نیَلیم اینم هِدَر بره. اُ قِدیم مردم قدر همه چیه بِهدَر می‌دانستن. آبه ایجو هِدَر نیمیدادن. حِواسِشان بود چِجو مصرف کنن که بی‌آب نِمانَن. ولی ای روزا خیلیا فِک مُکُنَن پولشه میدیمان، پول، پول، همه چیزه وا پول می‌وینَن. عزیزُم! نِنِه جانُم! یِی چیزایی هَس که پول جاشه نیمیگیره. او وختا که اُ همه زحمت می‌دادن به خودشان قِنات می‌زِدن، چاه می‌کندن... بی‌خود نِبوده، خیلیاشان پولم داشدَن، زیادم داشدَن، وِلی به فِرک مردمم بودن، کار خیر می‌کردن، باقیات صالحات بِرِی خودشان می‌ذاشدَن. ما هرچی آب زیرِ زِمین بود کشیدیمان، حالا که ایجو ماندیم خُشکان دیه خُب، حداقل حِواسمانه جَم کنیم. کم مصرف کنیم، چیزایی که می‌گن بِشِمان بِرِی مصرف دُرُسِ آب خوب یاد بیگیریمان، انجام بدیم. والا بی‌آبی شوخی نیس. ما که سِندِمان بالاتِره بِهدَر می‌دانیم چه مصیبِتیه بی‌آبی. آبه دُرُس مصرف کنیم، ایشالام که نِمانیم خُشکان. @hegmataneh_news_ir
✅ آشِ کَشگَگ پُخدَم پُر نخود، بَخجِتِ هَشدَم زیر لانجین، گُروِه خورد 🔹خیلی از نوجوانان و جوانان امروز کلمات متداول در همدان قدیم حتی به گوششان نرسیده است و باز هم این کلمات و واژه‌های قدیمی هستند که می‌توانند خاطرات گذشته را برایمان زنده کنند و به کمک جوان‌تر‌هایمان بیایند تا بشناسند راه و رسم زندگی را در گذشته‌ شهرشان. ▪️آشِ دَن سوزیَم نیس: آش دهان سوزی هم نیست. یعنی چندان مورد پسند و مطلوب نیست. ▪️آشدیانِه اِودِه بِرام: برایم آشتیانه آورده است. یعنی هدیه‌ای برای آشتی‌کنان برایم آورده است. ▪️آش شُله قِلمکار دُرُس کرده: آش شله قلمکار درست کرده است. یعنی کار را در هم آمیخته و نظم و ترتیب را رعایت نکرده است. ▪️آشِ کَشگَگ پُخدَم پُر نخود، بَخجِتِ هَشدَم زیر لانجین، گُروِه خورد: آش کشک پرنخود پختم و سهم تو را هم زیر لانجین گذاشتم اما آن را گربه خورد. یعنی برایت زحمت زیادی کشیدم اما همه از بین رفت. ▪️آشِ کَشگیه: آش کشکی است. یعنی جدی نیست، مقاوم و پایدار نیست. 🌐 https://www.hegmataneh-news.ir/sl/75025 @hegmataneh_news_ir