✍️ جبران محبت
▫️وقتی به خانه میآمد، من دیگر حق نداشتم کار کنم! بچه را عوض میکرد، شیر برایش درست میکرد، سفره را میانداخت و جمع میکرد، پا به پای من مینشست لباسها را میشست، پهن میکرد، خشک میکرد و جمع میکرد! آن قدر محبت به پای زندگی میریخت که همیشه به او میگفتم: درسته که کم میآیی خانه، ولی من تا محبتهای تو را جمع کنم، برای یک ماه دیگر وقت دارم! نگاهم میکرد و میگفت: تو بیشتر از اینها به گردن من حق داری!
#زندگی_به_سبک_شهدا
#محبت
Eitaa: 🆔️@mahdavion_pardisfarabi
Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
Instagram: 🆔http://instagram.com/H.Mahdaviyoon
💢همه جور شاگردی داشت. از حزب اللهی ریش دار تا صورت تراشیده تیریپ آرت. از چادری سفت و سخت تا آنها که مقنعه روی سرشان لق می زد.
🎀یک بار یکی از همین دخترهای بد حجاب همراه دوست محجبه اش آمده بود پیش دکتر. پیش پای هر دوشان بلند شد. جواب سؤالات هر دوشان را داد. هر دوشان را هم خطاب می کرد «دخترم». اذان گفتن . نگفت «بروید بعد نماز بیایید» . همان جا آستین هایش را بالا زد. سجاده کوچکی در دفترش داشت که هر وقت فرصت نماز جماعت نبود، در دفتر نماز اول وقتش را می خواند.
📿یک سال بعد، آن دختر بد حجاب، در صف اول نماز جماعت دانشگاه بود و قرآن بعد از نمازش ترک نمی شد. شهید دکتر مجید شهریاری این طور شاگرد تربیت می کرد.
#شهید_شهریاری
#زندگی_به_سبک_شهدا
Eitaa: 🆔️@mahdavion_pardisfarabi
Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
Instagram: 🆔http://instagram.com/H.Mahdaviyoon