eitaa logo
هیئت دانشجویی مهدويون دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
238 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
480 ویدیو
19 فایل
﷽ حسينيه مجازى هيئت مهدويون دانشکدگان فارابــى دانشگاه تهــــران 🔷 ارتباط با ادمین کانال: 🔷 @Mahdi_shmsd 🔸️کانال تلگرام🔸️ https://t.me/heiat_mahdavion 🔸️کانال اینستاگرام🔸️ https://instagram.com/farabi_hmq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 بسم رب شهدا و الصدیقین 🌱 به حاج حسین نگاه کردم و بابُهت گفتم مگه میشه با این آب وضو گرفت؟ حاج حسین با حالت جدی عمامه سفید رو سرش مرتب کرد و گفت: نه برادر وضو با این آب باطله من نمی‌دونم چرا این پیرمرد داره با این آب گل آلود وضو میگیره ... حاج حسین راست می‌گفت آب داخل گودالِ سه راه شهادت خیلی گل آلود بود. با کلافگی استغفراللهی گفت و به سمتم برگشت +محمد حالا چجوری به این بنده خدا بگیم وضوش باطله که ناراحت نشه؟ _والا نمی‌دونم حاجی حالا بیا بریم پیشش ببینیم چی پیش میاد... قبل اینکه ما بریم پایین ،پیر مرد از گودال اومد بالا و یه راست اومد سمتمون. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: خیلی وقت اینجا خادمین؟ حاج حسین با لبخند گفت :یه بیست روزی هست الحمدالله توفیق شده خادم این منطقه باشیم. پیر مرد با صدای آرومی که انگار از ته چاه در میومد گفت : خدا قوت میخواستم بپرسم از اینجا تازگی ها هیچ شهیدی تفحص نشده؟ با تعجب پرسیدم چطور پدر جان؟ صورت گندمیش که خاکی شده بود کمی قرمز شد و چشمای مشکی اش پر از اشک شد... حاج حسین دستشو گذاشت رو شونه پیر مرد و با صدای آرومی گفت: پدر جان چرا ناراحت شدید؟ پیر مرد لبخند تلخی زد و با دستهای استخوانی و پینه بستش لودر مکانیکی قدیمی که کنار گودال آب بود رو نشون داد و با همون بغض گفت: پسرم راننده همین لودر بود تو همین گودال وقتی که سرش و به بغل گرفته بودم شهید شد اما بخاطر عملیات نتونستم جنازشو برگردونم،خیلی دلم براش تنگ شده. هر سال میام اینجا و با خاک گودال تیمم میکنم امسال تو گودال آب پر شده بود وضو گرفتم، من از خاک اینجا بوی یوسفم استشمام میکنم. هنوز حرفش تموم نشده بود که قطرات اشک صورت نورانیش خیس کرد. کُپ کرده بودیم ،نمیدونستم باید چی بگم و چی کار کنم. فقط تونستم در آغوشش بگیرم و دستای مهربونش بوسه بزنم. از اون روز سالهاست که میگذره من پسر دار شدم و هر بار که به چهره پسرم نگاه میکنم یاد پیر مرد میوفتم و با خودم میگم یعنی منم یه روزی راضی میشم پسرمو در راه اسلام فدا کنم یا نه ؟؟؟ 🖋️ Eitaa: 🆔️ @mahdavion_pardisfarabi Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«قله دفاع مقدس» شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔸دفاع مقدس ما جنسش این است. یعنی نسبت به همه دفاع‌های مقدس دیگری که وجود دارد، یک حالت مادر دارد. 🔸محوریت و قدسیت دارد. نمی‌توانیم بگوییم که اگر دفاع مقدس وجود نداشت، یعنی این نوع دفاع که در دفاع ما اتفاق افتاد که موضوعات معنوی در اعلی‌ترین شکلش بروز داده شد؛ تبلیغات دینی در اعلی‌ترین شکلش بروز داده شد؛ موضوعات اعتقادی و عبادی در اعلی‌ترین شکلش، بدون ذره‌ای انحراف نمایش داده شد؛ ایثار، جهاد، شهادت، در اعلی‌ترین شکلش نشان داده شد؛ مدیریت و رابطۀ مدیر و زیر مجموعه دقیقا اگر بخواهیم تطبیق بدهیم با نادرترین صحنه‌های صدراسلام قابل تطبیق است. Eitaa: 🆔️ @mahdavion_pardisfarabi Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
بوی عطر عجیبی داشت. نام عطر را که می‌پرسیدیم جواب سر بالا می‌داد. شهید که شد توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ‌گاه عطری به خود نزدم، هر وقت خواستم معطر بشم از تـه دل می‌گفتم: «السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام» شهید حسینعلی اکبری Eitaa: 🆔️ @mahdavion_pardisfarabi Telegram: 🆔 t.me/heiat_mahdavion
📎 شهید محمد باقر مؤمنی راد؛ شهیدی که امام حسین برایش پیام فرستاد! نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی. پیام شفاهی، وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخوانی. وقتی بیدار شد حال بارانی داشت. چند شب بعد هـم شهید شد. امام حسین (ع) آمده بود دنبالش... راوی: حاج علی سیفی کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۴۷ .
چگونه از جان نگذرد آنكس كه می‌داند جان، بهای دیدار است.... 🌱 [سید شهیدان اهل قلم،آوینی]