فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
#شهیـدگمنـام
تمام آرزوهاے پدر
و تک تک خاطرات مادر
و تمام لحظه هاے خوبے که
حالا حسرت شده
بـــراے پــدر و مــادرت
اینجا خلاصه شده
در این حجله بالاے مزار تو؛
در یک قاب پر از عکسهایت . . .
📿اللهُمَصََلِعَلےمُحَمَّدِوآلِمُحَمَّدوَعَجِلفَرجَهُم 📿
"شهــ گمنام ــیـد"
🔴 خبــر فــوری
یکی از شهدای مفقودالاثر ابوزیدآباد شهرستان آران و بیدگل شناسایی شد؛
🌷 شهید حسین نوروزی که در سال ۱۳۹۶ بهعنوان شهید گمنام در شهرستان بهمئی کهگیلویه و بویراحمد دفن شده بود، از طریق انجام آزمایش DNA شناسایی شد.
سرباز شهید حسین نوروزی سال ۱۳۶۷ در منطقه فاو به فیض شهادت نائل گردید و پیکر پاک و مطهرش در منطقه برجای ماند.
پیکر مطهر این شهید پس از سالها با تلاش گروههای تفحص کشف گردید اما علیرغم تلاشهای انجام شده شناسایی نشد و در سال ۱۳۹۶ بهعنوان شهید گمنام در شهرستان بهمئی استان کهگیلویه و بویراحمد تشییع و تدفین گردید.
اکنون این شهید عزیز از طریق آزمایش DNA شناسایی گردید و خانواده محترمشان پس از ۳۴ سال از چشمانتظاری درآمدند.
"شهــ گمنام ــیـد"
14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔘لحظه خبر دادن به مادر
شهیدحسین نوروزی
بعد از ۳۴سال فراق
📹اکبری نژاد
"شهــ گمنام ــیـد"
11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 کلیپی بسیار زیبا از شهدای کربلای خانطومان؛
"شهــ گمنام ــیـد"
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
📨#خاطرات_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #سعید_سیاح_طاهری
💠عذرخواهی از یک جوان
🎙راوے: دوست شهید
پیــــرمــــردی👨🦳
در مراسم شهادتِ حاجسعید،
خیلــــی بیتابــــی میکــــرد
پرسیدم ببخشیـــد پدرجــــان👋
شما چهکارهی آقای طاهری هستی؟
گفتش
کارهای نیستم😊
ولی چندوقت پیش،
آقاسعیــــد اومده بود
دَم درِ خانهی ما، در زده بود🚪
دیدم این آقاست
به من گفت پسرت خونه است؟
گفتم بله
گفتش میشــه صــداش کنیـــد⁉️
با خودم گفتم:
این دیگه چی میخواد درِ خونهی ما🧐
بچهام با حزباللهیها سروکار نــداره📿
بچهی ما که ژیگولیــــه🤹
به پسرم گفتم:
بابا برو دم در! یکی کارِت داره⛱
پسرم که اومد پایین،
دوتاییشون پریدن تو بغل هم🫂
قبل از خداحافظی،
یه هدیه هم داد به پسرم و رفت🎁
به پسرم گفتم:
بابا ایشونو میشناختی؟
گفت: نَه بابا ولی
چند روز پیــــش🌤
داشتم تو خیابون راه میرفتم
ایشون با ماشینــــش عبور کرد🚗
آبِ زیرِ تایرِ ماشینش🌊
ریخــــت روی شلــــوار من👖
من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم🤭
ماشینه ایستاد
و ایشون اومد پایین!👣
وای بابا باورت نمیشه
ولی نیمساعت داشت از من
عذرخواهی میکرد و میگفت:
پسرم منو ببخش💔
پسرم من حواسم نبود!
دیگه نگفت من یک چشم ندارم🧏♂
اصلا نصف اینور نمیبینم!
بعد از عذرخواهی گفت: پسرم!
میشه نشانی خونهتون رو بهم بدی🗺
با ترس و لرز دادم!😨
الان هم اومده بود در خونه🏡
برام یه شلوار جین هدیه آورده بود😘
"شهــ گمنام ــیـد"
📌ماجرای شعری که حاج قاسم پشت سنگرش نوشته بود، چه بود؟
✍محمدعلی ایراننژاد، از همرزمان شهید سلیمانی: در والفجر ۸ پشت سنگر فرماندهی حاج قاسم، شعری نوشته بود:
من چه غم دارم که عالم، آتش است
سوختن گر خواهد او، بر ما خوش است
کاش جان بسیار بود، آتش مدام
کان درو میسوخت با شوق تمام
عشق با دشوار ورزیدن خوش است
چون خلیل از شعله، گل چیدن خوش است.
این شعر را قبل از عملیات والفجر ۸ حاج قاسم نوشته بود. در آن عملیات، اولین فرماندهی که از ما شهید شد، احمد امینی فرمانده گردان ۴۱۰ لشکر ثارالله از رفسنجان بود. وقتی حاج قاسم از شهادت امینی باخبر شد، بسیار بیتابی میکرد، اما روحیه خود را حفظ میکرد و با خواندن این شعر آرام میگرفت. حاج قاسم صبح قبل از روشن شدن هوا خودش به استقبال فرمانده شهیدش رفت و در میدان بود و حتی تا پایان عملیات، آن سمت اروندرود فرماندهی میکرد.
"شهــ گمنام ــیـد"
ما نیاز به نیرویی داشتیم که تو سنگر بنشینه و تفنگی دست بگیره و هر ۲٠ دقیقه یه بار، تیراندازی کنه تا داعشیا بدونن که اینجا هنوز نیرو هست.
تو این راه قبل از اومدن نیروهای ما چند تا شهید عراقی داده بودیم.
می گفت: من یه اسلحه رو طوری طراحی کردم که خودش هر بیست دقیقه یه بار تیر اندازی می کرد، این کار چند فایده داشت.
اول اینکه دیگر نیروهایمان شهید نمی شدند بعد اینکه ما به راحتی می تونستیم مقر دشمن رو شناسایی کنیم.
شهید مصطفی عارفی 🌸
"شهــ گمنام ــیـد"
شهیدمحمدرضادهقانمیگن:
شهادتباݪنمیخواهد،حال
میخواهد!'
یعنےرفیقنمازشبخوندن
حالمیخوادنهبال..گناهنکردن
حالمیخواهد؛🚶🏻♂
بهقولشهیدمعزغلامےفکرنکنیم
شهداخیلےکارکردنکهشهیدشدن
نه،شهداخیلےکارهارونکردن
کهشهیدشدن...!🙃
مثلحاجقاسمبودنحالمیخواد
شهداهممثلما
نفسداشتن،میتونستنگناهکننا..
ولے«تقوا»داشتن🌱
رفتارشهداروتحلیلکنرفیقببین
چراخیلےکارهارومیکردنوخیلے
کارهارونمیکردن..؟!🤚🏻
استوری | #راهیان_نور
میان خاک، سر از آسمان درآوردیم
چقدر قمری بی آشیان درآوردیم
وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم
چقدر خاطره ی نیمه جان درآوردیم
چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر
چقدر آینه و شمعدان درآوردیم…