eitaa logo
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
874 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
180 فایل
شروط👈 @Sharayetcanal بیسیم چیمون👇 https://harfeto.timefriend.net/16622644184270 بیسیم چی📞 🌸خواهَࢪاا_خواهَࢪاا🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -حجاب!..🌱 حجابتونومُحڪَم‌بگیرید حتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اینجابچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ دشمݩ
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۲ بهمن سالروز شهادت شهدا را یاد کنیم با یک صلوات :)📿! |
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرگذشت یک پهلوان بسیجی 💪🏽علمدار کانال کمیل: 🔹ولـادت: ۱۳۳۶/۰۲/۰۱ 🔸شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
🌿🌷 گام برداشتن در جاده ی عشق هزینه میخواهد ... هزینه هایی که انسان را عاشق و بعد شهید می کند🕊
به‌ احترام‌بگذاریدکه‌حفظ‌آرامش‌و بهترین‌ برای‌شماست...🌿'
از ابراهیم پرسیدم : آروزیِ شما شھادته درسته؟ خندید و گفت: ذره‌ای از آرزویِ من است من میخواهم چیزی از من نماند مثلِ ارباب بی‌کفن قطعه‌ قطعه شوم اصلا دوست ندارم جنازه‌ام برگردد دلم میخواهد بمانم چون مادر سادات قبر ندارد نمیخواهم مزار داشته باشیم ...💔🕊
همسر‌شما‌براۍ‌خودِ‌شماست،‌نه‌براۍ‌‌نمایش دادن‌جلوۍ‌دیگران..! مۍ‌دانۍ‌چقدر‌از‌جوانان‌مردم‌با‌دیدن‌همسر بۍ‌حجاب‌شما‌به‌گناه‌مۍ‌افتند...!؟؟
••|☘️🌱|•• و‌سـلـٰام‌بَر‌او‌‌ڪھ‌مۍ‌گفـت: خدایـٰا‌عشـــــق‌بھ‌انقـلـٰاب‌اسـلـٰامۍو‌ رهبـر‌ڪَبیر‌‌انقـلـٰاب‌چنـٰـان‌در‌وجـودم شُعـلھ‌‌ور‌اسـت‌‌ڪھ‌اگر‌تڪھ‌تڪھ‌ام ڪنند‌‌ویـٰا‌زیر‌سخت‌ترین‌شڪنجھ‌‌ها قـرار‌گیرم‌او‌را‌تنھـٰا‌نخواهـم‌گذاشـت. _ 💚•••|↫
تولدت مبارک فرشته آسمونی :)🕊💚! ۱۰ صلوات و یک سوره حمد و توحید هدیه کنیم بهشون :)؟!
نعمتی ڪه به تو داده را به رخ دیگران نڪش ... 🪴
همراه با شهید ابراهیم هادی به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می‌دهیم. این هم مثل نمازه. با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل بشیم. انشاءاللّه اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می‌بینی.
شهیدهادۍمیگن:👀 یادگار‌حضرت‌زهراست🚶🏻‍♂ ایمان‌زن‌وقتۍکامل‌مۍشود‌کہ +حجابش‌را‌کامل‌رعایت‌کند🌱
باران‌شدیدی‌در‌تهران‌باریده‌بود.‌خیابان17 شهریور‌،راآب‌گرفته‌بود، چندپیرمرد‌می‌خواستند‌به‌سمت‌دیگر‌خیابان بروند‌مانده‌بودند‌چه‌کنند.همان‌موقع‌ابراهیم‌از راه‌رسید. پاچه‌شلوار‌را‌بالا‌زد.با‌کول‌کردن‌پیرمردها، آن‌ها‌را‌به‌طرف‌دیگر‌خیابان‌برد. ابراهیم‌از‌این‌کارها‌زیاد‌انجام‌می‌داد.هدفی‌جز شکستن‌نفس‌خودش‌نداشت.🕊 مخصوصا‌زمانی‌که‌خیلی‌بین‌بچه‌ها‌مطرح‌بود! ‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌