‹✨💛›
•°
اِۍنَھـٰايَتِآرِزۅۍِمَن!
قَلبِمَنپيشِتۅستتـٰااَبَد…!(:
•°
✨💛¦⇢ #شهیدمحسنحججے
✨💛¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
«صداقتوشهادت»
اتفاقےهمقافیہنشدن؛اگرصادقباشیم... حتماشهیــدمیشویم!💔🥺
انشاءالله همه به این درجه برسیم
#یا_صاحب_الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 خود من هم بخدا خسته ازین بندگیم
🌷 يَا خَيْرَ مَنْ دَعاهُ داع
🦋به نام خدای یکتا 🦋
🌼#گلنرگس
✨#پارت51
📚#یازهرا
_______________________
-به خوب همچیو میدونی هیچی نمیگی
_اره
-به نرگس گفته بودی که امیر حسین چی شده؟
_نه
-چرا نگفتی بهش
_خوب بابا کلی تاکید کردی که نگم بهش
-خب نمیتونستی همون روزی که من اینو بهت گفتم توهم یه کلام بگی نرگس نمیخواد امیر حسینو
_همون جوری که شما تاکید کردی نگم به نرگس نرگسم تاکید کرد به شما نگم 😂
-عجب
خدای من یکم عقل نداری تو خنگ
بلند شو بریم
_باباا😂
-زهرمار
_گوشی نرگس داره زنگ میخوره😂
-بده خودم
_میخوای جواب بدی؟!
-بدش من دیگه
-الو
_اقای محترم میشه یه کلام به من بگی کی هستی چرا جواب میدی هر دفعه
-با نرگس مگه کار نداری؟!
_اره اره گوشی رو بده بهش
-نرگس حالش خوب نیست تو بیمارستانه
_چرا؟
چیشده؟
کدوم بیمارستان!؟
کجایه؟
چه اتفاقی براش افتادا؟
ادرسو بگو؟
(بابام ادرسه بیمارستان و داد تا بیاد اینجا
بابام گفت وقتی ارسلان اومد با هم میریم پیش نرگس)
_بابا
-بگو
_یه چیزی بگم
-بگو خب
_من مطمئن نیستم که ارسلان خواستگارشه 😂
-میکشمت آرمان
چی میگی
یعنی چی مطمئن نیستی
پس کیه این
_ ندیدی گفت ارسلان همکلاسیش
-اره اگه همکلاسی معمولی بود فقط درباره درس میپرسید اینقدر نگرانش نبود دیگه.. نمیخواست ببینش باهاش حرف بزنه..
این جور که تو حرف میزنی اینطور مطمئن نیستی که نرگس امیر حسین ونمیخواست
_نه بخدا اینو مطمئنم 😂
خودش گفت 😂بخدا خودش گفت
قسم خوردم بابا
-از این قسما زیاد میخوری تو
_عههه
(یه پسر وارد شد به نظر میومد مذهبی باشه تیپش کاملا مذهبی بود
گوشیشو برداشت شماره نرگسو گرفت
با بابام رفتیم کنارش
_اقا پسر اسمت ارسلانه؟!
_بله چطور؟!
#ادامه_دارد