انشاءاللّٰھظھورآقامون🌿^.^!
#بخونیمبرـاےظھورهرچہزودتر . .( :🕊!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم یعنی کسی در
شهر خود سر می کند اما
دلش در کوچه های دور
مشهد مانده آواره...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت 🙂
بی صدا ببینید
لحظه ى شهادت
عاشقى از لبنان
از لبنان آمده بود و در قم تحصيل مى کرد ، آن شب در فاو بوديم
شب قدر بود ، شيخ از راه رسيد و گفت:
" مرا به خط مقدم ببريد"
ويک راست با بچه ها به درياچه نمک رفت تا با عاشق ترين ها دعاى
جوشن کبير را هم ناله شود.
آخرين " الغوث " ها را که مى گفت ، خدا جواب استغاثه اش را داد
و گلوله خمپاره اى وسيله اتصال او به دوست شد
او شيخ محمد رملاوى روحانى مبارز لبنانى بود که اينک در گلزار
شهداى قم آرميده است.
"شهــ گمنام ــیـد"
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊
🕊
🌷
#تفحص_شهدا
🌷خاطره بچه هاے تفحص از عملیات تفحص در سال 94همزمان با ایام سالگرد ارتحال امام:🌷
به یاد دارم چندسال قبل در سالروز رحلت امام خمینی(ره) در جزیره مجنون پیکر مطهر سه شهید والامقام تفحص شد ڪه سربند لبیڪ یا خمینی به سر داشتند .
تعدادی از نیروهای عراقی ڪه با ما ڪار می ڪردند پس از تفحص شهدا وقتی ڪه متوجه شدند آن روز ؛
روز و سالگرد ارتحال امام است در ڪنار شهدا گریه ڪردند.
شادی روح امام و شهدا صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا....❤️
«شهید #سیف_الله_شیعه_زاده »
از شهدای بهزیستی استان #مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانوادهای ندارد. کم سخن میگفت و...
با سن کم سختترین کار جبهه یعنی
«بیسیمچی» بودن را قبول کرده بود
سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم،
سینه و شکمش را شکافتند!!
ولی چیزی نصیب آنها نشد ...!!
"شهــ گمنام ــیـد"
💌#خاطرات_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #سید_محمد_حسینی
♨️از «سید طلا» تا «ننــــه»
🎙راوے: همسر شهید
همه همرزمان سید محمد در سوریه🇸🇾
به او «سید طلا» میگفتند😇
چون هم اخلاقش واقعا طلا بود
و هم دو تا دندانِ✌️🦷
با روکشِ طلاییرنگ داشت🎖
در عین آرامــــش و کمحرفی،
بسیــــار شـــوخطبــــع بــــود😃
و اگر کسی از او کمکی میخواست،
محال بود دست رد به سینهاش بزند💞
آنگونه که فهمیدهام،
گاهی که به رزمندهها غذا نمیرسیده🍗
سیدمحمد همه آنهایی را
که غــــذا نخورده بودند🤒
دور هــــم جمــــع میکــــرده
و فوراً غذایی تدارک میدیده است🥫
بهخاطر دستپخت خوب🧑🍳
و مدیریتش در این قبیل کارها🧮
دوستانی که با او صمیمیتر بودهاند،
بهشوخیبهاو«ننه»هممیگفتهاند🧑🎄😁
"شهــ گمنام ــیـد"
#هلهله_عراقیها_بالای_سر_شهید_شاهرخ....
🌷شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند، با شلیکهای پیاپی گلولههای آر.پی.جی و هدف قرار دادن تانکهای دشمن مانع پیشروی آنها میشد. چند تانک دشمن را منهدم کرد. ساعت ده صبح بود. فشار دشمن هر لحظه زیادتر میشد برای زدن آر.پی.جی بلند شد و بالای خاکریز رفت. يکدفعه...
🌷یکدفعه صدایی آمد. برگشتم و ناباورانه نگاه کردم. گلولهای از تیربار تانک به سینهی شاهرخ اصابت کرده بود. او روی خاکریز افتاده بود. عراقیها نزدیک شدند. مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود. از کمی عقبتر نگاه کردم عراقیها بالای سر او رسیده بودند، از خوشحالی هلهله میکردند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بدون سر او را نشان داد.
🌷گوینده عراقی گفت: ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم. دو روز بعد دوباره حمله کردیم. به همان خاکریز رسیدیم. اما هیچ اثری از پیکر شاهرخ نبود هر چه گشتیم بیفایده بود. او از خدا خواسته بود همه گذشتهاش را پاک کند. میخواست چیزی از او نماند. نه نام، نه نشان، نه قبر، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. پیکر سردار شهید شاهرخ ضرغام هرگز پیدا نشد....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز جاویدالاثر شاهرخ ضرغام ملقب به حر انقلاب اسلامی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
📌شهید سلیمانی موجب شکست اهداف آمریکا شد
✍منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه:نگاه نافذ و درست شهید سلیمانی این بود که آمریکاییها به دنبال شکلگیری دو رژیم در عراق و افغانستان هستند که متحد آمریکا و ضد ایران باشند.
من شهادت میدهم تدبیر هوشمندانه، برنامهریزی و پیگیری جدی سپهبد شهید سلیمانی موجب شد، نقشه آمریکا در عراق و افغانستان محقق نشود و این یعنی اگر جمهوری اسلامی ایران دست پیش نگیرد، پس میخورد.
"شهــ گمنام ــیـد"
اولین بار که بعد از ۳۰ سال حمید را دیدم در فرودگاه شهدای ایلام بود، علی اکبرم دو متر قد داشت، رعنا و بلند بالا بود، علی اصغر تحویل گرفتم، زخم داغ حمید هیچوقت کهنه نمی شود، ۹ سال لباس سیاه به تن کردم، هنگامی که به سوی تابوت حمید به راه افتادم به بانوی کربلا توکل و توسل جستم تا خویشتندار باشم، همینگونه نیز شد.
لتماس کردم اجازه بدهند شب را در کنار حمید باشم؛ اما مسئولان قبول نکردند.
مایل بودم خودم فرزندم را در خاک دفن کنم، بر رویش سنگ لحد بگذارم و خاک بپاشم، تمایل داشتم این اسماعیل را که ۳۰ سال پیش قربانی شده بود به ساحت سیدالشهدا (ع) هدیه کنم، آقایان حاضر در روز خاکسپاری برای رعایت حال من که قلبم به سختی می زد؛ اجازه ندادند وارد قبر شوم؛ بنابراین در گوشه مزار نشستم و ضمن دیدن آیین دفن فرزندم در خاک، با خدا و رسولش به راز و نیاز پرداختم.
"شهــ گمنام ــیـد"