eitaa logo
عفاف وحجاب
509 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
188 فایل
ارایه مطالب ناب در زمینه عفاف و حجاب و قران ادرس سایت : http://zahraiyan.ir/ ویدیو های جذاب را در کانال ما در اپارات دنبال کنید https://www.aparat.com/zahraiyan لینک کانال دوم : @kanonemahdavi ارتباط ادمین ها: تبلیغات و تبادل: @zahrayan313 @YaZahra14213
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلهَدفُ وَاضِح وَمحددٌ وَ دقیِق " إِزَالةِ إِسرائیل فِی الْوُجُود " هـدف واضح و روشن و دقیق است پاڪ ڪردن اسرائیل از صفحۂ روزگار #شهید_جواد_محمدی #طریق_القدس ✊✌️ ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ تـو تمام دلخوشی ام، بـرای آغازی دوباره ای! همین ڪه باز هم، به انتظار اولین سلام صبح نشسته ام، همه هراس های زمین را ازدلم بیرون می‌ڪند!  💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
عفاف وحجاب
خدا می تونست جایِ شما رو عوض کنه ... اونوقت بازم میگین، به من ربطی نداره؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: 🌸 حکایت اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ 🌸 حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: ان شاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... 🌸 حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری... مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم.. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پنجصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!! اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! 🌸 حکایت چهارم: عارفی راگفتند: خداوند را چگونه میبینی؟! گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
📕 ترگل 🌺 20دلیل #روانشناسی برای داشتن #حجاب قیمت روی جلد: 16500 تومان قیمت با تخفیف: 14000 تومان لینک خرید انلاین کتاب: https://basalam.com/sefareshe_ketabe_khoob/product/113010?ref=neXn7 قسمتی از کتاب: من  یک دخترم! زیبا و جذاب! احساسی در من نهفته است به نام دلربایی، انگار باید اوقاتی از روزم را دلربایی کنم. @sefareshe_ketabe_khoob
عفاف وحجاب
قصه دختری است که در دوران نوجوانی و اوایل جوانی علایق و رفتارش به مُدگرایی ، آرایش های غلیظ و پوشش های جلوگرانه معطوف می شد، اما ماجرایی عاشقانه مسیر زندگی او را تغییر می دهد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: 🌸 حکایت اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ 🌸 حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: ان شاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... 🌸 حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری... مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم.. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پنجصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!! اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! 🌸 حکایت چهارم: عارفی راگفتند: خداوند را چگونه میبینی؟! گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
🌸🍃 😇 دختــران❀چــادری 🍃 پیامبر (ﷺ) فرمود: 💠 بهترین زنان امت من زنانی هستند که خوشروتر و مهریه ایشان کمتر باشد. ←من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 252 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
*اثر رضایت پدر در قبر!* آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونهص می‌خواهد - وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. 🍃ايشان مي‌فرمايند اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. ✅گزیده ای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy