دانشگاه حجاب
🦋هنر زن بودن(بخش1،قسمت1) ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_جای
4_300608373114536058.mp3
7.09M
🦋هنر زن بودن (بخش 1قسمت2 )
♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن:
🚫_جایگاه خود را نداند.
🚫_به زن بودنش افتخار نکند.
🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند.
✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود
🎵استاد محمدجعفرغفرانی
#هنر_زن_بودن
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔺شنل قرمزی!🔺
باتوپپرمیگفت:
*برای آدم هرزه چادری و غیر چادری نداره...
دیگه حجاب و چادر برا چی؟
وقتی به چادری ها هم تیکه می اندازن و نگاش میکنن حجاب چه فایده داره؟🙄
⚠️صبر کن دوست عزیز
واقعا بین با حجاب و بی حجاب هیچ فرقی نیست⁉️
*من که فرقی نمیبینم🧐
🤨نمی بینی؟
آها پس بزار مسئله رو واضح ترش کنم تا ببینی...
اول از همه باید بگم، مسئله اینه که همه افراد جامعه که هرزه نیستن🤐
حالا اومدیم و یه مرد مومنی بی اختیار چشم اش به شما افتاد!
اون وقت #بی_حجاب و #باحجاب خیلی فرق داره😉
نکته بعد: کافیه یه نگاه کوچیک توی گوگل بندازی و آمار های تجاوز و آزار جنسی رو تو کشورهایی که مردمشون حجاب ندارن ببینی...
اون وقت متوجه خواهی شد🙃
و البته این ام بگم ها:
تا جایی که ما تو قصه ها شنیدیم،گرگ همیشه دنبال شنل قرمزیه!😁
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید هادی ذوالفقاری🌷
🌱از خواهرانم می خواهم که حجابشان را مثل حجـاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز؛ چون این حجـاب ها بوی حضرت زهـرا (س) نمی دهد!
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خادم شهدا
✖بازهم هتاکی به آمرین عمل به قرآن درمهدتمدن ایران زمین❗
🌷4 نشانه یاران امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف:
1⃣ :اهمیت به نمــــــــاز✅
2⃣ :دادن خمس وزکات✅
3⃣ :امربه معـــــــــروف✅
4⃣ :نـهـی ازمنـکــــــــــر✅
(حج/41)💠
☡ ضربوشتم آمربهمعروف اینبار در دفتر پیشخوان دولت❌
🎙خبرگزاری رسمی حوزه:
⬅ محسن افشین کیا، از ایرانیان مقیم خارج از کشور در گفتگو با خبرنگار:
⬅ برای انجام امور امور اداری به یکی از دفاتر پیشخوان دولت در محله نارمک مراجعه کردم.
❌وارد دفتر که شدم به یک خانم بیحجاب که از لحاظ حجاب وضعیت مناسبی نداشت به صورت خیلی مودبانه و برادرانه تذکر لسانی دادم، ولی این خانم با فحاشی و توهینهای رکیک به بنده توهین کرد و حتی اقدام به کشف حجاب کامل کرد.❗❗
❌عجیب اینکه کارمندان دفتر پیشخوان در حمایت از خانم بیحجاب مرا کتک زدند و به بیرون پرتاب کردند❗❗
⬅اقدام حداقلی ما دراین هتک حرمت ناجوانمردانه❌❌
تماس باستادامربه معروف
📞
02122561218
🔹درصورت تمایل هرگونه همکاری وپیگیری خودرا در آیدی زیربامابه اشتراک بگذارید....
⬅و مشوق ما در پیگیری جدی تراین مسائل باشید.
آیدی ارسال نظرات شما در کارگروه مطالبه گری :
@ZohorAshgh
#تولیدی
#مطالبه_گری
🏴@hejabuni|دانشگاه حجاب🎓
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴به روز باشیم
گزارشی از عملکرد سازمانهای جاسوسی برای تقابل با جمهوری اسلامی در قالب توانمندسازی زنان.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
🇬🇧"انگلیس" از یک بحران بیرون نرفته با بحران جدید مواجه می شه.از بحران سوخت و مواد غذایی تا آمار بالای تجاوز ماموران پلیس
🔻"بوریس جانسون" نخست وزیر بریتانیا با مسدودکردن تلاشها برای تصویب قانونی که آزار و اذیت جنسی در اماکن عمومی را جرم میدانست، خشم وزیر کشور را برانگیخت.
🔻 این موضوع تنشهای جدی را میان "بوریس جانسون" و "پریتی پاتل" وزیر کشور بریتانیا همچنین دیگر مقامات ارشد این وزارتخانه بوجود آورده.
🔻بیش از 180 هزار نفر پس از اعلام فراخوانی از سوی "پاتل" دربارۀ بررسی معضل خشونتهای خیابانی علیه زنان و دختران، به نظرسنجی او پاسخ داده و از مزاحمتهایی که به کرات در طول روز انجام میشود، شکایت کردند.
🔻بسیاری از منتقدان جانسون معتقدند که او آزار جنسی زنان را حتی با وجود قتل افرادی همچون "سارا اورارد" و "سابینا نسا" (معلم 28 سالهای که در ماه سپتامبر به قتل رسید) کاملا اشتباه ارزیابی و تنها به سوت زدنهای خیابانی خلاصه کرده است.
📌بوریس جانسون مدعی شده در حال حاضر قوانین «فراوانی» در این رابطه وجود دارد. او در توجیه مخالفت خود گفت که تغییر قانون به معنای کار بیشتر برای پلیس است.پلیسی که به تازگی رسوایی زیادی در این زمینه به بار آورده.زنان انگلیسی به کی پناه ببرن؟پلیسی که وظیفه برقراری نظم و امنیت رو داره حالا خودش مخل امنیت و آسایش زنان شده
🌐 منبع:https://www.theguardian.com/world/2021/oct/09/priti-patel-johnson-blocks-public-sexual-harassment-law-home-office-pm-offence
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سیزدهم
💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام #امام_حسن (علیهالسلام) خوانده بودم، قالب تهی میکردم و تنها پناه امام مهربانم (علیهالسلام) جانم را به کالبدم برگرداند.
هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، #تهدید ترسناکی بود و تا لحظهای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را میدیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم.
💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس میکردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمیتوانم از جا بلند شوم.
زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمیدانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد.
💠 تنها چیزی که میدیدم ورود وحشیانه #داعشیها به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی میخواست از ما #دفاع کند. زنعمو و دخترعموها پایین پلههای ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دستشان برنمیآمد که فقط جیغ میکشیدند.
از شدت وحشت احساس میکردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمیتوانستم جیغ بزنم و با قدمهایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب میرفتم.
💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو میکوبید تا نقش زمین شد و دیگر دستشان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود.
دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمیچرخید تا التماسشان کنم دست از سر برادرم بردارند.
💠 گاهی اوقات #مرگ تنها راه نجات است و آنچه من میدیدم چارهای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزدهام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلولهای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آنها و ما زنها نبود.
زنعمو تلاش میکرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه میزدند و #رحمی به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت میکشید تا از آغوش زنعمو جدایشان کند.
💠 زنعمو دخترها را رها نمیکرد و دنبالشان روی زمین کشیده میشد که نالههای او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم.
همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب میکشیدم و با نفسهای بریدهام جان میکَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را میدیدم که به سمتم میآمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود.
💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفسهای #جهنمیاش را حس کردم و میخواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد.
نور چراغ قوهاش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :«گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد :«این سهم منه!»
💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد :«از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو میخوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست.
دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که نالهام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این #بعثی شدهام.
💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم.
همانطور مرا دنبال خودش میکشید و من از درد ضجه میزدم تا لحظهای که روی پلههای ایوان با صورت زمین خوردم.
💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمیکردم که تازه پیکر بیسر عباس را میان دریای #خون دیدم و نمیدانستم سرش را کجا بردهاند؟
یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده میشد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه #کربلا شده است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓