⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ ستاره سهیل(٨) کیان، لبخندی از روی صمیمیت زد: «به‌به! داداش آرش! میزونی دادا؟» آرش به‌جای جواب دادن به سوالش، چشمکی زد. با دست به مینو و ستاره که کنارش ایستاده بودند، اشاره کرد. کیان، نگاه احترام‌آمیزی به آن‌ها انداخت. لبخند روی صورتش، شکفت. چشمانش روی صورت ستاره قفل شد. دستش را به عنوان آشنایی به سمت ستاره دراز کرد. ستاره سلامی کرد و به نشانه‌ی صمیمیت، سر انگشتانش را به شقیقه‌اش زد و سریع برداشت: «خیلی مخلصیم. حقیقتش ما توکار دست، مست و این‌جور چیزها نیستیم.» کیان دست معلق در هوایش را آهسته جمع کرد و در جیب شلوارش گذاشت. آرش که کمی سرخ‌شده بود، وسط حرف ستاره پرید: «می‌دونی کیان جون، این ستاره خانم برا خودش ملکه‌ایه. اگه بخوای باهاش باشی، باید خط‌قرمزهاش رو، رعایت کنی. البته ببخشیدها، ولی خب ما هم‌دیگه عادت کردیم، چه کنیم؟» جمله آخرش را رو به ستاره، با لحن شوخی گفت. کیان لحظه‌ای ساکت ماند. سرش را پایین انداخته بود. پای راستش را به حالت بازی روی چمن‌ها کشید. دست چپش را به موهای مجعد ژل زده‌اش کشید. نمی‌دانست چه واکنشی نشان دهد. بعد از چند لحظه سکوت، لبخند با طمأنینه‌اش، گره ابروانش را باز کرد. مستقیم در چشمان قهوه‌‌ای ستاره زل زد و گفت: «معلوم می‌شه ایشون با دخترهایی که تا حالا دیدم، خیلی فرق دارن. برای من، هم خودشون هم قواعدشون محترمه.» دست ناکامش را به طرف میز گردی که در چند قدمی‌اش قرار داشت، گرفت. پیش‌قدم شد و آن‌ها را به سمت میز سفید، هدایت کرد. صندلی کرم رنگ را عقب کشید و رو به ستاره گفت: «بفرمایید! افتخار بدین امشب مهمون ویژه ما باشین.» آرش، حس سود کردن در معامله را داشت. در گوش ستاره زمزمه کرد: «تا تنور داغه بچسبون.» و بعد از آن‌ها دور شد. ستاره کمی جلوتر رفت، دستش را روی صندلی گذاشت. پشت سر کیان، دلسا را دید که کمی آن‌طرف‌تر، چشمانش را روی آن‌ها قفل کرده است. ❌کپی رمان به هر نحو ممنوع! در صورت ضرورت به این آیدی پیام دهید. 👇 @tooba_banoo 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓

آخرین پیام ... جا نمونید 👆

⁉️ سئوال : سلام، میشه لطف کنید راهنمایی کنید، دخترم ۱۲ سالشه و یک سالی هست که از چادر و حجاب فاصله گرفته و مثل قبل نیست خیلی دوست دارم اعتقاداتش قلبی بشه که دیگه من لازم نباشه بهش نمازش رو یاد آوری کنم ویا حجاب رو خودش دوست داشته باشه نه اینکه من اجبار کنم. 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓

از مسابقه جا نمونی که روزهای آخره ‼️ همه مخاطبین کانال میتونن شرکت کنن و محدودیتی نداریم 😎

#درسهای_یک_فتنه بخش یازدهم 🔶🔹 یکی از ویژگی های فتنه اینه که وقتی تموم شد و غبارها خوابید همه چیز روشن میشه. طرف سالها توی تلویزیون و سینما بوده و همه فکر میکردند حتما موافق نظام هست چقدر آدم خوبیه ولی وقتی فتنه میشه یه دفعه ای کاملا در خدمت صهیونیست ها قرار میگیره. ❇️ خوبی فتنه اینه که چهره منافقین رو کاملا مشخص میکنه. خصوصا سلبریتی ها که اکثرشون در خدمت دشمنان این ملت قرار میگیرند. اما چرا اکثر سلبریتی ها میرن توی بغل دشمن؟ دلایلش رو با هم بررسی میکنیم. 🔶 یکی اینکه اساسا اگه ثروت و شهرت همراه با تقوا نباشه بیشترین ضرر رو به انسان میزنه. در واقع هر کسی میخواد مشهور بشه قبلش حتما باید سالها مبارزه با نفس کرده باشه و در جهاد اکبر پیروز شده باشه. ⭕️ اگه کسی بدون تقوا به شهرت و ثروت برسه چه بخواد و چه نخواد فاسد خواهد شد و دشمن هم سیستم رو طوری برنامه ریزی کرده که سلبریتی های فاسد به طور خودکار پیاده نظام دشمن خواهند شد. برای همین هست که ما سلبریتی خوب کم داریم. 📌ادامه دارد۔۔ 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓