eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738864T16700631(Web).mp3
16.32M
📓 روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی# 🧕پرستارجنگ نویسنده: زینب بابکی راوی معصومه عزیز محمدی . 🌱🌸 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 ببینید خیلی جالبه وقتی که یک زن آتئیست، ضد اسلام و مسلمانان متحول می شود، با قرآن، اهلبیت علیهم السلام وامام حسین علیه السلام آشنا می شود. لطفا با حال مناسب، تاانتها ببینید. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرمحمد زند دخترخانم‌های ایرانی همه شبیه هم شدن:) پزشکان عزیز جراحی بیشتر خلاقیت به خرج بدن🙂 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_صد_یازدهم 🎬: حسین تا یک ماه اول بچه ای خوب و بی سروصدا بود اما بعد از
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: شراره تمام قدرتش را به کار گرفت، نه تنها خود بلکه از قدرت موکلین دوستان و اساتیدش هم کمک می گرفت و از هر طرف به خانوادهٔ روح الله حمله می کرد و از طرفی دیگر مدام جادوی محبت برای روح الله بکار می برد و بالاخره بعد از گذشت دو سال از مرگ سعید، انگار روح الله نرم شده بود و در یک روز زمستانی تلاشش به بار نشست و روح الله جواب پیام هایش را داد، فرصتی پیش امده بود که شراره به هیچ وقت نمی خواست ان را از دست دهد، پس ناز و عشوه را همراه با مظلوم نمایی و محبت نثار روح الله می کرد. فاطمه خوش حال از اینکه بعد از مدتها تلاش بالاخره روح الله موفق شده بود خانه ای در تبریز بخرد و با ذوق زیاد به خانه جدید اسباب کشی کرد، این روزها حال فاطمه دگرگون بود، او توانسته بود با خواندن قران و سرگرم کردن خود با کتاب های مختلف و همچنین انجام ورزش های مختلف بر بیماری اش غلبه کند، درست است که از لحاظ جسمی حالش خوب بود اما روحش مدام در تلاطم بود، فاطمه مدام صداهای عجیب و غریب داخل خانه می شنید، گاهی اوقات برق خانه خود به خود خاموش و روشن میشد و وسایل خانه جابه جا میشد وبعضی شبها، سایه های وحشتناکی بر در و دیوار می دید، سایه هایی که انگار می خواست به او و بچه هایش حمله کنند، اما فاطمه از این مسائل با کسی حتی روح الله حرفی نمیزد و چون نمی خواست اطرافیان او را دیوانه بدانند و از طرفی نمی خواست شیرینی آمدن به خانه جدید بر اهل خانه زهر شود. صبح زود بود، به خاطر بیماری کرونا زینب و عباس داخل خانه از طریق فضای مجازی سر کلاس درس حاضر میشدند، مدتی بود که روح الله در مقطع دکترای دانشگاه تهران پذیرفته شده بود و اوهم کلاس مجازی داشت ولی امروز فرق می کرد، روح الله به فاطمه گفته بود که یکی از امتحانات را باید حضوری بدهد و این اولین دروغی بود که به همسرش گفته بود، اولین دروغی که بنیان خانواده اش را می لرزاند و اگر ادامه می داد حتما خانواده از هم می پاشید. روح الله صبحانه را خورد و با عجله مشغول لباس پوشیدن بود، او راهی تهران بود و باید زودتر حرکت می کرد، فاطمه که عاشق روح الله در پیراهن سفید بود و او را به یاد روز عروسی شان می انداخت، جلو آمد و شروع به بستن دکمه های پیراهن کرد. روح الله همانطور که مبهوت حرکات فاطمه بود و انگار وجدانش ناراحت بود، دست گرم فاطمه را در دستش گرفت و گفت: خودم می بندم عزیزم.. فاطمه به سمت کت خاکستری روح الله رفت و همانطور کت را روی شانه های همسرش می انداخت گفت: وظیفه است آقایی...ان شاالله به سلامتی بری و برگردی و این امتحان را خوب خوب بدی که میدی و بعد از روی میز توالت(میز آرایش) دسته پولی را برداشت داخل جیب کت روح الله گذاشت. روح الله نگاهی به پول ها کرد و گفت: عه این همه پول از کجا اوردی؟ فاطمه لبخندی زد و گفت: ماییم دیگه اجیل مجیل کردیم ظاهر شد و بعد بوسه ای از گونه او گرفت و ادامه داد: می دونم الان خونه خریدی دستت خالی خالیه، ببخش این پولا کم هستن ولی پول رفیق راه آدم هست همرات باشه خوبه... روح الله سرش را از شرمندگی پایین انداخت و فاطمه فکر می کرد به خاطر اینکه جیب شوهرش خالی ست اینگونه شرمنده شده، اما نمی دانست که روح الله شرمنده از این بود که با پول پس انداز فاطمه می خواهد برود تا هووی او را عقد کند. و فاطمه هیچ وقت به او نگفت که این پول عیدی بچه هاست و پس انداز قلک زینب و عباس... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_صد_دوازدهم 🎬: شراره تمام قدرتش را به کار گرفت، نه تنها خود بلکه از قدر
رمان تجسم شیطان 🎬: شراره دست لای موهای رنگ کرده اش که اینبار به رنگ سرخ در آمده بود کشید و ذهنش به سمت چند وقت پیش رفت، درست زمانی که روح الله با کت و شلوار خاکستری و پیراهن سفید، جلوی آرایشگاه دنبالش آمد. شراره خوب به یاد داشت چقدر تلاش کرد تا روح الله را قانع کند تا مدتی بدون خواندن محرمیت با هم در ارتباط باشد و از این پیشنهاد دو منظور داشت، اول اینکه قولی را که به موکلش داده بود عملی می کرد چراکه قول داده بود روح الله را به گناه بکشد و با این ارتباط حرام، خیلی راحت می توانست به این هدفش برسد و از طرفی می خواست زمانی پا به زندگی روح الله بگذارد که اولا او را عاشق و تشنه خود کرده باشد و ثانیا فاطمه ای در کار نباشد و هوویش با وسوسه های موکلش، خود را از صحنهٔ گیتی محو کند و مانند سعید بمیرد. اما هر چه کرد روح الله این پیشنهاد را قبول نکرد و در جواب شراره که می خواست مدتی با هم در ارتباط باشند گفت: ببین شراره جان، میخوای بیشتر باهم در ارتباط باشیم تا شناخت بهتری از هم پیدا کنیم، راه حل داره، یه عقد موقت می خونیم که به گناه نیافتیم و با این حرف، شراره فهمید که تلاشس بیهوده است، چون روح الله مؤمن بود و برای همین ایمانش بود که شیطان، شرط انحراف او را گذاشته بود تا به کمک شراره بیاید. با عقد موقت، تمام برنامه های شراره به هم میریخت پس به روح الله پیشنهاد داد تا عقد دائم کنند و تاکید کرد این عقد باید پنهانی باشد و البته تا پنهانی هست پای بچه ای هم در میان نیاید. روح الله هم پذیرفته بود، پس با هم به سمت قم رفتند، یکی از دوستان معمم روح الله که دفترخانه هم داشت، خطبه عقد دائم را برایشان خوانده بود و شراره بر خلاف همیشه که لباس های باز و بدن نما می پوشید، چادری به سر کرد و همراه با روح الله به حرم حضرت معصومه و بعد از آن به خواستهٔ روح الله به مسجد جمکران رفتند و شراره با گوشی دستش از تمام صحنه ها عکس می گرفت. شراره آن زمان را مانند روز در خاطر داشت، دستش را زیر چانه اش زد، آهی کشید و زیر لب گفت: روح الله عجب مرد خود داری بود، هر چه که ناز و عشوه آوردم قبول نکرد که با هم به هتل برویم و یک شب در کنار هم باشیم و نگذاشت من طبق نقشه ام پیش بروم...لعنت به تو روح الله...آخه تو چطور مردی هستی؟! من که مثل یک عروس، خودم را برات آماده کرده بودم، حتی هتلی هم برای اینکه حجله عروسیمان باشد در نظر گرفته بودم، اما روح الله حاضر نشد حتی برای یک ساعت هم شده، با هم زیر یک سقف برویم. شراره از جا بلند شد و همانطور که طول و عرض اتاق را بی هدف می پیمود و دست مشت شده اش را بر روی پایش کوبید با خود گفت: این موکل هم محاله بتونه روح الله را رام من کنه، مخصوصا که الان شک کردن پای جادو در میان هست و اگه پیش اون ملا دایی جوادشون هم برن دست من رو میشه، پس حالا که دارم رسوا میشم باید با تمام توان پیش برم، من یا روح الله را از آن خودم میکنم و یا باید هم خودش و هم خانواده اش را از بین ببرم و با زدن این حرف به سمت میز کنار تخت رفت و گوشی اش را برداشت و شماره یکی از اساتید جاودگری اش را گرفت... و این داستان ادامه دارد با ادامه داستان در فصل دوم تجسم شیطان که بسیار جذاب تر از فصل اول است همراه ما باشید بر اساس واقعیت 📝به قلم:ط_حسینی ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738864T16884394(Web).mp3
17.06M
📓 روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی# 🧕پرستارجنگ نویسنده: زینب بابکی راوی معصومه عزیز محمدی . 🌱🌸 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنه ای مذاکره با آمریکا هم خیانت است هم حماقت .. قابل توجه آقایونی که.میگن ماباآمریکابرادریم🔥🔥 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 جنابِ جمهوری اسلامی ایران ✍ جناب جمهوری اسلامی ایران! سود تو از چیست؟ چرا خود را به آب و آتش می‌زنی و مقابل بی‌حجابی می‌ایستی؟ این همه انرژی صرف می‌کنی برا حجاب که چه شود؟! بگذار مردم بی‌حجاب شوند! 🗽 بگذار خود آنچه را که به آن رسیده لمس کنند.. بگذار سدّ حجاب شکسته شود و کار به جاهای باریک تر کشیده شود.. بگذار یکبار غرب را تجربه کنند و ببینند که آغاز است اما پایان نیست! 👨‍👩‍👧‍👦 آری! بگذار خود لمس کنند حجاب که رفت، خیلی چیزهای دیگر هم می‌رود! هم می‌رود! انسِ انسانی هم می‌رود و جای خود را به انس و زندگی با حیوانات می‌دهد! 🛣 بله باید ببینند درد حجاب نیست! درد نفسِ سرکش و تنوع طلب انسان است که به صرفِ کنار رفتن حجاب راضی نمی‌شود.. باید آنقدر مسیر لجن‌زارِ غرب پیموده شود تا نفَس‌ها به شماره بیفتد!!! ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ این فیلم جانسوز و تأثیرگذار به سمع و نظر برخی ازمسئولین که خود را بخواب زده اند و همچنین زنان بی حجاب خیابانی رسانده شود شاید بخودشان بیایند و ازاعمال غیر اسلامی و انسانی خود پشیمان شده تا قبل از اینکه به نفرین شهدا گرفتارشوند . 🌷 🔺ناشراین فیلم شامل دعا شهدا میگردد 😭😭 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🔘 متن شایعه : شروین حاجی پور خواننده (( برای زن... برای زندگی... برای آزادییییییییی)) مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد شد. 🔆 پاسخ شایعه : 1⃣ فقط کافیست نام " شروین حاجی پور " را در قسمت جستجوی ایتا ، جستجو کنید. سیل زیادی از کانال های مختلف آن هم با نام های طلبگی و قرآنی و انقلابی و... می آید که و انتصاب شروین حاجی پور به مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد را نوشته اند. 2⃣ عزیز من ، اصل منبع شناسی میگه هر خبری رو باید از نزدیک ترین منبع آن خبر دید ، الان برای این مورد شما باید بری سایت وزارت ارشاد ، ببینی اصلا چنین چیزی هست یا نه، نه اینکه به حرف چهارتا کانال گوش بدهید. 3⃣ بیا سری به توئیتر و اینستاگرام بزنید، همه دارن مسخره میکنند جریان انقلاب رو به خاطر این قضیه ، این طور کارها انقلابی ها را در چشم جریان مقابل تبدیل میکنه به انسان هایی که حاضرند برای تخریب پزشکیان هر دروغی رو منتشر کنند . 4⃣ خب عزیز من ، خدا عقل داده که اول تحقیق کنیم، بعدا منتشر کنیم. ✍ احسان عبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738864T17173226(Web).mp3
13.89M
📓 روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی# 🧕پرستار جنگ نویسنده: زینب بابکی راوی معصومه عزیز محمدی . 🌱🌸 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاصاحب الزمان ا درکنی🙏 🍂یااین دل شکسته مارا صبور کن 🍂یالااقل بخاطر زینب ظهورکن ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تعجب یه گردشگر استرالیایی از واگن مخصوص زنان تو ژاپن و واکنش یکی از ژاپنی‌ها 🔹 ژاپن قانون ممنوعیت لمس بدن زنان رو تصویب کرد، قانون ممنوعیت عکس گرفتن از لباس زیر زنان رو تصویب کرد اما در کنار همه ی قوانین پیش گیرانه، واگن هایی رو مخصوص زنان تعبیه کرد 🔹 نگاه غربی ها به سایر ملل هميشه نگاه بالا به پایین بوده، بدون توجه به علت بوجود اومدن چنین قوانینی سعی در تخریب داره 🔹 به خودشون اجازه میدن به راحتی اون فرهنگ رو زیرپا بذارن، مثل این توریست که بدون توجه وارد واگن مخصوص زنان شد. ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️اگر در جامعه در برابر بی حجاب مماشات شود چه عواقبی دارد؟ 🔰 ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مژده دهید باغ را چون برکات میرسد.mp3
5.18M
مژده دهید باغ را چون برکات میرسد💐 این یم و شوره زار را قند و نبات میرسد قصدش اگرچه قم نبود دست قضا ببین عجب💐 حضرت معصومه به قم قبل وفات میرسد 🎙 #️⃣ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872