دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت نوزدهم🎬: روز به شب رسید و کاروان در جایی اتراق کرد، در کاروان شایعه شده بود
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیستم🎬:
صبح زود بود و کاروان به راه افتاد ، جنب وجوشی نامحسوس بین کاروانیان در گرفته بود ، یکی به فکر کالاهایی بود که برای فروش آورده بود و آن دیگری به فکر خرید وسائلی که فقط در یثرب پیدا می شد ، یکی به هدایای نجاشی می اندیشید و آن دیگری به مالکی که قرار بود از این به بعد در خدمتش ،زندگی را سر کند .
اما در ذهن میمونه فقط رسیدن به رسول و خانواده اش بود ، او می خواست این خانوادهٔ آسمانی را از نزدیک ببیند و با شناخت آنها، خداوند جهان را بشناسد ، آخر اینان نوری از انور پروردگار عالمین بودند ، میمونه دل در دلش نبود برای رسیدن و بی تاب بود برای دیدار...
هر چه جلوتر می رفتند ، باغ و بستانهای اطراف بیشتر و بیشتر می شد و در جای جای زمین، برکه ای ،چشمه ای و آبی گوارا به چشم می خورد ، دیگر از بیابان های سوزان و ریگ های آتشین عربستان خبری نبود ، انگار اینجا ،زمین هم تمام سبزه های پنهان درونش را عیان کرده بود تا آنها نیز گلی از جمال محمد بچینند..
روز رفته رفته به نیمه میرسید که دروازهٔ شهر مدینه النبی از دور پدیدار شد...
سرباز جوان که اینک پیشاپیش کاروان در حرکت بود ، به شتاب ،خود را به محمل مخملین رسانید و با صدای بلند گفت : شاهزاده خانم، شاهزاده خانم...سر از پنجره بیرون کنید و سایه های شهر را ببینید ،دیگر انتظار به سر رسید.
میمونه که خود نیز سرشار از هیجان بود ، پردهٔ محمل را بالا زد و همانطور که اشک شوق از چشمانش سرازیر شده بود آرام زیر لب زمزمه کرد : خدا را شکر....براستی که او نیز خدای نادیده را به خدایی برگزیده بود و سپس رو به سرباز جوان کرد و گفت : من از شما متشکرم که با داستانهای زیبایتان هم رنج سفر و هم غم اسارت و دوری از وطن را برایم هموار کردید ، اما از شما خواهشی دارم..
مرد جوان که لبخند کل صورتش را پوشانیده بود گفت : امر بفرمایید شاهزاده خانم، بنده در خدمتگذاری حاضرم...
میمونه پردهٔ محمل را کمی پایین تر آورد و گفت : لطفاً دیگر به من نگویید شاهزاده خانم.... من اسیری بیش نیستم که بی گمان به کنیزی میروم ، هرچند که در مدینه النبی باشد ...کنیز کنیز است...
درست است که در تقدیرم کنیزی نوشته شده است اما خوشحالم که به اسارت مسلمانان وکنیزی رسول خدا میروم...
مرد جوان آهی بلند کشید وگفت : به روی چشم ، هر چه من از عدالت پیامبر بگویم تا نبینی باور نمی کنی ، پس باور کردن را به زمانی موکول می کنم که خود، به چشم خویشتن ببینی
ادامه دارد....
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
صدا ۰۲۸.m4a
3.63M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧
صوت شماره ۲۳
🌹مبانی عفاف در خانواده🌹
( اختلال در شکل گیری هویت سالم در دختران نوجوان به علت کم حیایی در پوشش )
❌ بیان دلیل وجود دو نوع جنسیت
✅ فضای متناسب با نیازهای نوجوان در خانه
✅ تحسین صفات انسانی
❌ خطر بی عفتی در نوجوانی👇
زن آن وقتی که لُخت و بی حجاب است
به چشم هَرزه گانی صِیدِ ناب است
چه سودی می بَرَد آن صید بد بخت
اگر اَندامِ او بهر کباب است😔
#حیا
#عفاف
#آسیب
#هویت
#نوجوان
#فاطمه_کفاش_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
12.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥حزب اللهی های "برانداز" و "قاتل"‼️
👈فوق العاده مهم 🧐
🔸️خواهر و برادر حزب اللهی که خودت رو منزوی کردی کنج مسجد و هیئت!
مراقب باش در پرونده اعمالت، براندازی و جنایت ننویسند❗️
🔸️خدا باهات شوخی نداره‼️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#حجاب🧕🏻
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزار آفرین با این دختر باغیرت !!
حجاب اولویت نیست؟!
پاسخ دختران انقلاب به معاون پارلمانی دولت.....
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپانه
🚨سقوط تفکر «زن زندگی آزادی»
اگر میخوای در لیست خونخواران عصر حاضر نباشی ، حتما این کلیپو ببین رفیق!
❌حمایت شِمر لعین از برهنگی زنان ایرانی!!
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
❌❌❌❌
درخواست اعضا
فوووووووری
اینجا بهم بگید برای ایشون بفرستم
@t_haghgoo
❌❌❌❌
دانشگاه حجاب
❌❌❌❌ درخواست اعضا فوووووووری اینجا بهم بگید برای ایشون بفرستم @t_haghgoo ❌❌❌❌
پیشنهادهای شما عزیران تا الان👇
الزهراء
طوبی
شهیده حجاب
یادگار مادرم
ارثیهی مادری
طرح حجاب برتر
چادر باران
نذر چادر
ضیافت چادری ها
مادرم زهرا
شریفه
شمیم کوثر
بال فرشته ها
گلبرگ های یاس
جا دُر (جای دُر)
عَلَم زهرایی