دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 2 هنوز دو سه دقیقه ای نگذشته بود که در اتاقم به صدا در اوم
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت3
به لطف خواستگار راه دادنای مامانم دیگه کاملا اوستای کار شده بودم و کم از گارسون های رستوران نمیاوردم،
جوری که اگه با درس خوندنم هیچی هم نشم نگران بیکار موندنمم نیستم!
چون یه حرفه ای دارم! بله..!
بعد پذیرایی و چرخوندن چای و دمنوش قرار شد بریم توی اتاق تا با این شاخ شمشاد راحت تر صحبت کنیم.
پسره خواست از روی عسلی جلوی مبل تلفنش رو برداره پاشه بریم بحرفیم که این دستش به اون دستش گفت غلط کردی و وسط دعوا زارتی دستش خورد لیوان چایی پخش زمین شد..
انگار حتما توی جلسه خواستگاری باید یه چایی ای چیزی بریزه.
یادمه اولین باری که واسم خواستگار اومده بود مثل این فیلما که دختره دستاش میلرزه و چایی ها میریزه رو داماد منم کل سینی قهوه داغ رو روی پسره چپه کردم.
بیچاره اینکه کت و شلوار سفیدش به گند کشیده شد به کنار.
طفلی از درون و بیرون میسوخت و روش نمیشد داد بزنه.
توی اون لحظه کاملا درکش میکردم که خدابیامرز خیلی دوست داشت دسته مبل رو هم حتی گاز بگیره..!
خدا رحمتش کنه...! پسر مظلومی بود...! من اگه جاش بودم سر طرف مقابلم رو توی دیگ ِقهوه میشستم!
چی میگفتم...! آها...
یارو زد چایی رو چپه کرد و استرسش رو به نمایش گذاشت!
کولر گازی روشن بود ولی مثلا عرق میریخت
عذرخواهی ای کرد و رفتیم
مامانم کفت فدای سرتون پیش میاد و اینجور چیزا...
کارگرمون هم اومد میز رو تمیز کرد و شیشه شکسته ها رو جمع کرد.
زیاد معطلتون نکنم...
شش سالی سنش از من بیشتر بود،
ظاهرش بدک نبود.
یه ته ریشی هم داشت.
نیم ساعتی وقتمو باهاش تلف کردم و دروغ هاشو شنیدم.
نمیدونم این پسرا در مورد ما دخترا چی فکر کردن!
گاهی با خودم میگم با این مردایی که من میبینم ما دخترا همون سینگل بمونیم سنگین تره! والا!
نمیگم همه که مدیون نشم! ولی لااقل بعضیاشون دست بیشعوری رو با یه طناب خیلی سفت و ضخیم و خفن به بدترین حالت از پشت بستن!
یعنی یه چی میگم یه چی میشنوید! واقعا صد رحمت به بیشعوری!
بابا قبل اینکه بیای خواستگاری، اون وقتی که داری عطر میزنی سعی کن لااقل یه کمم بوی انسانیت بگیری!
طرف برداشته لا به لای چرت و پرتایی که میگه طوری که نفهمم ضایع از مال و اموال بابام میپرسه. منم که یابو!
دیگه عادت کرده بودم به دیدن کسایی که چشم به سرمایه و موقعیت اجتماعی پدرم دوخته باشن.
پدرم فارغ التحصیل دانشگاه امیرکبیر تهران و مدیر عامل یک شرکت بزرگ و سرمایه گذار چند مرکز تفریحی هست.
با توجه به کارش طبیعیه که آشنا ماشنای مسئول هم زیاد بشناسه و باهاشون در ارتباط باشه.
این روزا هم که روابط بیشتر از ضوابط کار میکنه.
این اولیش نبود. آخریش هم نیست..
همه از پولداری فقط خوبیاش رو میبینن!
ولی سختی هم کم نداره!
طوری که واقعا گاهی حسرت بی پولی رو میخورم!
تعجب نکن... بلف نمیزنم.. دیوونه هم نیستم!
اگه مثل من نیستی، هیچوقت درک نمیکنی و نمیفهمی چی میگم.
میدونی چیه... اونی که پول و پله نداره لااقل میدونه اگه کسی دور و برشه اون رو واسه خودش میخواد!
نه مثل من که خواستگار هم واسم میاد باید مراقب باشم که نکنه اختاپوستی در قالب یک مرد باشه!
مدام باید حواسم باشه که من وسیله نباشم! وسیله رسیدن اون گرگ ها به اهدافشون.
بگذریم... چه قدر حرف زدم!
✍ مجتبی مختاری
🆔 نظرات درباره رمان 👈 @mokhtari355
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب
حاجسیدمهدی_میرداماد_دخترِ_بارون_دخترِ_دریا_.mp3
3.33M
#سرود
📝 دخترِ بارون دخترِ دریا...
🎤 حاجسیدمهدی #میرداماد
🌺 ویژه ولادت #حضرت_رقیه
🌺💐🌺💐🌺💐🌺
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
7⃣1⃣ قسمت هفدهم
📢دوره آموزشی رایگان
🎉 #سوالات_خواستگاری
🎙 دکتر داوودی نژاد
═ೋ❅☕️❅ೋ═
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🛑 غیرت سنج را برای این افراد، فعال کنید
🔻شکی وجود ندارد که بخشی از مردان جامعه ما بی غیرت شده اند که امروز برخی از زنان و دختران با این وضعیت #بیحیایی و #بیعفتی در جامعه می گردند؛ اما ...❗️
🔺 غیرت سنج را برای برخی مسئولین هم فعال کنیم؛ ببینیم که چند درصد از آنها در برابر #فتنه ای که علیه یک حکم #مسلّم شرعی و یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب صورت می گیرد و می خواهد چهره ظاهری جمهوری اسلامی را تغییر دهد، سکوت و مماشات می کنند و یا در مسیر فعالیت کسانی که می خواهند در این زمینه کاری انجام دهند، سنگ اندازی می کنند⁉️
#غیرت #غیرت_دینی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت3 به لطف خواستگار راه دادنای مامانم دیگه کاملا اوستای کار
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت4
یکی دو ساعت بعد اینکه مهمونا پرشون وا شد، سر و کله فائزه پیدا شد. البته با نیش باز!
بعد سلام و احوال پرسی رفتیم توی اتاقم.
نشست لب تخت و بی مقدمه گفت:
- خب تعریف کن.
- چیو..؟
- شیدا و دلباخته امشبت چطور بود؟
- آها.. اینطور...
براش شکلک درآوردم و باهم خندیدیم.
کنارش نشستم. آروم یه مشت به شونم زد و دوباره پرسید؛
- د ِبگو دیگه اذیت نکن چطوری بود؟
- چیه؟! اگه نگم از فضولی غش میکنی؟...
- خیلی لوسی هانیه! دیشب تو آب نمک خوابیدی؟!
- خیلی خب! چنگی به دل نمیزد.
- هووووف! تو هم رو مخی هانیه! تعریف کن! تعریف!
توضیح بده با ذکر مثال!
- چی بگم خب. مالی نبود. چنگی به دل نمیزد.
- ببین هانی! میدونم خواستگارات یکی از یکی داغون ترن!
ولی باید با این قضیه کنار بیای و یکی از همینا رو انتخاب کنی!
- اونوقت چرا؟!
دستی به موهاش کشید و گفت:
- دوستمی دیگه من بهت نگم کی بگه!
بذار باهات رو راست باشم.
این هایی که میگم علم هم میگه!
کارشناس ها هم میگن.
پس با پشتوانه علمی دارم باهات صحبت میکنم.
یه دقیقه دندون به جیگر بگیر و خوب ببین رفیق بهتر از ماهت چی میگه!
همه میگن با کسی ازدواج کن که مثل خودت باشه!
بهت بخوره! به اخلاق و فرهنگ و اینجور چیزا!
خیلی دنبال یه فرد آرمانی نباش!
به خودت نگاه کن!
تو هم که آدم حسابی نیست!
پس یکی از همینا رو انتخاب کن بره دیگه!
اینو گفت سریع ازم فاصله گرفت...دختره چشم سفید!
- مگه دستم بهت نرسه.
همچین جدی حرف میزد گفتم چی میخواد بگه!
بعد کلی فرار و گریز متهم دستگیر شد و به سزای اعمالش رسید!
خسته که بودیم. خسته تر که شدیم دوباره مثل بچه آدم نشستیم به حرف زدن!
فائزه گفت:
- خب حالا... تو خوب! تو ماه! تو فرشته! بگو ببینم این یکی خواستگارت چِش بود؟
- بله پس چی! از خداتم باشه رفیق به این خفنی داری!
با حرص ادامه داد:
- آدمو دق میدی بخوای یه کم اطلاعات بدی!
خوبه نیروی امنیتی نیستی و اسرار مملکتی رو نمیخوای فاش کنی! بگو دیگه کشتی منو؟
اونقدری که چشمتو بگیره خوشتیپ نبود؟ کچل بود؟ دماغش دراز بود؟ بی پول بود؟ چه مرگش بود!
✍ مجتبی مختاری
🆔 نظرات درباره رمان
@mokhtari355👈
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#الگو 👈 حضور آمرین بسیج حبیب بن مظاهر جهت #تذکر_لسانی در میدان انقلاب و چهار راه ولیعصر(عج)
✌🙂
👈 دختران مروجین معروف دارالشهدای تهران جزو این #رزمایش هستند که ارسال کردند.
یه #کار_تیمی عالی✌🌹
#بی_تفاوت_نباشیم
#تذکر_لسانی_وظیفه_همگانی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو به نظرم خیلی خوبه
لطفا ببینید👆
🚫چه کسی در خانه نماز و حجاب را به فرزندان نگوید‼️
🎵با بیان شیوا و جذاب دکتر عزیزی
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾با پیج روبینو 🌀دانشگاه حجاب🌀 به روز باشین...
@hejabuni
دانشگاه حجاب
🌾با پیج روبینو 🌀دانشگاه حجاب🌀 به روز باشین... @hejabuni
.
پیج روبینو دانشگاه خیلی جذابه
داخل آپ روبیکا حتما روبینو دانشگاه رو فالو کنید 🌸
.
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت4 یکی دو ساعت بعد اینکه مهمونا پرشون وا شد، سر و کله فائزه
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت5
از خنده روده بر شده بودم...
سعی کردم خودم و جمع و جور کنم تا بلایی سرم در نیاورده.
- نه قیافش که بدک نبود...
پول و مول هم که نپرسیدم ولی بهشون نمیخورد اوضاع مالیشون بد باشه.
بلند شد کمی قدم زد و کنار دیوار ترمز زد.
زانوش رو خم کرد به دیوار تکیه زد و گفت:
- واقعا یک تختت کمه هانی! پسره همه چی تکمیل بوده. فکر کردم اون یه مرگش بوده! نگو مرض از توئه! دردت چیه؟
خواستم جوابش رو بدم که پرید توی حرفم و گفت:
- وای به حالت اگه بگی آاای پول و قیافه مهم نیست و عشق و معرفت و اینا مهمه!
زدی ضربتی ضربتی نوش کن!
حالا نوبت من بود..!
روی تخت لم دادم و گفتم:
- آره خب. این چیزا واسه تو مهم نیست! و درستش هم همینه! نبایدم برات مهم باشه!
آخه سال میره میاد مگس هم از در خونت رد نمیشه!
میدونی چیه.. اصلا هر کی اومد در خونت، زود باید بری جلو پاش فرش قرمز بندازی!
دو دستی بچسبی بهش و التماسش کنی نذاری بره..
کور و کچل هم بود مهم نیست.
اسمش مرد باشه هر چی بود بود.
میخواست جوابم رو بده ولی نذاشتم.
- توی این دنیای بی شوهری از خداتم باشه. هر شرطی هم گذاشت زود قبول کن.
کنترل تلویزیون هم بذار دست اون باشه.
حتی یه تله ای چیزی هم تونستی جاساز کن تا اگه یه وقتی به سرش زد و پشیمون شد و فهمید تو چه اعجوبه ای هستی نتونه فرار کنه.
خب این از تو ! ولی واسه من اینطور نیست.
طرف باید عشق باشه و وقتی بهم نگاه میکنه با نگاهش همه دنیا رو به پام بریزه تا گوشه چشمی براش بیام.
طرف باید نفس باشه تا باهاش هم کلام بشم
مرد من باید جیگر باشه تا دل به دلش بدم..
بله فازی جون اینطوریاس...!
هر چی اذیتم کرده بود یه جا جوابش رو گرفت!
- اییشش..! آبکش به کفکیر میگه چه قدر سوراخ داری...! والا..!
موندم همین اعتماد به نفس رو نداشتی چه کار میکردی؟! بی مزه...!
حالا تو فرشته، ما اسکُل!! خیلی خب. دارم برات...
بخوای دنبال جیگر و ماه و نفس و عمر و این جور مسخره بازی ها باشی پسفردا باید مامانت ترشی بندازتت.
وااای فکرشو بکن! عجب ترشی مزخرفی هم میشی! از اون ترشی ها که سال میره میاد گوشه یخچال کپک میزنه و هیچکی حتی نگاهش هم نمیکنه!
- نگران نباش گلم! ترشی بشم بهتر از اینه با کسی ازدواج کنم که منو واسه خودم نخواد.
خودشو به کنار پنجره رسوند ، چند ثانیه ای مکث کرد و بیرون رو نگاه کرد:
- مسخره بازی در نیار بذار دو کلوم حرف حساب بزنیم هانیه خانم!
میدونم کلا که جوگیر هستی و توی ابرا سیر میکنی!
اگه دوباره اعتماد به سقفت گل نکنه و نخوای سوارمون شی باید بگم که در مورد پول یه کم فقط یه کمی باهات موافقم.
حالا این رو شاید بشه تا یه حدی باهاش کنار اومد اما به نظرم زیبائی خیلی مهمه و اینو بدجور باهاش مخالفم که بگی آی خوشگلی مهم نیست و اینا!
- أُهُک! کی به کی میگه مسخره بازی در نیار!
ببین سرکار خانم فائزه خان! منم نمیگم زیبائی مهم نیست!
هست. خیلی هم هست.
منم نمیخوام با یکی مثل بادمجون زندگی کنم!
ولی دنبال یه فرشته زمینی هم نیستم!
همین که قیافه طرف شبیه کیوی نبا و بشه تحملش کرد حله!
اصلا زیبائی بعد یه مدت طبیعی میشه...
فکرش رو بکن طرف پولدار و خوشگل باشه ولی اخلاقش چیز باشه و با یه مَن عسل هم نشه خوردش!!
✍ مجتبی مختاری
🆔 نظرات درباره رمان
@mokhtari355👈
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب