eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 📹 ببینید | رهبر انقلاب، صبح امروز در پیام تلویزیونی: ضرورت رعایت کامل شیوه‌نامه‌های ب
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑به روز باشیم 🎥اظهارات جنجالی مجری سلطنت طلب اظهارات جنجالی مدیر شبکه لس آنجلسی علیه رهبران اپوزیسیون و رسانه های سعودی_لندنی ؛ ننگ است رهبران سیاسی ما جلوی دوربین اینترنشنال سعودی می نشینند ؛ تاریخ حالت تهوع به خود گرفته است! 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
💗نگاه خدا💗 ‌#نگاه‌خدا #قسمت_سیزدهم سر کلاس اصلا حواسم به حرفای استاد نبود. آقای یاسری داد زد: ده
💗نگاه خدا💗 بعد از کلاس، دلم برای عاطی خیلی تنگ شد. شماره‌اش را گرفتم. - الو عاطی. - به خانووووم خانومااا چه طوری ؟ - عاطی کی میای ؟ - وااا چیزی شده ؟ - عاطی حالم خوب نیست دلم تنگ شده .حوصله خودمم ندارم. -من فردا میام - باشه اومدی بیا خونمون ،با هم حرف می زنیم. عاطی: باشه. - فعلا من برم کلاسم داره شروع میشه بعد کلاس رفتم سمت خونه... اصلا حال و حوصله غذا درست کردن نداشتم. یادداشتی به در ورودی زدم. "من حالم خوب نبود وقت غذا درست کردن نداشتم شرمنده" مغزم داشت می‌ترکید. تلفنم زنگ خورد. خاله زهرا بود. رد تماس دادم. چشمم به عکس مامان افتاد. "مامان جون ببین با رفتن حال و روزمو چرا خدای تو منو نگاه نمیکنه. این چه بخت شومیه که من دارم" آن‌قدر گریه کردم تا خوابم برد. صبح با صدای زنگ ایفون بیدار شدم. عاطفه بود. در را باز کردم. عاطفه با جعبه شیرینی آمد. - دختره دیونه معلوم هست کجاییی؟ دیگه میخواستم درو بزنم بشکنم - گوشی وا مونده ت چرا خاموشه ،مجبور شدم زنگ بزنم واسه حاجی . - نترس بابا ،نمردم که ،تازه میمردمم چرخه طبیعت همچنان ادامه پیدا میکرد عاطی: وااااییی از دست تو... -عاطی جان قربون دستت ،من تا برو دست و صورتمو بشورم یه چایی اماده کن. دست و صورتم را شستم. - به به چه کردی تووو خانوووم ،الان دیگه وقت شوهر کردنته. - حالا شیرینی واسه چی آوردی ؟ - آبجیتون داره ازدواج میکنه. - برو بابا مسخره کی میاد تو رو بگیره -حالا که یکی پیدا شده ساراجون. جیغ بنفشی کشیدم. عاطی دستانش را گذاشت روی گوشش. - دختره خل گوشمو داغون کردی. ادامه دارد.... 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
166.5K
سوال ۶ در مسائل تربیت جنسی آیا تفاوت بین دختر و پسر قائل شویم ؟ 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
326.6K
جواب ۶ ✅ عفت وحیا باید اموزش داده بشه ✅ آموزش غیر مستقیم 🎵استاد حجه الاسلام مختاری 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤 💔 ایام عزای ارباب رسیده 😭باچادر ،خاکی اومدم حَرمت،......... 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🚨 اهمیت فرزندآوری تا این اندازه ⭕️ پروفسور در حال تدریس بود که یکی از دانشجویان شروع به گریه می‌کند. قصد دارد فرزندش را به بیرون از کلاس ببرد اما استاد، را بغل گرفته و به تدریس ادامه می دهد. ⭕️ آوردن و نگهداری از کودک در کلاس‌های اغلب دانشگاه‌های بزرگ جهان آزاد بوده و ارزش اجتماعی فرزند در جوامع غربی به گونه‌ای است که مادران دانشجو مجبور نیستند بین فرزندآوری، فرزندپروری و تحصیلات دانشگاهی یکی را انتخاب کند. به نقل از روزنامه Redlands Daily Facts 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 امید غریباݩ ٺنہا ڪجایـے...! | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 🎥اظهارات جنجالی مجری سلطنت طلب اظهارات جنجالی مدیر شبکه لس آنجلسی علیه رهبران اپوزیس
33.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑به روز باشیم 🎥 عصبانیت کارشناس سعودی از دفاع کارشناس لبنانی از ایران! 🔹کارشناس سعودی:متاسفم که مثل یک تحلیلگر ایرانی از این کشور دفاع می‌کنی/ایران دخالت در کشورهای منطقه را تمام کند، روابطمان را با آن ها عادی میکنیم! 🔹کارشناس لبنانی: مصاحبه بن سلمان را فراموش کردید که گفته بود پنج روزه ایران را نابود میکنیم؟/چه کسی مردم یمن را قتل عام می‌کند و در عراق و سوریه از تروریسم حمایت می‌کند؟! 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 🎥 عصبانیت کارشناس سعودی از دفاع کارشناس لبنانی از ایران! 🔹کارشناس سعودی:متاسفم که مث
پ.ن: سعودیها دائما با تهییج عرب ها به دنبال ایجاد اختلاف بین ایران و کشورهای عرب منطقه هستند.... با این وجود احمقهای وطن فروشی مثل ابی و شادمهر عقیلی و کلی ایرانی میرن تو تلویزیونهای سعودیها دم تکون میدن واسشون. اینا عرب پرستهای درجه یکی هستند. فقط اسلام و خدا رو نمی پرستن. همین. شعار ما عرب نمی پرستیمشون یعنی ما خدای اسلام رو نمی پرستیم. و الا بن سلمان رو با جان و دل می پرستن. 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
💗نگاه خدا💗 #نگاه‌خدا #قسمت_چهاردهم بعد از کلاس، دلم برای عاطی خیلی تنگ شد. شماره‌اش را گرفتم. - ا
💗نگاه خدا💗 -ذوق مرگ شدی نه؟ - وااااییی باورم نمیشه،حالا اون بدبخت کیه ؟ بگو چند سالشه ،چیکاره اس ،چه جوری آشنا شدین؟ -اوووو یه نفس بکش ،من فکرشم نمیکردم بیاد خاستگاریم ،درسش تمام شده است. توی سپاه کار میکنه واسه یه همایشی چند باری اومده بودن دانشگاه ما. - واااایی چه عاشقانه تبریک میگم عاطفه جون خیلی خوشحال شدم ... -قربونت برم من... - خوب عقدت کی هست ؟ -هفته بعد تولد حضرت فاطمه،با اقا سید تصمیم گرفتیم، عقدمون رو گلزار شهدا بگیریم. - به به هنوز نیومده چه اقا سیدی هم میکنه? -منم دعوتم دیگه؟ -نیای که میکشمت. ا - خوبه دیگه باز چی میخوای از اون شهید ،بابا بزار یه نفسی از دستت بکشه عاطی: وااا برم تشکر کنم دیگه - ای کلک دید گفتم که میری اونجا حتما یه حاجت خوب داری؟ عاطی: دیونه. سارا بیا بریم گلزار همونجا حرف میزنیم. - رفتم لباسم را عوض کردم. گوشی را روشن کردم . شماره بابا رضا رو گرفتم. - سلام بابا جون خوبی؟ - سلام سارا خوبی بابا؟ بهتر شدی ؟ - قربون اون دلتون برم،اره بهترم ،خواستم بهتون بگم حالم خوبه الان دارم با عاطفه میریم بهشت زهرا... -خدا رو شکر ،باشه بابا ،مواظب خودتون باشین ،شب غذا میخرم میارم غذا درست نکن... - فداتون بشم من چشم فعلا. -یاعلی حرکت کردیم سمت بهشت زهرا. توی راه هم عاطفه از آقا سید حرف می‌زد اول رفتیم سر خاک مامان فاتحه‌ای خواندیم. بعد رفتیم گلزار . " عاطفه درست‌ می‌گفت. اینجا آدم حس خوبی پیدا میکنه" عاطفه طبق معمول نشست کنار شهیدش و زیر لب زمزمه میکرد و گریه میکرد. منم رفتم یه دوری اون قسمت زدم و به سنگ قبر ها نگاه می‌کردم. 'چقدر اینا جووون بودن ،چقدر سنشون کم بود ." نزدیکی گلزار چند تا نیمکت بود. نشستیم عاطی گفت: خوب ،حالا شروع کن! - از کجاش بگم ،من یه تصمیمی گرفتم عاطی: چه تصمیمی - اینکه با یکی ازدواج کنم صوری بعد که رفتیم اون ور از هم جدا شیم. عاطی: بسم الله ،سرت به جایی خورده احتمالا. نه؟ - دیگه هیچ راهی نمیمونه برام. عاطی: دیونه شدی تو ،زندگیتون میخوای خراب کنی به خاطر اینکه میخوای بری اون ور درس بخونی؟ - من تصمیم خودمو گرفتم؟ عاطی: سارا جان ،قربونت برم چرا با آینده ات بازی میکنی؟ - آینده، کدوم اینده ، من اصلا آینده ای دارم ؟ چپ و راست خاله زهرا و مادر جون دارن زنگ میزنن که راضیم کنن بابام ازدواج کنه حالا تو میگی آینده؟ - نمیدونم چی بگم بهت. - بگذریم حالا ،نمیخوام حال امروزم با این حرفا خراب بشه ،بگو ببینم برادر شوهر داری ؟ - عمرن فکرشم نکن ،اون از این بچه مثبتای عالمه. - هیچی پس بدرد من نمی‌خوره. پس از کلی صحبت، برگشتم‌خانه. ساعت هشت شب بود. ادامه دارد.. 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓