eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
🔶 زینبی نبود که رو‌ی تل بأیستد! 👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇
سم در سلول‌هاے تن "علیه السلام" نفوذ مےکرد و هر لحظہ، خنجرے تازه بر جان خورشید مےزد⚡️ خانہ آقا گودال بود و سم، تیر و خنجر کوفیان! رضا"علیه‌السلام" حسین بود و سناباد، کربلا؛ اما اینجا زینبے نبود کہ روے تل بأیستد و براے مردے کہ بر افتاده بود، مویہ کند!😔 خورشید غریبانه می‌کرد...😭😭 🍂شهادت امام رضا"علیه السلام" تسلیت باد🍂 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
بی قرار مشهد شده ام... #امام_رضا(ع) #تولیدی 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
☘دلم را حجاب زده ام به هر نامحرمی 🍃تمام دلخوشی دلم تویی! تا ☘تمام حجاب ها که کنار رفت، 🍃که در وقت محشری ☘تورا ببینم،همسایه ی مشهدی! 🍃تورا که مونسی، 🍃تو را که غمخواری، 🍃تو را که همه گویند،سلطانِ ایرانی! 🤚السلام علیک یا دور از وطن السلام علیک ای آنکه که وطن کرده در دلِ من..♥️ 🧡❤️آقا جان!تولدتون مبارک🧡❤️ 🎉🎉🎉 (ع) 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#داستانک #داستان_کوتاه بـا مـــــن بمـــــان❤️ ... #پارت_پنجم آوین تنها تو تخت اش خواب بود.... ب
بـا مـــــن بمـــــان❤️ ... مادرها رفتن بالای سر بچه شون.... من توان راه رفتن نداشتم.اینکه امروزم دکتر بگه باید بازم مهمان بیمارستان باشی ، برام سنگین بود..... دکتر نوبت به نوبت بالای سر نوزادان میرفت.بچه های بیچاره.چه قدر معصوم بودن،چه قدر محیط غمگین بود.... اخی اون دختره چه بامزه اس....لپ هاش آویزونه...اون نوزاد چه پاهای خوشگلی داره....چطور چشمم رو،روی همه کس بسته بودم.طفلک های معصوم.... نوبت آوین بود....پرستار جواب آزمایش و اکو قلب رو نشون دکتر داد.یه سری اطلاعات پزشکی رد و بدل کردن....همه چشمشون به من بود.من چشمم به دکتر... برگشت سمت من....بی اختیار اشکهام میریخت. گفت:"اشک خوشحالیه دیگه خانم ساغری؟شما می تونید امروز آوین رو ببرید خونه....آزمایش ها نرمال شدن... یه سوراخ روی قلبش داره که پیش بینی مون اینه که بسته میشه خودش....فقط هر سه ماه چکاپ لازم داره.پیش متخصص قلب نوزادان،دکتر فتحی،البته سعی کنید تا شش ماهگی،هر ماه تحت نظر باشه....دارویی هم نداره.فقط مراقبت از خودتون و آوین...." دکتر رفت سراغ نوزاد بعدی.... من رفتم بالا سر بچه ام....بیدار بود و تو تخت تقلا میکرد.بهش شیر دادم.برای اولین بار با تمام امید....امید به بودن... به زندگی.... زنگ زدم به امیر.... "میتونی بیای دنبال من و .... لطفا مانتو مشکی ام رو هم بیار..... به مامانت بگو ،نذرش قبول شد.... امیررضا داره میاد خونه.....بیا....بیا تا برات بگم تو چند ساعت چی شد...." گریه امون نمیداد تا حرفی بزنم... اون برای نجات امیررضا نبود.... بلکه برای نجات من بود.... نجات از دنیایی که برای خودم ساختم. اون صدای شکستن، دنیای من رو ساخت.... باورم نمیشد....این امتحان فقط برای من بود...برای اینکه به خودم بیام... تا من برگردم به آغوش امن خدا.... به حرم .... اینجا برام حکم بهشت رو داره... امیر تو این صحن اولین بار ایستاد... راه رفت... حرف زد و حالا مشغول بازی .... 🔚پایان 🖌نویسنده : مریم حق گو 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🕯 قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کرمت امام رضا 💔😢 | | 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓