eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
22هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
304 ویدیو
22 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز حس درست کردن نهار درست حسابی، روز اول محرم نداشتم از طرفی دوست داشتم تو خونه اولین زیارت عاشورای دهه رو بخونم و بچه‌ها بشنون. یه چیزی به ذهنم رسید. بچه‌ها رو جمع کردم، گفتم بچه‌ها امروز هیئت داریم، هیئت خونگی! دخترم (کوچیکه) شما شیرکاکائو درست کن برای پذیرایی هیئت دخترم (بزرگه) شما نهار هیئت رو بپز. من گوجه میشورم با وسایل لازم میذارم برات، املت درست کن برامون. پسرم گفت من چی؟! گفتم شما مسئول پذیرایی و سفره. شمام خادم امام حسینی. خوششون اومد گفتم حدودی که آماده شدن پذیرایی ها، دور هم میشینیم، زیارت عاشورا میخونیم، آخرش هم پذیرایی هیئت. گفتن کی مهمونمون باشه؟ گفتم خودمون و امام زمان و حضرت زهرا.... هرجا روضه امام حسین علیه السلام باشه، این حضرات میان. چون صاحب عزان... خلاصه همه مشغول شدن. کمک دخترا کردم برا پخت و پزها. یه پارچه مشکی پهن کردیم، دورش نشستیم. دختر کوچکم گفت من زیارت عاشورا رو پخش میکنم از گوشی. گفتم گوشی چرا؟ خودمون میخونیم. اولش رو من شروع کردم. ادامه رو دادم دختر بزرگم بخونه. و دختر کوچکم و پسرم هم باهاش زمزمه کردن. پسر کوچکتر هم مشغول بازی با کتاب دعا و زمزمه کلمات نامفهوم. تمام که شد شیرکاکائو گرم رو آوردیم. دیگه دعای آخر مجلس رو که داشتم میخوندم همراه نداشتم. دختر بزرگم گفت ببخشید مامان با دهن پر نمیتونیم آمین بگیم 🙃 گفتم راحت باشین خودم میگم 😊 بعدم سفره انداختیم و نهار، مهمان حضرت بودیم با @hejrat_kon