eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
29.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
346 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر ما با تشرف به حرم امیرالمؤمنین در شب شهادت بانوی دو عالم تمام شد. ادامه👇
سفرمون زمینی بود و درواقع یک اردوی کاری. و لذا کم هزینه. اما قصد دارم با همین تجربه کمم، یک مطلب بنویسم که چطور میشه یک سفر عتبات باحلاوت کم هزینه و کوتاه داشت طوری که مکرر بشه رفت. شما هم تجربه ای اگر دارید برام بفرستید. ناگفته نماند که این سفر برا ما یه هزینه دلنچسبی داشت😢 من خب به خاطر شرایطم یه ذره سختم شده بود. سفر فشرده بود و مدام تو اتوبوس و مسیر… توان پیاده روی و حتی ایستادنم قاعدتاً کمتر از قبل و کمتر از بقیه بود. طوری که اکثر نمازهای مستحبی رو نشسته میخوندم. لذا تصمیم گرفتیم برا برگشت من و پسر کوچکم، بلیت هواپیما بگیریم. و گرفتیم؛ شب یکشنبه (که فرداصبحش کاروان میخواست زمینی برگرده) اما دلها بسوزه😭 که ما تا حدی دیر رسیدیم و مأمور فرودگاه هم مقداری بدجنسی به خرج داد (حتی راهمون نداد داخل سالن فرودگاه که بریم چونه بزنیم. گفتم آقا من باری هم ندارم، خودمم و این بچه... اما رحمی نکرد) و ما از پرواز جا موندیم 😭 ۹ میلیون ناقابل سوخت اون شب 🤪😭 شنیدید حتماً، میگن هزینه‌ای که برا سفر کربلا میکنی، بهت برمیگرده. اما نمیدونم این مورد که ناشی از کم دقتی و برنامه ریزی نامناسب خودمم بود هم برمیگرده یا نه، از گارانتی خارجه 😢😅 خلاصه با اعصابی خرررد و رویی شرمنده، برگشتیم سمت حرم و محل قرار بقیه کاروان🙄 آره دیگه ان‌شاء‌الله که یه حکمت و خیری بوده! چه خیری نمیدونم دقیقا! ☹️🙄 بیشتر شبیه ادب شدن و تجربه بود 😞 خلاصه که فرداصبحش باز هم نشستیم تو اتوبوس و خب چون کاروان بزرگ بود(خیلی بزرگ 😅) و معطلی ها زیاد، حدود بیست و دو ساعت تو اتوبوس و ماشین بودیم تا برسیم خونه… اما الحمدلله خیلی سخت نگذشت (بدون سختی که قطعاً نبود☺️) و مشکل خاصی پیش نیومد. به بچه‌ها که خیلیی خوش گذشت. خیلی. از الان تو ذهنشون برا سفر اتوبوسی بعدی دارن برنامه میریزن. البته چون کلی بچه تو کاروان بود و هر کسی تو هر سن و جنسی، کلی دوست و رفیق داشت. امروزم که تهران مدارس مجازی شد و استراحت بچه‌ها بیشتر. منم هم بخاطر آلودگی و هم برای استراحت کردن، نرفتم بیرون.
یکی از خوبیهای چندتایی بودنشون اینه که نقش‌های والدین رو بچه‌های بزرگتر به خوبی و حتی بهتر، میتونن ایفا کنن. البته که نه به اجبار و نه خارج از حد اعتدال دختر کوچکترم گاهی میده کاربرگ‌هاش رو خواهر بزرگترش بکشه. یا بهش املا بگه یا برا دفتراش حاشیه خوشکل بکشه یا… و البته که خودم و خودش هم انجام میدیم.
صحنه آشنای گالری همه مامان ها 🙄😄 فقط عکسهای هنریش از تخم مرغ هایی که تکه تکه کرده! البته بیشترین فراوانی، متعلقه به عکس از چش و چار و دماغ؛ با سلفی گرفتن. وای که بعضی شون چقققد بامزه ان. خدايا ممنون که گالری گوشی‌مون پر ایناست نه پر از… کلی چیزایی که تو دوست نداری… @hejrat_kon
و البته روزهای مدرسه مجازی، پر از عکس تکالیف و فیلم آزمایش و... خدایا این بلا رو از ما رفع کن
دخترم اینا یه کلاس تو مدرسه دارن، براشون درباره چرا حجاب و رسانه و این حرفها صحبت میکنن. امروز گفته بودن یه کاریکاتور با موضوع اون کلاسه بکشید. اینو کشیده و با متن زیرش برا معلم فرستاده خیلی جالب بود برام ما هم کلاس چهارم بودیم اینام چهارمن🤪 هشتگ زدنش 🙄😬 البته که باید بچه‌ها رو طبق زمانه خودشون تربیت کرد...
توضیح: دختر خانمی که اختیاری از خود ندارد و تحت تاثیر رسانه ها و فضای مجازی قرار گرفته است (هیپنوتیزم توسط رسانه ها) شبیه به غاز های مک دونالد که امروزه با ما مثل آنها رفتار می شود (نگه داشتن غاز ها در جایی تنگ تا جگرشان چرب شود) @hejrat_kon
ماشاءالله و لا قوة الا بالله العلی العظیم 😅
کلاس بچه‌ها که مجازی میشه آدم میفهمه بعضیییی معلم ها چقد اعصاب ندارن 😢🤪
یلدا؟ @hejrat_kon خداوندا فجر صادق میطلبیم از پس این شب‌های طولانی…
یلدا؟ @hejrat_kon خداوندا فجر صادق میطلبیم از پس این شب‌های طولانی…