eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
215 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"الهی" که من بمیرم براتون آقاجانم 😭😭 صدای بغضتون که اومد هممون انگار دنبال بهانه بودیم تا باصدای بلند گریه کنیم ... که بگیم غلط کردیم اگر اذیتتون کردیم، غلط کردیم اگر یه جوری رفتار کردیم که تاوان بصیرت افزایی ما از دست دادن مالک اشتر شماست ، غلط کردیم اگر یه جوری اطاعت امرتون نکردیم که اینجور برای از دست دادن عمارتون اشک ریختین ... دل ما با صدای پر از بغض شما لرزید ... سرتون سلامت آقاجانم ، تو دلتون غوغاست حق دارین ... ولی ماروهم ببخشین ، قاسم سلیمانی نمیشیم براتون میدونیم اما "ان شاءالله" هرکاری ازمون بربیاد میکنیم تا خوشحالتون کنیم ... که بدونین خیلی دوستتون داریم . @hekayate_deldadegi
🏴 روش اقامه نماز لیلة‌الدفن برای شهدای مقاومت ◾️ "رهبر انقلاب(مدظله العالی)" : برای هر شهید یک نماز بخوانید.
17.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : دستور نماز لیلة الدفن برای همه شهدا #حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی 💠 @samtekhoda3
هرجا بروم شما همراه من هستید ... هم قدم، همراه، برادر یک برادر واقعی به جبران تمام نبودنهای کسانی که دوست میداشتیم کنارمان باشند و نیستند و جایی میان راه از قطار انقلاب پیاده شدند ... همسفران لحظه های تلخ و شیرین سلام مارا به برسانید ... 😭 @hekayate_deldadegi
وقتی روز تشییع به دوشنبه تغییر کرد، وقتی برف آمد ولی بر زمین ننشست، وقتی مهمان هایی که فکر میکردی بخاطر تشییع و برف نخواهند آمد ،،، یکی یکی از راه رسیدند و فضای خانه پر شد از عطر حضورشان ... فهمیدم صاحب مجلس هم آمدند و حضور دارند ... حالا دیگر فقط عکستان نبود که خانه مان را پر از نور کرده بود ... حضورتان به وضوح احساس میشد ... "حاج قاسمم" به کلبه محقر ما خوش آمدید ... مراسمی کوچک نه به اندازه مقام شما که به اندازه وسع مان برایتان گرفتیم که بدانید درست است جای خالیتان به شدت دلمان را شکسته و خاطرمان را آزرده ، اما حضورتان را کنارمان احساس میکنیم. (س) @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
هرجا بروم شما همراه من هستید ... هم قدم، همراه، برادر یک برادر واقعی به جبران تمام نبودنهای کسانی ک
قصه از اینجا شروع شد ... از صدایی که تا لرزید اشک ما روان شد ... آخر بهانه ها در دلمان تلمبار شده بود ، از بی معرفتی خودمان، از رفتن سردار، از ترس خالی شدن پشت رهبرمان، صدایش که کمی لرزید بغضمان ترکید ، صدای گریه مان بلند شد ، صدای گریه اش که بلند شد ، به گمانم تا پای جان دادن رفتیم ،،، به گمانم به گمانم به گمانم برای دعای شهادتش بود که دوباره روح را به تن مان برگرداندند تا اجابتش کنند ، چرا که او نائب "امام زمان(عج)" است و دعایش مستجاب ... @hekayate_deldadegi
#برداشت_دوم ساعت به سرعت میگذشت و قدم ها ولی از خیل جمعیت آرام آرام برداشته میشد ،،، تنها شده بودم بدون همراه ،،، با صدای عکاسی که پشت یک ماشین نشسته بود به خود آمدم که میگفت عکس در دستت را بالاتر بیاور تا عکس بگیرم ،،، دستم که به عکست رسید یادم افتاد تنها نیستم تو همیشه کنارِ منی و در لحظه هایم مثل رودی پاک جریان داری ... کم کم نزدیک میدان آزادی میشدم الوعده وفا عکست را بالا می آورم تا بدانی همیشه به یادت هستم اما درستش این است وفای توست که به یادم می آورد که همیشه همراهم هستی ... @hekayate_deldadegi
حالا کنارشما هستم جایی همین نزدیکی چند قدم بود تابرسم به پیکری که به نوبت در آغوشش گرفته بودند، به گمانم اول لحظه شهادت به آغوش گرم "حضرت رسول(ص)" رفتید واز جام آب کوثر شمارا سیراب کردند ... بعد به خدمت "شاه نجف مولاجانمان(ع)" رفتید وعطر علوی را نیز به سینه خود مهر کرده راهی کاظمین شدید تا بگیرید برات "شاه خراسان" را ... مسیر را از جنوب انتخاب کردید به گمانم گم شده ای آنجا منتظر شما بود ،،، و شاید هم رفقایی که هنوز استخوان هایشان میان خروارها خاک مُهر گمنامی به بند بندشان خورده است طالب آخرین دیدارت بودند،،، تهران نیز محضر "رهبرعزیزمان" که رسیدید آرام دلش که شدید خاک پایش را که توتیای چشم کردید لحظه وداع شاید مثل تمام بسیجی ها چفیه شان را هدیه خواستید ،،، اما عزیزتر از آن بودید که به چفیه و انگشتر تمام شود این قصه ،،، عبایشان را هدیه دادند ،،، عبایی که چهارده سال با آن به نماز عاشقی در وقت سحر در وقتی که همه ذهن ها به خواب بودند و چشم ها بسته و مست از رنگ دنیا به نیایش و دیدار "مولاجانش(ع)" مثل سروی ایستاده مشق ادب میکردند را به شما هدیه کردند ... وقت رفتن بود به منزل ابدی اما ... "کریم بن کریم" را مگر میشود برات دیدار برادر بدهند و خواهر را نه ... پس بگویید قم را آذین ببندند "عزیز رهبر" در راه است مالک اشتر دوران ... وقت دیدار مادر است ،،، وقت بوسیدن کف پایش ،،، وقت دیدار پدر است ،،، که سر بلند کنی و بگویی سربلندت کردم و در آغوشش آرام بگیری ... کرمان شاید به ظاهر منزل آخر باشد اما ... هفت شهر عشق را گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم @hekayate_deldadegi
برداشت_چهارم نزدیک غروب شد ... از آن دلگیر ترین هایش ... که نمیدانی چه مرگَت هست ... فقط میدانی بزرگی را از دست داده ای که دیگر برنمیگردد ... مثل طلایی که کلاغی سیاه در شب جمعه ای آن را از تو و مردم کشورت ربود و تو حیران میان خیابانها ،،، فرسخ ها پیاده راه میروی تا شاید به میدانی برسی که کمی از عطر وجودش را به یادگار میان شیشه قلبت پر کنی و به خانه ببری ،،، برای روزهای سخت دلتنگی ... @hekayate_deldadegi
yeknet.ir_-_hosein_taheri_-_shab_09_moharam1398.mp3
9.15M
ای یار سفر کرده اگرچه ز تو دوریم  حس میکنم انگار که نزدیک ظهوری  ای لشگر "صاحب زمان(عج)" آماده باش آماده باش 🎙بانوای: حسین طاهری @hekayate_deldadegi