🌿کسی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد چرا کعبه را کعبه نامیدند، آن حضرت فرمود:
🕋چون کعبه چهار دیوار دارد به او کعبه می گویند. عرض کرد: چرا چهار دیوار دارد. فرمود: چون بیت المعمور که در آسمانها هست چهار دیوار دارد. عرض کرد: چرا بیت المعمور چهار دیوار دارد. فرمود: برای آنکه عرش خدا چهار ضلع دارد. عرض کرد: چرا عرش خدا چهار ضلع دارد. فرمود: برای اینکه کلمات توحیدی خدا چهار تا است: سبحان الله والحمدلله ولااله الا الله والله أکبر. اسمای حسنای حق به این چهار کلمه توحید و تحمید و تهلیل و تکبیر بر می گردد: به وحدانیت خدا، به بزرگداشت خدا، به مجد و کبریائی خدا به منزه بودن آن سبوح قدوس؛ انسان در این کلمات خدا را می ستاید. یک انسان مکه می رود برای این که این چهار دیواری را زیارت کند، او ظاهر حج را دیده است؛ کسی به مکه می رود و معرفتش تا بیت المعمور است؛ کسی به مکه می رود، معرفتش تا عرش خدا است؛ کسی به مکه می رود و به این کلمات تامات عارف شده است، این سر حج است. اینطور نیست که هر کسی دور کعبه بگردد، باطن این معنا را هم بیابد و برگردد. جواب امام - سلام الله علیه - این بود که این کعبه را، بیت المعمور را، عرش را، بر اساس توحید و تحمید و تکبیر حق ساختند.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
دکتر شریعتی می گوید:
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
📚(دکتر علی شریعتي)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#داستان_حسینی
👌بسیار زیبا_حتما بخوانید
🌾حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به 130 سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران میآید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست میکند تا به ایران بیاید اما او قبول نمیکند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنیفاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت میدهد. خود او میگوید که در خواب امام حسین (علیه السلام) را میبیند که به او میفرماید: هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال 1270 به ایران میآید. او پدر نوحهخوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسومهایی که اکنون در هیئتها انجام میشود منتسب به ایشان است.
🌾سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)بودند.
حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود.
🌾هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضهخوانی امام حسین (علیه السلام) به او دادند، اما او به جای قطع روضهخوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهمتر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین(علیه السلام) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت.
🌾یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب.
گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم،
🌾فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله…، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان …
🌾کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند.
یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند.
✍️منبع:جام و عقیق
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💔 فضایل حضرت علی اکبر
علی اکبر (ع)، از جوانی مجموعه ای از خوبی ها و فضیلت ها و نمونه ای روشن از فضایل عترت پاک پیامبر بود.
حتی کسی چون معاویه هم که دشمن خاندان عصمت بود، به فضایل او اقرار داشت. روزی در حضور معاویه سخن از این بود که «رهبری دینی» شایسته کیست؟
حاضران گفتند: تو شایسته ترینی. ولی خود معاویه گفت: نه، چنین نیست. علی فرزند حسین بن علی (ع) شایسته ترین است، چرا که هم از نسل پیامبر است، هم شجاعت بنی هاشم در او جلوه گر است، هم سخاوتِ بنی امیه!...(3) البته سخاوت بنی امیه ادعای بی اساس است. وقتی از زبان دشمن چنین اعترافی شنیده شود، دوستان چه خواهند گفت؟ این که معاویه در شام، درباره او چنین تعبیراتی را بر زبان جاری می کند، نشانه آن است که آوازه کمالات او فراتر از حجاز رفته بود.
رابطه سرشار از ادب و احترام علی اکبر (ع) به پدر و علاقه و محبت پدر به فرزند، در همه مراحل زندگی این دو الگوی فضیلت وجود داشت و نهایت و اوج آن، در صحنه عاشورا دیده می شود
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به حرمت این شبهای محرم
عزیزانم را دربهترین و زیباترین
و پرآرامش ترین
مسیر زندگیشان قرارده
مسیری که خوشبختی
و آرامش و خوشحالی قلبی را
درلحظه لحظه زندگیشان بچشند...
شبتون پر از اجابت دعاهاتون 🙏
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امشب شهادت نامۀ
🥀عشاق امضـا می شود
▪️فردا ز خون عاشقان
🥀این دشت دریا می شود
▪️امشب کنار یکدگر،
🥀بنشسته آل مصطفی
▪️فردا پریشان جمعشان
🥀چون قلب زهرا می شود..
▪عاشورای حسینی تسلیت باد🏴
شبتون حسینی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#محرم #امام_حسین #عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🏴
▪️کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
▪️از تو و طفلان تو یاری کنیم
▪️کاش ما هم کربلایی می شدیم
▪️در رکاب تو فدایی می شدیم
🏴شهادت سرور و سالار شهیدان
▪️حضرت اباعبدالله الحسین
▪️علیه السلام و هفتاد دو تن
از یاران با وفایش تسلیت باد 🏴
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#محرم #امام_حسین
#عاشورا #امام_زمان
🥀ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ
🖤میخورد ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ
🥀ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩ ﮐﺮﺑﻼﺭﺍ
🖤ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ
🥀قصه ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ
🖤ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ
🥀ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ
🖤ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ
🥀ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ
🖤ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ
🥀میدود ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ ساله
🖤ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ … ﺁﺥ “ﺑﺎﺭﺍﻥ
🖤🥀🖤فرارسیدن
🖤🥀🖤تاســــــــوعا
🖤🥀🖤و عاشورای
🖤🥀🖤حسینی
🖤🥀🖤ایام ایثار
🖤🥀🖤عشـــــق
🖤🥀🖤بندگــــی
🖤🥀🖤وآزادگی
🖤🥀🖤برشـما
🖤🥀🖤دوستان
🖤🥀🖤عزیــز و
🖤🥀🖤 گــــرامی
🖤🥀🖤تسلیت بــاد
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#محرم #امام_حسین
#عاشورا
🔴 مهمترین وقایع روز تاسوعا
روز نهم ماه محرم که معروف به تاسوعا است و به شب عاشورا پیوند خورده است، آخرین روزى بود که امام حسین(ع) و یارانش شبانگاه آن را درک کرده بودند.
بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت(ع) از اهمیت بالایى برخوردار است. شیعیان این روز را منتسب به عباس بن علی نیز میدانند، و این روز را بسان روز عاشورا گرامی داشته و در آن به سوگواری میپردازند.
تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حقگذاری عباس بن علی(ع) است و با گذشت بیش از هزار و سیصد سال، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی است.
آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل بیت(ع) و کودکان تشنه کام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.
خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لبهای خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را کجا میتوان یافت و این همه فداکاری مگر در واژه میگنجد و با کلام قابل بیان است؟
دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بیبدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد و چه به حق او را غیرتالله العظمیم نامیدهاند.
🔴 ورود شمر به کربلا
شمر بن ذى الجوشن که در دشمنى به اهل بیت(ع) پیش قدمتر از دیگران بود و با حرارت ویژهاى در واقعه کربلا حضور به هم رسانید، شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رسانید و او را از منظور عبیدالله باخبر گردانید.
پسر سعد که نسبت به صلح با امام حسین(ع) خوشبین بود و در این راه تلاش زیادى به عمل آورده بود، یک باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزى براى خود نیافت. او على رغم میلش یا با امام حسین علیه السلام باید نبرد مىکرد و یا فرماندهى را از دست مىداد و براى همیشه از دستیابى به حکومت رى محروم میشد.
پذیرفتن هر یک از این دو راه براى او دشوار بود، ولى حب ریاست و هواى نفس، چنان بر وى غلبه یافته بود که بدون در نظر گرفتن قیامت و موقعیت دینى و اجتماعى امام حسین(ع) و قرابت وى با پیامبر(ص)، راه نخست را انتخاب کرد و با این نیت که مىتوان امام حسین(ع) را به شهادت رسانید ولى پس از آن، توبه کرد و در پیشگاه جدش محمد مصطفى(ص) درخواست بخشش نمود؛ ولى اگر حکومت رى را از دست بدهد، هرگز به آن نخواهد رسید، تصمیم گرفت که فرمان عبیدالله را اجرا کند و با امام حسین(ع) به نبرد بپردازد. به همین جهت سپاهیانش را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.
❌ ادامه در پست های بعدی....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 امان نامه براى ابوالفضل العباس علیه السلام
شمر، که فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر کلیدى و پلید واقعه کربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد براى چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنى عباس، عبدالله، جعفر و عثمان از برادران پدرى امام حسین (ع) آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقیقت طلب امام حسین(ع) جدا سازد.
ام البنین، همسر حضرت على(ع) داراى چهار فرزند دلاور و فداکار بود که همگى در رکاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا حاضر بودند.
حضرت عباس(ع) که بزرگترین آنان است، از شهرت به سزایى برخوردار بود. وى به خاطر جمال زیبا، قامت موزون، دلاورى، غیرت و شجاعت بىمانندش، به «قمر بنى هاشم» معروف شده بود.
ام البنین از قبیله بنى کلاب بود که شمر بن ذى الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا مى کرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیکى خیمه گاه امام حسین(ع) آمد و با صداى بلند فریاد زد: خواهرزادگانم کجایند؟
امام حسین(ع) که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیکن با شما قرابت و خویشى دارد.
حضرت عباس علیه السلام به سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟
شمر گفت : شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعتى دیگر شعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از یاران حسین بن على علیه السلام زنده نمى ماند.
من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این که دست از یارى برادرتان حسین علیه السلام بردارید و سپاهیانش را ترک کنید.
حضرت عباس علیه السلام که کانون وفادارى و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دستهاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات.
اى دشمن خدا، ما را دستور مىدهى که از یاران برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم.
آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟
شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین، خشمناک شد و به خیمه گاه خویش برگشت.
همچنین روایت شده است: در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام ((عبدالله بن ابى محل بن حزام )) که برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى که با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش ((کزمان)) براى آنان ارسال کرد. او، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید.
حضرت عباس(ع) و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو که ما نیازى به امان نامه شما نیست. امان خدا، بهتر است از امان شما.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💔 شب دهم: شب عاشورا
شب حسین بن علی(ع) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین است.
اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
🍃
💢تخفیف در مجازات قارون بخاطر صله رحم!
از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که :
✍️قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد.
بعدها که حضرت يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را میشنوم...
آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد! پس فرشته به قارون مهلت داد.
قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من بنده خاطى، يونس پسر متى هستم..
قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟
يونس گفت: افسوس از دنيا رفت.
🔹قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت..
🔹قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟
يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است،
قارون گفت: افسوس بر آل عمران..
از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید
──── · ⋆ 𖦹 ⋆ · ────
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده #معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ماجرای تکان دهنده شفای مادر مریض در حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
🎼حجتالاسلام #مومنی
🚩زیر نویس انگلیسی
#پیشنهاد_دانلود
#برای_دیگران_ارسال_کنید
•┈┈••••✾•🌿
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده #معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊اللهم عجل لولیک الفرج
🔰یکی از دلائل ما برای گریه
🎤 #استاد_دارستانی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#سخنان ناب و زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
🍃
✍️روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکهی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد
آن گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...!
──── · ⋆ 𖦹 ⋆ · ────
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده #معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤در این شبها
✨دستها را برده ام بالا
🖤سپردم دل به آن والا
✨و از عمق وجود خود
🖤خدایم را صدا کردم
✨نمیدانم چه میخواهی
🖤ولی من برای تو
✨برای رفع غمهایت
🖤برای قلب زیبایت
✨برای آرزوهایت
🖤به درگاهش دعاکردم
شبتون حسینی🖤
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi