eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
18هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حرف معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من •••❥ °🪴° ••• اَللّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتي في كُلِّ كَرْب خداوندا ! تو تکیه‌گاه منی در هر اندوه..♥️ 🤍┄•●❥ I'll solve my own easy problem! hard with my god آسوناشو خودم حل میکنم! سختاشو خدام 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @Shikomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای پرچم حرم حضرت عباس علیه السلام و حرم حضرت زینب(س) و حمله داعش! سال ۹۱ که حرم حضرت زینب به محاصره درآمده بود و زینبیه کم کم داشت سقوط می‌کرد بلافاصله با آقای سیستانی و حضرت آقا خبر دادند که هیچ جوری نمی‌تونیم جلوی تکفیری‌ها رو بگیریم آقای سیستانی گفتند کار از دست ما خارج است از حضرت عباس کمک بگیرید بروید پرچم از گنبد حضرت عباس بردارید و به حرم حضرت زینب سلام الله برسانید ابوتراب و یک رزمنده دیگه رفتند و پرچم رو بالای گنبد گذاشتند ... رزمنده‌ها می‌گفتند وقتی پرچم بالا رفت انگار نیروهای ما هدایت می‌شد به سمت دشمن انگار تیری هدر نمی‌رفت و دشمن تند تند عقب نشینی می‌کرد ... اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خداوند در دوجا به بندگانش میخندد ... یکی زمانیکه همه دست به دست هم می دهند تا یکی را ذلیل کنند و خدا نمیخواهد و زمانیکه همه دست به دست هم میدهند تا کسی را عزیز کنند و خدا نمیخواهد "تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ" هر کس را بخواهی، عزت می دهی، و هر که را بخواهی خوار می کنی. 📙سوره آل عمران اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 مگر می شود این عالم خدایی نداشته باشد پادشاهی بود دهری مذهب. وزیری بسیار عاقل و زیرک داشت.هرچه ادله و براهین برای شاه بر اثبات وجود صانع اقامه می کردند که این آسمان ها و زمین را خدا خلق کرده و ممکن نیست این بناهای به این عظمت بدون صانع و خالق موجود شود و ممکن نیست یک بنایی بدون بنا و استاد و معمار ساخته شود، پادشاه قبول نمی کرد. بنابراین وزیر، بنای یک باغ و درخت ها و عمارتی در بیرون شهر گذارد.بعد از اینکه تمام شد، یک روز پادشاه را به بهانه شکار از آن راه برد.چون چشم پادشاه بر آن عمارت عالی افتاد متعجب شد. از وزیر پرسید این عمارت را که بنا کرده و چه وقت بنا شده است؟ وزیر گفت کسی نساخته، خودش موجود شده است. پادشاه اعتراض شدیدی کرد. گفت این چه حرفی است که می زنی، چگونه می شود بنایی بدون معمار ساخته شود؟ وزیر جواب داد چگونه یک بنایی کوچک بدون معمار غیر معقول است؟ چگونه می شود بنای این آسمان ها و زمین ها و گردش ماه و خورشید و ستاره ها بدون صانع و خالق موجود شده باشد؟ آن وقت پادشاه تصدیق نمود و مسلمان و موحد شد. 📚منبع:داستان هایی از خدا، نوشته احمد میر خلف زاده و قاسم میرخلف زاده، جلد ۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙خـدایـا ✨امشب هم آرامشی 🌙ازجنس سکوت برکه ها ✨به سبزی جنگلها 🌙با عطر ✨بهشتت خواهانم 🌙که آن رابه تمام ✨دوستان و عزیزانم عطاکنی آمیـــن یا رَبَّ🙏 ✨بیایید امشب آرزو کنیم 💛 آرزوى سلامتی برای همه ✨آرزوى صداقت ویکرنگی 💛 آرزوى سر سبزى و بركت ✨ آرزوى دوست داشتن 💛و خیلی آرزوهای خوب برای هم 🌙شبتون به زیبایی گلهای بهشتی🌟 التماس دعا ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
حالِ خوبِتان را، نه از کسی طلب کنید، نه برایش به این و آن رو بزنید، و نه حتی منتظرِ معجزه باشید...! قدری "تلاش" کافی‌ست، برایِ داشتَنَش! این خودِ شمایید، که می‌توانید، روحِتان را، مملو از عشق و آرامش کنید... 🌹☀️ "If the plan doesn't work change the plan but never the goal." "اگر برنامه موفق نشد، برنامه را تغییر دهید اما هرگز هدف را تغییر ندهید." ᳝‎‌‌‌‍‌‍᳝᳝᳝᳝᳝‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‍‌‍᳝᳝᳝᳝᳝‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‍‌‍᳝╭✹••••••••••••••••••🌸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
داستان مردی که بااشاره امام علی (ع) به دونیم تقسیم شد! مَرّة بن قیس از اعیان و اشراف عرب و صاحب قبیله بزرگی بود. او یک‏صد هزار نفر لشکر مسلح داشت. مهمترین خصوصیت او دشمنی با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود. او وقتی با خبر شد که مردم از اطراف و اکناف به زیارت قبر حضرت می‏روند. و به بارگاه حضرتش احترام می‏گذارند، خشمناک و عصبانی شد و گفت می‏روم و گنبد و بارگاهش را خراب کرده و قبر حضرتش را محو می‏نمایم. او با لشکریانش به طرف نجف رفت. کسی هم جرأت مقابله با او را نداشت، بنابراین او بدون هیچ مقاومتی وارد شهر شد و با چکمه داخل حرم مقدّس گردید، وقتی به نزدیک صندوق مطهر درون ضریح رسید، چون قصد نبش قبر امیرالمؤمنین را داشت ناگهان انگشت مبارک حضرت از شکاف صندوق بیرون آمد و با اشاره ‏ای او را به دو نیم تقسیم نمود. ابوالقاسم فردوسی در این مورد چنین سروده است: شهی که زد به دوانگشت مُرّه را به دو نیم بری قتل عدو ساخت ذو الفقار انگشت جسد مَره چون قطعه سنگی شده بود، بدون اینکه قطره‏ای خون بریزد.او را ازحرم بیرون آورده و در کنار دروازه نجف انداختند. و تا مدتها جسد در آنجا بود، هر حیوانی که به جسد می‏رسید، روی آن بول و کثافت می‏کرد. بالاخره بستگان او و یا دشمنان حضرت علی (علیه السلام) جسد را برداشته و او را دفن کردند. در داخل ضریح مبارک در جهت جنوبی صندوق مطهر نزدیک سر مبارک جایگاه مقدس و مبارکی قرار دارد که به آن مَوضِعُ الاِصبَعَین به معنی جایگاه دو انگشت می گویند. 📗 نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج34، ص62. اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸 ۶ راهکار برای ۶ حاجت 🌸 ✅مردى نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: به من كارى بياموز كه: ✨ خداوند به سبب آن مرا دوست بدارد ✨و مردم نيز دوستم بدارند، ✨و خدا دارايى ام را فزون گرداند ✨و تندرستم بدارد ✨و عمرم را طولانى گرداند ✨و مرا با تو محشور كند. 💐حضرت فرمود: «اينهايى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز،نياز دارد: 1⃣ اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد،از او بترس و تقوا داشته باش. 2⃣اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند،چشم ندوز. 3⃣ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد،زكات آن را بپرداز. 4⃣ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ،صدقه زیاد بده. 5⃣ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند، به خويشاوندانت رسيدگى كن. 6⃣ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند، در پيشگاه خداى يگانه قهّار،سجده طولانى كن. 📙اعلام الدين ص 268 📙بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 جای پای شیر بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم یکی از سرهنگان انوشیروان ، پادشاه ظالم ساسانی ، زنی زیبا در خانه داشت . انوشیروان در آن زن طمع نموده و به قصد تجاوز به او در غیاب شوهرش به منزل وی آمد . زن این جریان را بعدا به شوهر خویش رسانید ، بیچاره سرهنگ دید زنش را که از دست داده سهل است جانش نیز در خطر می باشد ، فورا زن خود را طلاق داد تا از عواقب آن مصون بماند . هنگامی که این خبر به انوشیروان رسید آن سرهنگ را فورا احضار نموده و به او گفت : شنیده ام یک بوستان بسیار زیبایی داشته ای و اخیرا آن را رها کرده ای ، چرا ؟ سرهنگ پاسخ داد : چون جای پای شیر در آن بوستان دیدم ترسیدم مرا بدرد . انوشیروان خندید و گفت : دگر آن شیر به آن بوستان نخواهد آمد . (1) اصولا تاریخ سلاطین و حکام ستمگر همواره با این فجایع است ، در حوزه سلطنت و قدرت آنها آنجه را که اهمیت و امنیت ندارد جان و مال و شرف و ناموس ملت است و تازه آنچه که در داستان فوق نقل شده نمونه کوچکی از جنایات بسیاری است که در زندگی و سلطنت سلطانی رخ داده که او را به غلط ((عادل )) نامیده اند . 1- مسئله حجاب ، ص 30 حکایتها و هدایتها در آثار شهید مطهری - محمد جواد صاحبی ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ قوطی خالی کمپوت وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ. 📚نقل از شهید حسین خرازی ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 تیزهوشی در کودکی حضرت فاطمه ی زهرا(س) همواره امام حسن (ع) را که بیش از هفت سال نداشت به مسجد می فرستاد تا آنچه را که رسول خدا (ص) در میان مسلمین مطرح می کند به خاطر بسپرد و شنیده های خود را برای مادر بازگو کند. امام (ع) نیز به صورتی شیوا و شیرین گفته های جدش را در خانه برای مادرش بیان می کرد. در آن روزها، هرگاه امیر مومنان (ع) به منزل می آمد در کمال تعجب می دید که حضرت زهرا (س) از آیات تازه ی قرآن و روایات رسول خدا (ص) آگاه است!. پس از او پرسید: این علوم و معارف را چگونه بدست آوردی؟ حضرت زهرا (س) فرمود: هر روز فرزندم حسن مرا از آیات و روایات تازه آگاه می کند. در یکی از روزها امیر مومنان (ع) در منزل مخفی شد تا سخن گفتن کودک خود را ملاحظه فرماید. پس امام (ع) طبق معمول وارد خانه شد تا آنچه از پیامبر اکرم (ص) شنیده بود، برای مادر بیان نماید ولی این بار برخلاف همیشه، هنگام تکلم وی دچار لکنت می شد و کلمات را به زحمت ادا می کرد. حضرت فاطمه (س) متعجب شد و فرمود: پسرم چرا امروز در سخن گفتن ناتوان شده ای؟ امام مجتبی (ع) فرمود: مادرجان! گویا شخص بزرگی سخنانم را می شنود، از این رو زبانم لکنت گرفته. ..! در این حال امیر مومنان علی علیه السلام از پشت پرده بیرون آمد و فرزندش را در آغوش گرفته و بوسید. (مناقب آل ابیطالب،ابن شهر آشوب،ج4،ص18) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️حکایت های قرآنی و اخلاص در عمل بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام صادق (ع) است حکایت کرد: روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده و به وی نگو توسّط چه کسی فرستاده شده است. خثعمی گوید: زمانی که نزد آن شخص تهیدست رسیدم و کیسه پول را تحویل وی دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من ارسال شده است؟ و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد و هرگز به یاد ما فقراء نیست. منبع: امالی شیخ طوسی:ج۲ ص۲۹۰ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 امام چهارم (عليه السلام) و گريه او براى تاريكى قبر امام سجاد حضرت زين العابدين در زمينه قبر چه مى‏فرمايد و چگونه اشكش جارى مى‏شود مى‏فرمايد: فمالى لا ابكى لخروجى نفسى ابكى لظلمه قبرى ابكى لضيق لحدى ابكى لسوال منكر و نكير اياى ابكى لخروجى من قبرى عريانا دليلا حاملا ثقلى على ظهورى انظر مره عن يمينى و اخرى عن شمالى اذ الخلايق فى شان غير شان‏(1) چرا گريه نكنم، گريه مى‏كنم براى خروج روح من، گريه مى‏كنم براى تاريكى قبرم، گريه مى‏كنم براى تنگى لحد، گريه مى‏كنم براى سوال نكير و منكر عليهما السلام، گريه مى‏كنم براى آن روزى كه از قبر بيرون مى‏آيم در حالى كه برهنه و خار و ذليل و بار سنگين اعمالم را بر پشت گرفته‏ام گاهى به جانب راست خود مى‏نگرم و گاهى به جانب چپ خود در آنحال كه خلايق همه به كارى غير كار من مشغولند. خلاصه آن كارهايى كه در دنيا به واسطه پول يا سفارش يا واسطه انجام مى‏شود بعد از مردن از اينها ديگر نفعى براى احدى نيست و الا آخرت همان دنيا است روز قيامت سرمايه ايمان است و تقوى است و قلب پاك است. جنابعالى گاهى مى‏خوانى مناجات حضرت امير المومنين (عليه السلام) را ببينيد درباره توشه آخرت چه كلمات دلسوزى و چه بيان شيرينى و با اشك ريزانى و انسان را بيدار و توجهش را به عالم ديگر سوق مى‏دهد. 1- گفتار امام سجاد در اواسط دعاى ابو حمزه ثمالى (رضى الله عنه) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟نیایش شبانه باحضرت عشق♥️ 🌟پروردگارا با ایمان و شهامت 🌟راه‌های زندگی را در می نوردم 🌟و آگاهم که پیوسته با منی و هر جا 🌟که هستم محافظم تویی..... 🌟به راستی وقتی که تو اینقدر نزدیکی 🌟از چه بیم دارم؟ 🌟چگونه احساس تنهایی کنم... 🌟و چگونه راه را گم کنم...بینایم گردان تا 🌟وجودم به درک حضورت نایل آید. الهی آمین🙏🏻 🌙شبتون آرام و در پناه خـــــداوند مهربان🌟 ‌‌‌‌‌‌‌‌ التماس دعااااا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
. ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻦ؛ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ، ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﻮﺩﯼ! . تو باید پیشرفت کنی باید برای آینده ات بجنگی آینده خودت آینده پدر و مادرت آینده فرزندات اینها متعلق به تو هست با حرکت گام اول و استوار ماندن در راهت قطعا آینده روشن رو از آن خود و عزیزانت خواهی کرد✌️ 𝚃𝚑𝚘𝚜𝚎 𝚠𝚑𝚘 𝚕𝚘𝚜𝚎 "𝚝𝚘𝚍𝚊𝚢" 𝚠𝚒𝚕𝚕 𝚗𝚎𝚟𝚎𝚛 𝚏𝚒𝚗𝚍 "𝚝𝚘𝚖𝚘𝚛𝚛𝚘𝚠"! آنان که "امروز" را از دست می‌دهند، هرگز "فردا" را نخواهند یافت! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سوره معروف به سوره خانواده ست👨‍👩‍👦 اون کسایی که به قدری استرس دارید ناآرومید وسواس دارید خوندن این سوره تو روایت آمده آرامش رو زیاد می‌کنه ... 🎙استادرفیعی اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚عاقبت طمع مرحوم شيخ عبدالحسين خوانساري گفت : در كربلا عطاري بود مشهور و معروف ، مريض شد و جميع اجناس دكان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت اما ثمر نكرد؛ و جميع اطباء اظهار نااميدي از او كردند. گفت : يك روز به عيادتش رفتم و بسيار بدحال بوده و به پسرش مي گفت : اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بياور براي خانه مصرف كنيد تا به خوب شدن يا مردن راحت شوم ! گفتم : اين چه حرفي است مي زني ؟! ديدم آهي كشيد و گفت : من سرمايه زيادي داشتم و جهت پولدار شدن من اين بود كه يكسالي مرضي در كربلا شايع شد كه علاج آنرا دكترها منحصر به آبليموي شيراز دانستند. آب ليموگران و كمياب شد. نفسم به من گفت : قدري آب ليمو داراي چيز ديگر ممزوج به او كن و بوي آب ليمو از آن فهميده مي شد او را به قيمت آب ليموي خالص بفروش تا پولدار شوي . همين كار را كردم ، و آب ليمو در كربلا منحصر به دكان من شد و سرمايه زيادي از اين مال مغشوش بدست آوردم تا جائي كه در صنف خودم مشهور شدم به پدر پولهای هزارهزاري. مدتي نگذشت كه به اين مرض مبتلا شدم ، هر چه داشتم فروختم براي معالجه فايده اي نكرده است ، فقط همين آخرين متاع بود كه گفتم اين را بفروشند يا خوب مي شوم يا مي ميرم و از اين مرض خلاص ‍ مي شوم. 📚يکصد موضوع ۵٠٠ داستان(سيد علي اکبر صداقت) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید ببینی خدایت چه میخواهد،نه دلت! به جای اینکه عابد باشی عبد باش ! شیطان ۶۰۰۰ سال عبادت کرد عابد شد اما عبد نشد ... تا عبد نشوی عبادتت سودی به حالت ندارد عبد بودن یعنی ببین خدایت چه می‌خواهد نه دلت !! مرحوم علامه حسن‌زاده آملی اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلامِ مولا 💎♥️ نگفتن سخنی و انجام ندادن کاری که به تو ربطی ندارد عقل تو را کامل می‌کند ... 🌹امام علی (ع) 📙غررالحکم، ح۲۴۲۳ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نکته خیلی مهم برای خانه داری تمیز کردن فرش هست این ویدئو به شما کمک میکنه😍👌 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و ══‌‌‌‌༻‌♥️༺‌‌‌══ ⚡️ @khalaaghiat⚡️
🔴زبان هر انسان، بزرگ‌ترین کیسهٔ زر اوست تاجری دو شاگرد برای تجارت داشت که در سفرهای تجاری، آن دو را خود می‌برد که بار تاجر بر شتر می‌زدند و از بار او مراقبت می‌کردند تا دزد و سارقی بر آن نزند یا در طول راه بر زمین نریزد. شرط یکی از شاگردان اخذ دستمزد، و شرط دیگری فقط اخذ پند و کلام از تاجر بود؛ و اگر تاجر به او دستمزدی می‌داد، آن را می‌گرفت ولی شرط کرده بود که اگر دستمزد از او دریغ کرد، پند و کلام و نصیحت را از شاگرد خود دریغ نکند. شاگرد عاقل و طالب معرفت هر لحظه برای یادگرفتن درس و حکمتی تاجر بود. روزی در بغداد به مردی برخورد کردند که مرد دیگری را ناسزا می‌گفت. مرد به نزد قاضی شکایت برد و قاضی به علت ناسزا حد قذف بر آن مرد رأی داد و چون مرد را توان شلاق‌خوردن در بدن نبود، شکایت را شاکی تغییر داده و بر اساس تغییر شکایت، رأی قاضی به جریمه 20 سکه طلا تغییر یافت. تاجر روی به شاگرد خود گفت: ای جوان! بدان چنانچه سیم و زر را در هر جا روی در کیسه و انبانی می‌نهی و درب کیسه را محکم می‌بندی و طلا در کیسه زندانی می‌کنی، باید زبان خود نیز پشت میله‌های دندان خود در دهان زندانی کنی. اگر کیسۀ زر بند دهانش باز شود، همۀ زرها به فنا می‌رود و اگر کیسه سوراخ شود شاید فرصتی یابی و زود بفهمی و سکه یا سکه‌هایی از تو فنا رود. گاهی انسان سخن بی‌ربطی در تجارت می‌گوید، گویی کیسه او سوراخ است و اندک سکه‌ای ضرر می‌کند؛ ولی گاه کیسه زر باز می‌کند و زبان درنده از کام دهان رها می‌سازد و مثل آن مرد هرچه در کیسه زر داشت، بیرون می‌ریزد. پس بزرگ‌ترین کیسۀ زر تو دهان توست که باید بیش از کیسۀ زر خود، مراقبش باشی. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب این ضرب‌المثل به جای وجب با نی و ذرع هم گفته می‌شود و به معنی به نهایت بدبختی رسیدن یا کنایه از زمانی است که کار خراب شده و آنچه که نبايد بشود شده و ديگر زياد و کمش فرقي نمي‌کند. در زمان‌های گذشته در جیحون سرمای سختی بود، گاوچرانی هم در همین ایام ، گاومیش‌های خود را از رود جیحون می‌گذراند که به دلیل طغیان آب در روزهای قبل به عمق رود افزوده شده بود، گاوچران چون یک یک گاومیش‌های خود از آب گذراند به سالار گاومیش‌ها رسید. چون خواست سالار گاومیش‌های خود را ز جیحون بگذراند به داخل آب فرو رفت و چون آب از سرش بیشتر شد به راه خود در عمق پایین‌تر رود ادامه داد. شخصی به او گفت: ای مرد آب که از سر گذشت چرا به راهت ادامه می‌دهی؟ گاوچران سر برآورد و گفت: در فصل سرما در جیحون، آب که از سر‌گذشت چه به سری چه به وجبی. و امروزه تبدیل شده است به: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب مرا بگذشت آب و رفت از سر برین حالم مدارا نیست در خور ویس و رامین ما از سر این آب نخواهیم گذشت صد بار اگر بگذرد آب از سر ما ذکاءالملک فروغی سر از خواب گران وقتی برآریم که‌مان بگذشته باشد آب از سر ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
⁠ 🔴 از او بگوئیم اندوهگین و غمگین با قدم‌های بی‌رمق به... پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک شد. ایستاد و سلام کرد. آرام دستش را بالا برد و اشک را از گوشه‌ی چشمش پاک کرد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نگاهی به او انداخت، سری تکان داد و جواب سلامش را به گرمی داد. با تعجّب نگاهش کرد و پرسید: چشم‌های تو خیس است! آیا گریسته‌ای؟! مرد سری تکان داد و گفت: بله! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به طرف مرد چرخید. حالا رو در روی هم بودند. پرسید: برای چه گریسته‌ای؟! مرد آهی کشید و با بغض گفت: یتیم هستم. پدر و مادری ندارم. تنها و بی‌کس هستم. حیران شده‌ام! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نگاهش را داد به افق. به آفتاب که تا غروبش زمان کمی باقی بود خیره شد. کمی سکوت کرد و بعد رو به مرد فرمود: می‌دانی ناگوارتر از یتیم بودن، چیست؟! مرد با تعجّب گفت: نمی‌دانم. شما بگوییدتا بدانم! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نگاهش به آفتاب بود. گفت: ناگوارتر از یتیم بودن،جدایی آن کسی است که ازامامش دور افتاده💔 شیعه‌ای که اهل بیت را ندیده و از علم ایشان بی‌خبر است . همان یتیمی است که از امامش دور افتاده است. 📚 برداشتی آزاد از روایتی در تفسیر امام حسن عسکري علیه السلام 🔸 دوستدار امام زمان! به پبرامونت نگاه کن! شیعیانی که توفیق آشنایی با امام زمانشان را نداشته‌اند و به فرموده‌ی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله یتیم اند... کم نیستند! وظیفه‌ی من و تو نیز روشن است! برای آشنایی بیشتر شیعیان امام زمان علیه السلام فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم! اما؛ تا فرصت هست از این امر مهم غفلت نکنیم ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق❤️❤️ 🌸 خـدایـا در اين دنیای غم زده ما را مجرای عشق خود گردان و به ما عشقی ببخش که ما را با تمامی آفرينش پيوند بزند و به وحدت برساند 🌸 خـدایـا كمك‌مان كن از رَشْک و حسد و طمع و بيهوده گویی، دور باشیم به هيچ كس غبطه نخوریم و كامل زندگی كنیم چرا كه هر يک از ما بخشی از اين دنیای شگفت انگیزیم 🌙شبتون خدائی وامام زمانی🌟 التماس دعا 🌱💕 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi