✨﷽✨
✅خدمت به پدر و مادر
✍زكريا مىگويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانوادهام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مىكنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مىخورند گفتم نه، با #خوك تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار!
وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به #مادر عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شدهاى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسولاللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود #پيامبر است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مىدهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مىفهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصهگاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از #نماز از #دنيا رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت.
📚پایگاه عرفان
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅تلنگر
✍ﺧﻴﻠﯽ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﺣﻖ ﺁﺩﻣﻮ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﺍﺫﻳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﺍﻟﮑﯽ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯽﺯﻧﻦ، ﺑﺮﺍﺕ ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻦ، ﻣﺪﺭﮎ ﺳﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺖ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯽ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ ﺣﻘﺖ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪﻩ.
ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﻳﻪ ﺁﻳﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺳﺮﺍﻏﺖ، ﺍﺯﺕ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻮﻧﻴﺶ، ﻧﺠﺎﺗﺖ ﻣﯽﺩﻩ، ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺳﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﻩ.
✨ ﻟﺎ ﺗَﺤْﺰَﻥْ ﺇِﻥ ﺍﻟﻠﻪَ ﻣَﻌَﻨﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ
( ﺁﻳﻪ ۴۰ سوره ﺗﻮﺑﻪ)
💠: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
✅بسم الله بگو و برخیز
✍روزی خانمی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه آورده بود زیرا پزشکان لبنان از معالجه دختر فلجش نا امید شده و به اصطلاح او را جواب کرده بودند.
زن با دختر فلج خود نزدیک حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) منزل می گیرد تا در آنجا برای معالجه فرزندش به پزشک دمشقی مراجعه نماید تا این که روز عاشورا فرامیرسد و او می بیند که مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه (علیها السلام) در آنجاست می روند، از مردم شام می پرسد: اینجا چه خبر است؟
می گویند: اینجا حرم دختر امام حسین (علیه السلام) است او نیز دختر فلج خود را در منزل تنها گذاشته و درب خانه را می بندد و به حرم حضرت می رود و به حضرتش متوسل می شود و گریه می کند تا به حدی که غش نموده و بی هوش برزمین می افتد در آن حال کسی به او می گوید: بلند شو و به منزل برو چون دخترت تنها است و خداوند او را شفاده داده است. زن برخاسته و به طرف منزل حرکت می کند وقتی که به خانه می رسد درب منزل را می زند ناگهان با کمال تعجب می بیند که دخترش درب را باز می کند!
مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد دختر در جواب مادر می گوید: وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اتاق شده و به من گفت: بلند شو تا با هم بازی کنیم من گفتم: نمی توانم چون فلج شده ام آن دختر گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم و دیدم که تمام بدنم سالم است. او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید. آن دختر ( حضرت رقیه) (علیها السلام به من گفت: مادرت آمد. سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (علیه السلام) مسلمان شد
📚 داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم
به نقل از: سحاب رحمت۷۷۷
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#بـــابــا_حــســـیـن💔
من از تاریــکی شـبـهـای
این #ویــرانه میترســم
تو را آورده ام خورشید
تـــابان خـــودم باشـــی...
#نشناختم_بابا_تو_را...
#تغییر_کردی...🥀😔
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📝
بهلول بعد از طی یک راه طولانی به
حوالی روستایی رسید و زیر درختی
مشغول به استراحت شد .او پاهای
خود را دراز کرد و دستانش را زیر
سرش قرار داد. پیرمردی با مشاهده
او به طرفش رفت و با ناراحتی فریاد کشید:
تو دیگر چه کافری هستی؟
بهلول که آرامش خود را از دست داده بود
جواب داد: چرا به من ناسزا می گویی؟
به چه دلیل گمان می کنی که من کافر
و گستاخ هستم؟
پیرمرد جواب داد: تو با گستاخی دراز
کشیده ای در صورتی که پاهایت به طرف
مکه قرار دارند و به همین دلیل به
خداوند توهین کرده ای!
بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که
چشم های خود را می بست گفت:
اگر می توانی مرا به طرفی بچرخان
که خداوند در آن جا نباشد!
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥 ماجرای تکاندهنده نبش قبر حضرت رقیه سلاماللهعلیها
🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت...
در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها
توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛
جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان،
مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون او را به هوش میآورند،
قضیه زنجیر را به مردم میگفت و میفرمود؛
بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود.
بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود،
همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند.
سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.
📚اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
☘
حضرت محمد صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرسیدند:
اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی گناهی دیدی چه میکنی؟
مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند:
او را میپوشانم
رسول الله پرسیدند:
اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند:
او را میپوشانم.
رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست.
آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند:
برای برادران خود پرده پوشی کنید
مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶
نشانه قبولی نماز ☘
امام صادق (ع ) :
هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش قبول شده است .
📚بحار الانوار، ج۸۲ ص ۱۹۸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂ارزش هیچ کلیپی به اندازه دیدن این کلیپ نیست،
🍃کلیپ بسیار جالب از حوادث قبر و قیامت و...
🍂پیشنهاد میکنم #حتما ببینید
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔶🔶علت سرخ بودن گنبد امام حسین ( ع ) چیست؟
در میان اعراب رسم بر این بوده کسی که خونش به ناحق و مظلومانه بر زمین ریخته میشد و انتقام آن به نحو شایستهای گرفته نمیشد پرچم سرخی بر مزار او میگذاشتند. پرچم سرخ افراشته شده بر گنبد امام حسین علیه السلام نیز از همین باب میباشد.
در زیارتی که امام صادق علیه السلام به «عَطِیه» آموخت آمده است: «شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا میماند که جز با انتقامگیری و خونخواهی اولیا خدا، تقاص نخواهد شد».[۱] از همین روی است که امام حسین علیه السلام را ثارالله یعنی خون خدا مینامند و خونخواهانش را لثارات مینامند.
پس پرچم امام حسین علیه السلام هم به رنگ سرخ است تا نشان دهنده این موضوع باشد که منتقم خون آن بزرگوار خود خداوند تبارک وتعالی است و خون آن بزرگوار هرگز فراموش و پایمال نخواهد شد.
از طرف دیگر این رنگ بیدار کننده همه عاشقان و دلباختگان آن حضرت میباشد که بدانند که امامشان چگونه و با چه مظلومیتی به شهادت رسیده و همانند آن حضرت همیشه آماده جانفشانی در راه خدا باشند.
این پرچم زیبای امام حسین علیه السلام به رنگ سرخ است تا به من و شما و اهالی دنیا بفهماند که از روز تاسوعا که پرچم سرخ را بر فراز چادر حسین بن علی علیهما السلام برافراشتند تاکنون همچنان جنگ با کفار و قاتلین آن حضرت ادامه دارد و این امر تا ظهور امام زمان علیه السلام که منتقم خون آن بزرگوار است ادامه خواهد داشت.
از اینروست که در فرازهای آخر دعای ندبه میخوانیم: «اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتول بِکَربَلا»؛ (کجاست طلب کننده خون کشته کربلا؟) امام زمان شخصاً طالب خون بناحق ریخته جد مظلومش حسین بن علی علیهما السلام است و تا قیام ایشان همچنان پرچم خونخواهی مظلوم کربلا به دست با کفایت ایشان است.
امید است که انشاء الله ما هم جزو سربازان آن بزرگوار در زمان ظهورش باشیم تا از منتقمان خون سیدالشهداء قرارگیریم.
[۱]. بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۴۸ و ۱۶۸٫
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مردی سوار بر اسب در بیابان میتاخت. ناگهان کسی را روی زمین دید که ناله میکرد. ایستاد. از اسب پیاده شد. دید مریض و بیحال و فلج است و ناله میکند. کمکش کرد که سوار اسبش شود. اما او به محض سوار شدن، افسار اسب را دستش گرفت و به تاخت رفت!
مرد از دور داد زد: یک لحظه بایست!
دزد دورتر ایستاد.
مرد گفت: اسب را برای خودت ببر اما این داستان را به کسی نگو. چون میترسم فردا روز اگر کسی در بیایان در راه ماندهای را ببیند از ترس دزدیدن اسبش او را سوار نکند و او بمیرد!
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
#پندانه
✍ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪی ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ؟!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ ...
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ؛
ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ،
ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ
ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ...
ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ ی ﻣﻦ ...ﻣﻦ ... ﻣﻦ ...من...
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ !
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ؟!
ﺳﻨﮓ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ!
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
👌 حقّالناس
✍شخصی از آیت الله بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.
بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند.
💥و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.»
📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید،ص٢١٨
💠 💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💠هرکجا سفره شود پهن، کنارش نمک است
💠نمک سفره ی پنجشنبه دعای فرج است
☀️اَللّهم عجّل لِوليّک الفَرج☀️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🦋هیچ وقت برای خوشبخت دیدن خودت
دیگران رو بدبختر ازخودت نبین
"هرڪسے در هر حالتے"
وقتے برای #خدا باشہ
#خوشبختہ🦋
#شبتون_خدایی
🌷
حاتم طائی را گفتند :
از تو بزرگ همّت تر در جهان
دیدهای یا شنیدهای ؟
گفت: بلی روزی چهل شتر قربان
کرده بودم اُمرای عرب را
پس به گوشه صحرایی به
حاجتی برون رفته بودم،
خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده.
گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی
که خلقی بر سماط او گرد آمدهاند؟
گفت:
هرکه نان از عمل خویش خورَد
منـّت حـاتـم طائــى نبـَرد ...
من او را به همّت و جوانمردی از خود برتر دیدم.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬بـرترین و با احـساس تریـن کلیـپ از صـحن و سـرای حـضرت عـباس(ع)
❣تقدیـم به عـشاق ایـن حـضرت
💚دلتـان شکسـت التـماس دعا🙏🏽
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⚡️ايمان آوردن ابوذر غفاری⚡️
بخاري از ابن عباس روايت کرده است که ابوذر گفت: من مردي از بني غفار بودم. به ما خبر رسيد که مردي در مکّه خروج کرده است و ادعا مي کند که پيامبر است. به برادرم گفتم: به سراغ اين مرد برو و با او سخن بگو، و خبرش را براي من بياور! برادرم به مکه رفت و با آن حضرت ملاقات کرد. آنگاه بازگشت. به او گفتم: چه خبر؟ گفت: مردي را ديدم که به خير امر مي کرد و از شرّ نهي مي کرد! به او گفتم: خبر شافي و کافي براي من نياوردي! يک هميان و يک چوبدستي برداشتم و راهي مکّه شدم. او را نمي شناختم، اما خوش نداشتم که دربارة او از کسي سؤال کنم! در مسجدالحرام اُطراق کرده بودم. و از آب زمزم مي نوشيدم و روزگار به همين منوال مي گذرانيدم. روزي علي از کنار من گذشت و گفت: گويا اين مرد غريب است؟ گويد: گفتم: آري. گفت: برويم به منزل! همراه او رفتم؛ نه او از من سؤالي مي کرد و نه من از او سؤالي مي کردم و با او سخني مي گفتم. فردا صبح، به مسجدالحرام رفتم تا دربارة او سؤال کنم. اما، هيچکس خبري از او به من نداد. گويد: بار ديگر علي بر من گذشت و گفت: آيا اين مرد هنوز نتوانسته است خانه اش را پيدا کند؟! گويد: گفتم: نه! گفت: حال که چنين است، همراه من بيا! گويد: گفت: کارت چيست؟ و براي چه منظوري به اين شهر آمده اي؟ گويد: به او گفتم: اگر راز مرا فاش نمي کني، با تو بگويم! گفت: چنين کنم! گويد: به او گفتم: به ما خبر رسيده است، در اينجا مردي خروج کرده است که ادّعا مي کند پيامبر خداست! من برادرم را فرستادم؛ با او سخن گفت و بازگشت امّا خبر او براي من شافي و کافي نبود؛ خواستم خودم او را ملاقات کنم! علي به ابوذر گفت: با تو بگويم که به رشدو هدايت دست يافته اي! من دارم به نزد او مي روم هرجا که من رفتم تو هم بيا. در طول راه، اگر کسي را ببينم که از او بر تو خوفناک گردم به کنار ديوار مي روم، چنانکه گويي دارم نعلين خودم را درست مي کنم! و تو به راه خودت برو! به راه خود ادامه داد و رفت، و من نيز با او رفتم؛ تا بر پيغمبراکرم -صلى الله عليه و آله وسلم- وارد شد و من نيز همراه او بر پيغمبراکرم -صلى الله عليه و آله وسلم- وارد شدم. به ايشان گفتم: اسلام را بر من عرضه کنيد! عرضه کردند. من نيز بي درنگ اسلام آوردم. آنگاه به من گفتند:
(يا اباذر، اکتم هذاالأمر؛ وارجع إلى بلدک؛ فإذا بلغک ظهورنا فاقبل).
«اي اباذر، اين مسئله را پوشيده نگاه دار، و به شهر خويش بازگرد، هرگاه خبر ظهور ما به تو رسيد، به سوي ما بيا!» گفتم: سوگند به آنکه تو را به حق مبعوث گردانيده است، من اين مسئله را در ميان انبوه جماعت ايشان فرياد خواهم زد! به مسجدالحرام رفتم؛ قريشيان آنجا حاضر بودند؛ گفتم: اي جماعت قريش، من شهادت ميدهم که خدايي جز خداي يکتا نيست، و گواهي مي دهم که محمد بنده و رسول اوست! گفتند: برخيزيد و بر سر اين صابي بريزيد! همگي از جاي برخاستند، و مرا آنقدر زدند که بميرم! عباس به داد من رسيد و خود را روي پيکر من افکند، آنگاه به آنان روي کرد و گفت: واي بر شما؛ مردي از بني غفار را مي خواهيد بکشيد؟! همة تجارت و رفت و آمدتان با بني غفار است! قريشيان دست از سر من برداشتند. بامداد روز ديگر، بازگشتم و همان سخناني را که ديروز گفته بودم بار ديگر گفتم. گفتند: برخيزيد و بر سر اين صابي بريزيد! و همان بلايي را که ديروز بر سرم آورده بودند، بار ديگر تکرار کردند. باز هم عباس به داد من رسيد، و خود را روي پيکر من افکند، و همان سخن روز پيشين خود را تکرا رکرد.
📚 صحيح البخاري، «باب قصة زمزم»، ج 1، ص499-
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸🍃
💕 #پیامبر_اکرم (ص):
🌿هرکس مؤمنی را غمگین کند سپس همه دنیا را به او بدهد، این کار جبران آن نخواهد کرد و پاداشی برای این کارش داده نمی شود.🌱
📚بحار، ج۷۲، ص۱۵۰🍂
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚#حکایت_طبیب_و_قصاب
قصابی در حال کوبیدن ساطور بر
استخوان گوسفند بود که تراشه ای
از استخوان پرید گوشه چشمش.
ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند.
👨⚕طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید.
زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت.
باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد.
بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت.
بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد.
گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#شگفتی_های_آفرینش 🐚🌊
💥 عمر باورنکردنی موجودات دریایی !!
⚄ قسمت پنجم : گئوداک ( صدف خرطوم دار )
🌸 گئوداک به گونه صدف های آب شور تعلق دارد و بزرگترین صدف زیرزمینی در دنیاست .گئوداکها در حدود ۱۰۰ سال طول عمر دارند و طولانی ترین دوره ی عمر آنها در حدود ۱۶۵ سال است.
🍀 الله اکبر 💙
🌐
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
✅درک نادرست از معنای ذکر و یاد خدا
✍سالها پیش شخصی که سابقه طلبگی داشته و میآید تهران در باند کسرویها قرار میگیرد، کتابی در رد شیعه نوشته بود که به آن جواب نوشتند. از جمله ذکر خدا را تحقیر کرده و گفته بود آیا اینکه یک پاسبان در دل شب خانههای مردم را پاسبانی کند بهتر است و خدا راضیتر است یا بنشیند یک جا و هی لبهایش را تکان بدهد بگوید من ذکر میگویم؟
مرد عالمی جواب خوبی داد، گفت: شقّ سومی دارد و آن اینکه پاسبان در همان حالی که تفنگش را روی دوشش گرفته و در خیابانها قدم میزند و پاس میدهد ذکر خدا میگوید. اسلام که نمیگوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام میگوید هر کاری که میکنی ذکر خدا بگو، آنوقت کارت را بهتر انجام میدهی و روحیهات قویتر میشود. مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چلّه بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزاردانه هم دستش باشد و ذکر بگوید!
💥قرآن به مجاهدین میگوید: «یا ایّهَا الَّذینَ امَنوا اذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتوا وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحونَ» ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن روبهرو میشوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان میدهد پابرجا باشید و یاد خدا بکنید.
📚استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۹۲
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴مراحل وسوسه های شیطان
📌در تفسير روح البيان آمده است كه شيطان در وسوسه ى خود، مراحلى را طى مى كند:
👈🏿 ابتدا به كفر دعوت مى نمايد.
👈🏿اگر موفق نشد، به بدعت،
👈🏿اگر موفق نشد، به گناهان كبيره،
👈🏿 اگر موفق نشد به گناهان صغيره،
👈🏿 اگر موفق نشد، به كارهاى مباح به جاى عبادات
👈🏿و اگر باز هم موفق نشد، به عباداتى دعوت مى كند كه پايين تر است، تا شخص از مرحله بالاتر باز بماند!!
📗تفسير نور، ج١، ص: ۲۵۸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
☀️امام حسین (ع) به شخصی فرمود:
🔸كدام دفاع در نظر تو بیشتر خوشایند است ؟ از یك طرف مردی ستمگر می خواهد مسكینی ناتوان را بكشد، از سویی دیگر شخصی ناصبی و دشمن ما اهل بیت می خواهد مؤمن ناتوانی از شیعیان ما را گمراه كند.
‼️ آیا به نظر تو نجات آن مسكین از چنگال ستمگر قاتل بهتر است یا نجات مؤمن شیعه به وسیله بحث و استدلال از دست آن ناصبی گمراه كننده ؟
☀️سپس حضرت خود فرمودند: آری ، نجات دادن مؤمن ناتوان از دست آن ناصبی و دشمن اهل بیت بهتر است ، زیرا خداوند بزرگ می فرماید هر كس انسانی را زنده كند، همانند آن است كه تمامی مردم را زنده كرده است ، یعنی هر كس انسانی را با ارشاد از كفر به سوی ایمان احیا نماید، مانند آن است كه تمام مردم را احیا نموده است و از شمشیر ستمگران رهایی داده است ..
بحار الانوار، ج 2، ص 9
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شگفتی_های_آفرینش 🌊🌈
🎨 رنگین کمان بسیار زیبای آبشاری در ایسلند 😍🤩
💐 الله اکبر ❤️
🌐
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
✅چند نکته از کربلا
1.آن وقت امام حسین علیه السلام به کربلا رسید سوال کرد که این محل را چه می نامند گفت اینجا را طف می گویند امام پرسید نام دیگری نیز دارد؟ عرضه داشتند کربلا هم نامیده می شود امام با شنیدن نام کربلا گفت خدایا از اندوه و بلا به تو پناه می آورم
2.پس از فرود آمدن در کربلا امام فرمودند اینجاست محل فرود آمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبر های ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید و این وعده ای از از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و در وعده ی او خلافی نیست.
3.سیدالشهدا در روز دوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری وارد کربلا گردیدند.
4.کربلا مرکب از دو کلمه "کرب" و " بلا " می باشد که به معنی سختی و درد و رنج
5. ۱۷ منزل امام حسین(ع) از مکه تا کربلا پیمودن
6.روز سوم محرم اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ هزار درهم خریداری و به آنها تصدیق داده شد امام به آنها شرط نمود که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی و زوار را تا ۳ روز مهمان کنند.
📚 بحارالأنوار. ج ۴۴ صفحه ۳۸۶
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علاقهای از جنس آرامش ...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#آرامش_الهی
💠گاهی خداراصدا بزن.
بی آنکه بخواهی ازاوگله کنی.
بی آنکه بگویی چرا؟
ای کاش...!
و بی آنکه نداشتن ها
ونبودن ها را
به او نسبت بدهی.
گاهی خدارابه خاطرخدابودنش
صدابزن
✨شبتون خدایی✨
🌼
✅مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح میکنند:
🔶🔸سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
🔷🔹بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند. امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.
📚“برگرفته از کتاب « امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص۳۰
💠
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi