.
✍ گفتگوی عجیب #اژدها با امیرالمومنین علیهالسلام
جابر از حضرت باقر علیه السلام نقل میکند که آن حضرت فرمود: روزی امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد کوفه سرگرم سخنرانی بود، که ناگاه ملاحظه کرد، #اژدهای_بزرگی از دَرِ فیل وارد شد! مردم از دیدن آن به وحشت افتادند و میخواستند آن را بکشند، ولی مولای متّقیان از بالای منبر دستور داد: با او کاری نداشته باشید و راه را باز کنید تا او پیش من بیاید. مردم مشاهده کردند که اژدها مستقیم به حضور علی علیهالسلام رفته و بر او سلام کرد. حضرت به او اشاره کرد که آرام باشد تا سخنرانی خود را به پایان رساند. چون حضرت از صحبت خود فارغ شد، از اژدها پرسید: تو کیستی و چه کار داری؟ او گفت: من «عَمرو» خلیفهی شما در میان #جنّها هستم، و چون پدرم چندی پیش از دنیا رفت، به من وصیت کرد که به حضور شما مشرّف شده و کسب تکلیف کنم و اینک در حضور شما هستم و هر دستور و سفارشی دارید، بیان فرمائید. امام علی علیه السلام به عمرو بن عثمان که به صورت اژدها بود، فرمود: «سفارش میکنم که پیوسته پرهیزگار بوده و در جای پدرت در میان جنّها به نمایندگی از سوی من انجام وظیفه کنی». چون امام باقر علیه السلام این حدیث و داستان را نقل فرمود، جابر جعفی میگوید: من از آن حضرت پرسیدم: فدایت شوم! آیا عمرو در زمان شما نیز به حضور شما میرسد؟ و آیا آمدن او و کسب تکلیف برای او واجب است؟ آن حضرت در جواب من فرمود: بلی.
📕اصول کافی، ج۱، ص۳۹۶، حدیث ۶
✍ @hekayate_quran