eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
18هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
(خیلی جالبه👌) ⇠ سوره : مانع فقر ⇠سوره : مانع خصومت ⇠سوره : مانع عذاب قبر ⇠سوره : مانع خشم خدا ⇠سوره برای اخلاق ⇠سوره برای وسوسه ⇠سوره برای برکت مال ⇠سوره : مانع کفر وقت مرگ ⇠سوره : مانع ترس روز قیامت ⇠سوره برای ادای قرض ⇠سوره برای بیدار شدن ⇠سوره برای گشایش کار ⇠سوره برای فتح و پیروزی ⇠سوره برای مهر و محبت ⇠سوره برای کامل شدن دین ⇠سوره برای هدایت دختران ⇠سوره برای گشایش بخت ⇠سوره برای بچه دار شدن ⇠سوره برای پیدا شدن مال ⇠سوره : مانع تشنگی روز قیامت ⇠سوره برای هدایت جوانان ⇠سوره برای زیاد شدن مال ⇠سوره برای عظمت و بزرگی ⇠سوره برای به راه راست رفتن ⇠سوره برای پایدار بودن و برگشت مال ⇠سوره برای رها شدن از بند و گرفتاری ⇠سوره برای شفای مریض و بهانه گیری ⇠سوره برای محکم شدن و آرامش بدن ⇠سوره برای برای مهر و محبت و معامله ⇠سوره برای آسان شدن کارهاو درس خواندن ⇠سوره برای شفا مریض و برآوردن هر حاجتی خیلیا گرفتارن. امیدورم هر کسی که این متن رو میخونه درهای رحمت خدای مهربون به روش باز بشه و گره مشکلاتش از راه بی گمان باز بشه!برای همه دعا کنیم. امیدورام درهای بسته ی زندگیتون خیلی زود و به آسونی باز شه ❤️🌹 لطفا منتشر کنید شاید گره ای از زندگی کسی باز شود...🙏 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
جوانی تعریف می کرد: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. ولی اندوه، تمام وجودم را فرا گرفته بود... مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم، چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم... روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را از جیبم درآوردم... پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست... پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد... یک روز پدرتان از این دنیا می رود، قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید، اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید. 💐 هدیه به ارواح رفتگانمان ، پدران و مادران مرحوم همه اعضاء و روح پدر حقیر بخوانیم مع اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
♦️شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت♦️ ● شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد : ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد. ☘ ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد. ☘ در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد ☘ برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... 🖌 زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند. 🌷 چند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود : آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ 🖌 او پاسخ داده بود : غواص یعنی مرغابی امام زمان (علیه السلام) نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. ❓یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ ☘ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که. 🎁 بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروه‌هایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم. 🎁 هدیه به ارواح مطهر همه شهدا مخصوصا این شهید عزیز بخوانیم مع ☘ قطعا شهدا محبتهای شما رو جبران میکنند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi