eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
توکل بر خدايت کن؛ کفایت میکند حتما؛ اگرخالص شوی با او؛ صدایت میکندحتما؛ اگربیهوده رنجیدی؛ ازاین دنیای بی رحمی؛ به درگاهش قناعت کن؛ عنایت میکندحتما؛ دلت درمانده میمیرد؛ اگرغافل شوی ازاو؛ به هروقتی صدایش کن؛ حمایت میکند حتما؛ خطا گر ميروي گاهی؛ به خلوت توبه کن با او؛ گناهت ساده میبخشد؛ رهایت میکند حتما؛ به لطفش شک نکن؛ اگر دنيا حقيرت کرد؛ تو رسم بندگی آموز؛ حمایت میکند حتما؛ اگرغمگین اگرشادی؛ خدایی راپرستش کن؛ که هردم بهترینها را؛ عطایت میکندحتما ... اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
💎داستان کوتاه💎 💎یک نفر از بنی اسرائیل به طور مرموزی کشته شد در حالی که قاتل او معلوم نبود و هر طائفه ای، طایفه ی دیگر را مسئول قتل آن شخص می دانست. این اوضاع و احوال ادامه داشت تا این که نزد حضرت موسی رفته و از او درخواست کردند که از خداوند در این زمینه یاری بگیرد. حضرت موسی با توجه به ارتباطی که با خدا داشت به قوم خود گفت: گاوی را گرفته و سر او را ببرید و قسمتی از آن را به بدن مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند؛ ولی قوم بنی اسرائیل به موسی گفتند: آیا ما را به تمسخر گرفته ای؟ حضرت موسی فرمود: به خدا پناه می برم اگر بخواهم کسی را مسخره کنم. قوم موسی به او گفتند: از خدا بپرس آن گاو چگونه باشد؟ حضرت موسی فرمود: گاو باید ماده، نه پیر و نه جوان باشد. دوباره آن قوم لجباز گفتند: از خدا بپرس آن گاو چه رنگی داشته باشد؟؟ حضرت موسی فرمود: زرد باشد به طوری که در چشم حالت درخشندگی داشته باشد؟ قوم موسی برای آخرین بار سوال کردند: این گاو از نظر کار کردن باید دارای چه خصوصیتی باشد؟ حضرت فرمود: این گاو باید برای شخم زدن و زراعت و همچنین برای آبکشی تربیت نشده باشد و از هر عیبی پاک باشد. در نهایت قوم بنی اسرائیل برخلاف میل خودشان گاوی را با خصوصیات گفته شده، پیدا کرده و سر بریدند و قسمتی از آن را به بدن مقتول زدند و وقتی زنده شد، قاتل خود را معرفی کرد. اگر خوب نگاه کنیم خواهیم دید که چگونه خداوند بر قوم بنی اسرائیل نعمت ارزانی داشته است. 📔آیات 67 تا 74 ،سوره بقره پسندیدم👍 نپسندیدم👎🏻 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
💎یادمه وقتی پدرم خونه رو سفید کرد، مادرم همیشه مواظب بود که ما روی دیوار چیزی نکشیم. یک روز به مادرم گفتم : ارزش ما بیشتره یا این گچ و سفیدی؟! اون گفت : مادر جان، ارزش گچ و دیوار از شما بیشتر نیست اما ارزش زحمت و رنج پدرت خیلی بیشتر از اینهاست. وقتی پدرت چندسال کار کرده، زحمت کشیده تا ما تونستیم، با کم خوردن و کم پوشیدن این خونه رو سفید کنیم، حالا چرا ما کاری کنیم که دوباره پدرت مجبور باشه، چند روز، چند ماه، چند سال دیگه زحمت بیشتر بکشه که خونه رو بتونه رنگ کنه! این حرف مادرم از بچگی همیشه تو ذهنم بود و موند، حرفی که باعث میشد ما شیشه ها رو نشکنیم "تلویزیون رو الکی خراب نکنیم " یخچال رو بیهوده باز و بسته نکنیم " تا هیچوقت دلیل رنج و زحمت بیشتر واسه پدرمون نباشیم " نمیدونم چی برسر روزگار ما اومده که دیگه کمتر کسی پیدا میشه که به پیر شدن پدر خونه هم فکر کنه... اینروزا، بچه، ال سی دی ده میلیونی میشکنه ، میگن: بابا چکارش داری؟ بچه بوده شکسته. گوشی موبایل چهار - پنج میلیونی رو میزنه زمین چهل تیکه میشه، میگن : هیچی نگو بچه تو روحیه ش تاثیر بد میزاره. اما کمتر کسی میگه : این پدر خونه باید چند روز، چند ماه، چند سال دیگه کار کنه تا بتونه جبران خسارت کنه. ایکاش کمی بفکر چین و چروکهای پیشونی آدمی بودیم که داره واسه ما پیر میشه... جوانیش، عمرش، خوشیهاش، همه رو گذاشته واسه ما، که با بودن ما پیری رو از یاد ببره. اما گاهی وقتا دونسته و ندونسته، تنها، دلیل رنج بیشترش میشیم و یادمون میره که اونم تا یه حدی توان داره، تا یه جایی بدنش قدرت کار کردن داره.... در این روزای پایانی سال بیشتر هوای پدرا رو داشته باشیم اقتدار پدر احترام مادراست و احترام مادر شکوفایی خانواده❤️ 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 ای داد از صاحب خانه های بی رحم ‍ شیخ رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند و 20 ریال اجاره از آنها میگرفت. بعدازچند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند. رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده... ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن. این ۲۰ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت " اون وقت تو دوره زمونه الان دقیقا کرایه هارو با فرزند دار شدن مردم بالا میبرن... پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خداى رحمانِ خجسته و والا، به مردمانِ دلرحم رحم مى کند. (پس) به ساکنان زمین رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند.» 📚 کیمیای محبت ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔶 از عارفی پرسیدند: «خدای را در روزی‌رسانی چگونه یافتی؟» 🔹گفت: «در خانه سگی دارم که مرا نگهبانی می‌دهد و در امر من است و از منزل من دور نمی‌شود و شب‌ها در بیم می‌خوابد و وظیفه‌ی خویش به خوبی انجام می‌دهد و تنها کار سختش روزی چند بار پارس‌‌کردن است و زمان دیدن من و نعمتی از من تشکر و دم‌جنباندنی. 🔹من نیز وظیفه خود می‌دانم و سر وقت بی‌منت و بدون زحمتش غذایش می‌دهم. اگر انسان نیز از حدود الهی خارج نشود و ترک معصیت کرده و در فرمان خدا عمل کند و از او بترسد و یاد او را فراموش نکند، خداوند سر وقت روزی او را همان‌جا که نشسته است خواهد رساند و نیازی به دربدری و دویدن نیست. 🔹 اما سگی که صاحب برای خود برنمی‌گزیند و خود را در کوچه و خیابان آزاد و رها می‌بیند، ساعت‌ها در پی لقمه‌اش باید بدود و بعد از خستگی لقمه‌ای را اگر بیابد دیگر سگان از چنگ و دهانش خواهند ربود و بدونِ آرامش هر شب در کنجی از ترس جانش خواهد خوابید و در روز هر کسی بر او سنگ زده و آزارش خواهد داد و این سزای کسی است که در دنیا، قید تعبّد خدای از پای خود رها کرده است و صاحب خود نمی‌شناسد. 🔹 چنین کسی روزها در پی روزی خود خواهد دوید و بعد از خستگی لقمه‌ای در اضطراب و ترس از بنی‌بشر خواهد خورد و در برابر تلاش خود یک‌دهم از آن بهره و لذت نخواهد برد.» 🔹 عارف گفت: «عاقبت کار که اندیشیدم، دیدم بندِ بندگی خدا بر من، آرامش دنیوی و اخروی و روزی هر دو سرای در کمال راحتی است. کافی است ذکری بگویم و یادش کنم و در نماز شکرش کنم و معصیت و نافرمانی‌اش نکنم و برای او عمل صالحی که می‌توانم دریغ نکنم، آن‌گاه مرا تصاحب خواهد کرد و بدون منّت و رنج، روزی مرا بر پیش پای من قرار خواهد داد.» ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃الهے 💫در این شب زیبا 🍃زندگے دوستانم را سبز 💫تنور دلشان را گرم 🍃فانوس دلشان را روشن 💫لحظه هایشان را بدون غم 🍃و چرخ روزگار را 💫به ڪامشان بچرخان ✨آمیـــن یا رَبَّ 🙏 💫شبتون نورانی 🍃آرامش مهمان لحظه هایتان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
═✧❁﷽❁✧═ لبخند بزن به روزگاری که از نو شروع شده صبح یادآور زیبایی‌هاست یادآور زندگی نو شروعی نو، نگاهی نو و امیدی نو ... سلام صبح‌ بخیر💚 ▣ "Define success on your own terms, achieve it by your own rules, and build a life you’re proud to live." "موفقیت را با شرایط خود تعریف کنید، با قوانین خود به آن دست یابید و زندگی ای بسازید که به آن افتخار کنید." ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚 داستان کوتاه بهلول و قیمت پادشاهی هارون روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرعه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت: نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حبس البول مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟ هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨ اتفاقی عجیبــــــ ‌ زیر حرم حضرت عباس(ع) ✨ ✿ آبی که ۱۴ قرن پیش از فرزندان پیامبر اسلام سلب کردند امروز در حرم قمر بنی هاشم، به طرز معجره آسايی نابينا را بينا می‌كند، بيمار سرطانی را شفا میدهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده می‌شود نه كم و نه زياد می‌شود. 〽️ شيخ عباس ۷۴ ساله، كه ۳۶ سال خادم حرم حضرت عباس عليه السلام است، در مورد جريان آب دور قبر علمدار كربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت كه از ۴۰۰ سال قبل كه آب لوله كشی نبود اين آب مرتب می‌جوشيده و از يك طرف وارد و از طرف ديگر خارج مي‌شد كه مزه و طعم آن آب از بهترين آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت. ↫ مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرك استفاده میكردند و آب در تابستان خنك و در زمستان گرم بود. 【 از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده ميیشود نه كم و نه زياد می‌شود. 】 ◇ وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانيد اگر آب به مدت ۱۰ روز در يك جا بماند گنديده می‌شود، اما اين آب با وجود اينكه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب ميماند و در اطراف قبر مطهر حضرت قمربنی هاشم حلقه زده و همچنان بسيار تازه و معطر مانده است. ❗️ اين آب به ارتفاع يك متر بالاتر از قبر قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من اين‌ها را به چشم خود ديده ام و بارها شاهد بوده ام چقدر افراد كور وارد حرم شده و چند قطره از اين آب در چشمان آنها ريخته شده و بينا شده اند و يا افرادی داراي امراض پوستی و سرطانی با استفاده از اين آب شفا پيدا كرده اند. مگر آب دريای رحمت آقا تمام می‌شود. ❗️ هم اكنون در بخش درب صاحب الزمان مرقد مطهر ابوالفضل پنجره كوچكی قرار دارد كه وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه كنيد از آن مرتب بوی گلاب می‌آيد و اين همان آبی است كه متأسفانه خادمان كنونی در ورودي آن را و راه رسيدگی به سرداب را به روی زوار بسته اند. 📜 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚 در روزگاری بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به او داد و گفت:" هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب. " روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر می‌شد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرف هایش معذرت خواهی کند، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد. روزها گذشت تا این که یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت:" بابا، امروز تمام میخ ها را از دیوار بیرون آوردم!" پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند. پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت:" آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، اما به سوراخ های دیوار نگاه کن … دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست، وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی، چنین اثری بر قلبشان می گذاری، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، اما هزاران بار عذرخواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب کند." اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت «برای رضای خدا» اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه؛ «بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم ، بدی دیدم» مهربون بودن عالیه، اما عالی‌تر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم! و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم. چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم. اینکه اخلاقا، جواب محبت، محبته. کاملا درسته! اما ما با طرف مقابل کار نداریم، هر کس باید روی درستی عمل خودش توجه کنه؛ دست بی نمک دستی هست که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه. ❣محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم؛ دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم، خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال! بی توقع مهربون باشیم، برای ما خدا کافی‌ست😊❣️ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎پدری که همه عمرش برای بچه‌هاش تلاش کرد، اما وقتی خودش بهشون نیاز داشت... 💔 رفیق، بترس از روزی که دل پدر و مادرت رو بشکنی. 🌟 اگر این داستان تأثیرگذار بود، حتماً تا آخر ببین و با عزیزانت به اشتراک بذار. 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✏️ شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب و حیرت او را نظاره می کرد. استاد پرسید: «برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟» شاگرد گفت: «برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند!» استاد گفت: «سوالی می پرسم پاسخ ده؟» شاگرد گفت: «با کمال میل، استاد.» استاد گفت: «اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟» شاگرد گفت: «خوب معلوم است استاد. برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم.» استاد گفت: «اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟» شاگردگفت: «خوب راستش نه...! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!» استاد گفت: «حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!» شاگرد گفت: «نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر خواهند بود!» استاد گفت: «پس تو نیز برای خداوند چنین باش! همیشه تلاش کن تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت توجه و لطف و رحمت او را بدست آوری. خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد. نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را...!» اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 علّامه امینی رحمة‌الله‌علیه و عاقبت مداومت بر خواندن زیارت عاشورا دکتر محمد هادی امینی، فرزند مرحوم علامه امینی گوید: « شبی پدرم را در خواب دیدم؛ دست ایشان را بوسیدم و عرض کردم: پدر جان، باعث نجات شما چه بود؟ ایشان می‌خواست مرا آزمایش کند؛ فرمود: چه می‌گویی؟ ... عرض کردم آقا جان، شما الان بین ما نیستید و به عالم دیگری منتقل شده‌اید، باعث نجات شما در آنجا « الغدیر » بود؟ « شهداء الفضیلة » ، « کامل الزّیارات »، « ادب الزّائر »، « تفسیر سورة الفاتحة »، « سیرتنا و سنّتنا » کدام بود؟ (نام کتاب‌های ایشان را بردم) ایشان متوجّه شد؛ تأملّی کرده و سپس فرمود: « زیارت الحسین، زیارت الحسین، زیارت الحسین علیه‌السلام » ✨عرض کردم: آقا، الان روابط ایران و عراق، تیره است؛ ما به زیارت حرم مطهّر امام حسین علیه‌السلام دسترسی نداریم! فرمود: « در تهران، همین مجالسی که می‌گیرید و به أبی‌عبدالله متوسّل می‌شوید، همین ثواب را در نامه‌ی اعمال شما قید می‌کنند؛ پسرم! زیارت عاشورا را فراموش مکن؛ زیارت عاشورا، زیارت عاشورا! » 📚آداب کوی جانان (علامه‌امینی)، ص۳۷ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
💎داستان کوتاه💎 روزی حضرت موسی (علیه‌السّلام) از کنار کوهی عبور می‌کرد، چشمه‌ای در آنجا دید، از آب آن وضوگرفت، به بالای کوه رفت، و مشغول نماز شد. در این هنگام دید اسب‌سواری کنار چشمه آمد و از آب آن نوشید، و کیسه‌اش را که پر از درهم بود از روی فراموشی در آنجا گذاشت و رفت. پس از رفتن او، چوپانی کنار چشمه آمد (تا از آب چشمه بنوشد) چشمش به کیسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت. سپس پیرمردی خسته، که بار هیزمی برسر نهاده بود کنار چشمه آمد، بار هیزمش را بر زمین گذاشت و به استراحت پرداخت. در این هنگام، اسب‌سوار در جستجوی کیسه پول خود به کنار چشمه بازگشت و چون کیسه‌اش را نیافت به سراغ پیرمرد که خوابیده بود رفته و گفت: کیسه مرا تو برداشته‌ای، چون غیر از تو کسی اینجا نیست. پیرمرد گفت: من از کیسه تو خبر ندارم. گفتگو بین اسب‌سوار و پیرمرد شدید شد و منجر به درگیری گردید. اسب‌سوار، پیرمرد را کشت و از آنجا دور شد. موسی (علیه‌السّلام) (که ظاهر حادثه را عجیب و برخلاف عدالت می‌دید) عرض کرد: «یا ربّ کیف العدل فی هذه الامور؛ پروردگارا! عدالت در این امور چگونه است.» خداوند به موسی (علیه‌السّلام) وحی کرد: آن پیرمرد هیزم‌شکن، پدر اسب‌سوار را کشته بود. (امروز توسط پسر مقتول قصاص شد) و پدر اسب‌سوار به همان‌اندازه پولی که در کیسه بود به پدرچوپان بدهکار بود، امروز چوپان به حقّ خود رسید. به این ترتیب قصاص و ادای دین انجام شد، «و انا حکمٌ عدلٌ؛ و من داور عادل هستم» 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺یارب دل ما را❤️ تو به رحمت جان ده... درد همه را❤️ به صابری درمان ده.... این بنده نداند🟡 ڪه چه می باید خواست... داننده تویی 🌈 هر آنچه خواهی آن ده... شبتون زیبا 🌙✨ 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @haal_e_khoob🦋 .
روزهای خوب خواهند آمد هر سر بالایی یک سرازیری دارد نفس عمیق بکش، بیخیال همه اتفاقای عجیب و غریب. هم اکنون زندگی کن... سلام صبحتون بخیر ☕️ ▣ Don't be sad God creates light for you from the darkness of the times... غصه نخور؛ خدا از تاریکی های‌ روزگار برایت نور و روشنایی می‌آفریند... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا کامنت یا الله بذارید🌺🙏 ▪️چه خدای مهربونی داریم ، به خاطر نفرین بی جای بنده هاش (البته بعد از چهل سال صبوری توسط حضرت یونس علی نبینا و آله و علیه السلام) پیامبرش رو تنبیه میکنه و سه روز گرفتار شکم نهنگ میشه و باقی ماجرا ... "حیفه با این خدا کنار نیایم انقدر هوای بندهاشو داره" 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی اوقات به این فکر کن که خدا را برای چه میخواهی؟ برای خودت یا برای خودش دوسش داری! ممنونم از نگاه زیباتون نشر از تو دوست من ♥️ 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎«معجزه» بودن قرآن كريم از جهات مختلف در آیات اول تا پنجم سوره قیامت نوشته شده است: و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)آیا انسان مى ‏پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)انسان شک در معاد ندارد بلکه او مى‏ خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5) اين آيه مانند آيات ديگر قرآن انسان را به فكر فرو می‌برد كه آيا زمان پيامبر(ص) از وجود تفاوت بين اثر انگشت انسان‌ها با خبر بوده‌اند؟! تفسیر نور سورة القیامة بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ4 آری! (آنها را گرد می‌آوریم) ما حتّی می‌توانیم سر انگشتان او را (که یکی از دقائق اندام بدن است) کاملاً همسان خودش بیافرینیم (و به حال اوّل بازگردانیم). [«قَادِرِینَ»: حال فاعل فعل محذوفی است. بَلی نَجْمَعُهَا قَادِرِینَ. «نُسَوِّیَ»: سر و سامان و نظم و نظام دهیم. همسان وضع نخست و حال اوّل گردانیم. «بَنَانَ»: سر انگشتان (نگا: انفال / 12).] 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌼🍃جن شروع میکند گریه کردن.ومیگوید که شیطان بزرگ من و خانواده ام را نابود میکند. شیخ به جن میگوید: راه فرار هم وجود دارد.اسلام بیاور و نماز و قرآن بخوان شیطان بزرگ که هیچ جد شیطان بزرگ کاری به کارت نداره. 🌼🍃جن مسلمان میشود و خانوادش را به نزد شیخ می آورد تا اسلام بیاورند. شیخ از جن سوالهای میپرسد که شما در عهد کفر چه کسی را عبادت میکنید. 🌼🍃جن میگوید: که ما فقط از ابلیس کبیر اطا عت میکنیم.اگه نافر مان میکنیم.اگه نافر مانی ایشان کنیم کشته میشویم. شیخ میپرسد: تا حالا چند ماموریت این چنینی انجام دادید وکجا؟ 🌼🍃جن میگوید خیلی.گاه وقتی به نقاط دور دست دنیا فرستاده میشویم مثل هند و آفریقا یا دور تری یکبار در هند وارد بدن خانمی شدم که آخر سر خودکشی کرد. گفت مورد آخر توسط چه کسی فراخوانده شدی؟! 🌼🍃گفت از قضا این خانم خواستگار ی داشته و وقتی به خواستگار اولی جواب منفی میدهد.نامزد سر شکسته برای انتقام دست به دامن رمالها و طلسم نویسان میشود .طلسم عروس خانم توسط مادر نامزد سر خورده داخل گلدان جلو راه پله ورودی منزل عروس و داماد جا گذاشته شده.تا اینکه من کمین خانم نشستم تا چه موقعه از یاد خدا غافل میشود. تا اینکه که ش وارد حمام شدم. و وقتی او خود را برهنه کرد و قبلش نامی از خدا نبرد از طرف مقعد وارد جسمش شدم . 🌼🍃در آخر شیخ آن داماد و عروس را نصیحت میکند.و میگوید:سعی کنید تا در حمام کاملا برهنه نشوید .واگر هم خواستید خود را در حمام برهنه کنید قبل از ورود به حمام بگوید: ❣"بسم الله الذی لا اله الا هو" این دعا چشم جن ها را از بدن انسان میبندد 🌼🍃هر روز صد بار بگویید: " لااله الا الله وحده لا شریک له ، ، له الملک وله الحمد ، بیدک الخیر وهو علی کل شی قدیر" 🌼🍃اگر این ذکر را هر روز صبح وشام بخوانید .خداوند دیواری از آهن بدور شما بوجود می آورد اگر ماهر ترین جادوگران شما را طلسم کنند .جن های کافرنمیتوانند وارد بدن انسان شوند. 🌼🍃هرروز سه بار سوره "قل هوالله احد" و معوذتین بر خود و بچه های خود بخوانید!!! همان طور که پیامبر صل الله عليه وسلم، بر حسن وحسین(رض) میخواند. تا از چشم زخم در امان باشید. هر گاه میخواهید شیر آب گرم باز کرده یا آب گرم غذا را دور بریزید حتما بسم الله بگوید. الله تعالی همه ما را از شر شیاطین حفظ ڪند. 💎پایان... 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎عاقبت سیلی زدن به صورت زن🙁 🟢حضرت رسوال الله صلی الله علیه و آله فرمودند: هرکس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور میدهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی هفتاد سیلی بر صورت او بزند 🟢و یک حدیث دیگر: قال رسول الله (ص) : «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ وَ بَنَاتِکُمْ‌» پیامبر اکرم فرمودند: بهترین مردان، مردانی هستند که با زنان و فرزندانشان به خوبی رفتار کنند.🌺 اگه دوست داشتی این پست به دوستانتون هدیه بدین 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
علامه طهراني(ره) در كتاب نور ملكوت قرآن مي فرمايد : ☘ يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم.... ☘ فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ ☘ ناگهان ساکت شد ، گریه بسیاری کرد ، سپس شاد و شاداب شد و خندید. 🖋 گفت : سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود. ❄️ خودم خدمتش را مینمودم ؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم ؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته ‏هاى او در حضورش بودم. ☘ او بسيار تند و بد اخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. ☘ به همين جهت عيال اختيار نكردم ، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... ☘ به همین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. ☘ گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه ‏اى روشن می‏شد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. ☘ تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته ‏باشد. ☘ در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم ، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. ☘ فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان! ☘ او كه خواب آلود بود ؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ‏ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. 💥فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! ☘ كه ناگهان نفهميدم چه شد... إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ‏ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد. 📒 نور ملكوت قرآن ، ج‏۱ ، ص۱۴۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨🌹 هرگاه پدری با نگاه خود فرزند خویش را مسرور کند، خداوند به او اجر آزاد کردن یک بنده را می دهد. [ علیه السلام ] 📚 روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۶۹ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
39.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ معجزه ☘ حکایتی جالب و شنیدنی از نقش ویژه صلوات در گره گشایی از مشکلات 🖌 در بیان آیت الله مصباح یزدی (ره) و یکی از شاگردان ایشان ☘ فایل تصویری نسبتا طولانی هست ولی خیلی ارزشمند ، عزیزان حتما نگاه کنید ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚 قسمت اول 💎ازجن نترس. بخون چیز یادبگیر ضرر نمیکنید. 🌼🍃در یکی از کشورهای اسلامی دختری با جوانی از روی عشق و علاقه ازدواج میکنند. ولی متاسفانه دیری نمیپاید که دختر جوان مبتلا به مرض صرع میشود. مرضش طوری است که بعد از ساعت نه شب به بعد شروع میکند به جیغ زدن و پاره کردن لباس. گاهی با صدای بلند خنده کردن! هر پزشک و بیمارستانی که میبرند مشکل زن جوان نا علاج میماند. 🌼🍃تا اینکه شخصی آدرس عالم زبر دست و جلیل قدر را به شوهر زن میدهد. ومیگوید که چندین مرتبه اشخاص مشابه رو علاج کرده. زن جوان را نزد عالم می برند! ابتدا عالم از زن سوالهایی می پرسد . 🌼🍃ومیگوید: این خانم توسط جن ها طلسم شده.و مبتلا به صرع نیست. ومیگوید من یک جزء سوره البقرة بروش میخوانم اگه صدای زن قطع شد مشخصه که طلسم شده. 🌼🍃او سوره البقره را تا آیه 141میخواند. ناگهان صدای زن قطع میشود.واز زن صدای عجیب و غریب در میآید که حاضران به وحشت می افتند. شیخ شروع میکند به خواندن سوره صافات.و سوره حشر. 🌼🍃وبعد شروع میکند با جن صحبت کردن. و میگوید: تو را به عهدی که حضرت سلیمان بسته اید تذکر میدهم که از بدن زن خارج شوی.والا آنقدر قرآن میخونم که تو جسد زن خفه بشی. 🌼🍃جن فریاد میزند: من به دستور شیطان بزرگ ماموریت دارم که در بدن زن بمانم تا خودش را یا حلق آویز کند،،،،یا خود سوزی کند.... یا ازبلندی پرت کند..... یا جلو ماشین بیندازد..... 🌼🍃شیخ میگوید بیا بیرون یا خودم تورو میکشم. جن میگوید: فرقی نمیکند اگه تو من را نکشی شیطان من را میکشد که کارم را به پایان نرساندم.میگوید پس زن را رها کن بیا داخل بدن من. جن بدن زن را رها میکند و میخواهد وارد بدن شیخ شود ولی میبیند نمیتواند وارد بدن شیخ شود. 🌼🍃شیخ بهش میگوید:چرا وارد نمیشوی؟ جن میگوید: میخواهم ولی دور جسد تو حصاری از آهن کشیده شده. تا میخواهد برگردد به جسد زن میبیند که بدن زن هم حصاری آهنی دارد و نمیتواند وارد شود. 💎ادامه در پست بعدی👇🏻👇🏻👇🏻 💎💎 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸قشنگ ترین عشق 💫نگاه خداوند بر بندگان است 🌸هر کجا هستید به 💫به نگاه پر مهر خدا می‌سپارمتون 🌸الهی 💫مهـر؛ بركت؛ عشـق 🌸محبت و سلامتى 💫شادی و عاقبت بخیری 🌸هميشه همنشین شما باشند 💫شبتون به نور خدا روشن 🌸 شب بر شما خوش ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi