#حکایات_منبر
#صفات_بندگان_خوب_خدا
#چشم_چرانی #ناموس #عفت
#داستان۴۷
✅ داستان زن مومنه و لرزان از بازهر برگشتن...
مرحوم محدث قمی داستانی نقل کرده اند که مضمون آن به شرح ذیل است:
@hekayatemenbari
مردی صالح، زنی با عفت داشت، روزی به زنش گفت: عفت تو از عفت و پاکدامنی من است.
زن گفت: چنین نیست زیرا اگر زن پاکدامن نباشد، مرد نمی تواند جلو او را بگیرد.
@hekayatemenbari
روزی این زن به بازار رفت، در هنگام بازگشت مردی گوشه لباس او را گرفت ولی زود رها کرد.
زن سراسیمه و لرزان به منزل آمد و ماجرا را برای شوهرش بیان کرد.
شوهر گفت: الله اکبر! وقتی من جوان بودم زن بسیار زیبایی را دیدم و لباس او را گرفتم ولی زود متنبه شدم و استغفار نمودم و دست برادشتم.
الان پس از سالها اینگونه به مجازات عمل خود رسیدم.
زن گفت: حال دانستم که عفت و پاکدامنی زن از عفاف شوهر است.
به همان مقداری که شوهر به دیگری خیانت کند به ناموس او نیز خیانت می کنند.
📚 کیفر کردار، ج 2، ص 274
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻ڪٰانال حڪٰایات منبــری
🆔 http://eitaa.com/joinchat/3629842449C6393adfa57